اگر به فکر ایجاد کالاها یا خدماتی هستید که سازمان خود را از بقیه سازمانها متمایز سازید یا اینکه به فکر توسعه آن با ایجاد و ابتکار راههای جدید و حذف راههای قدیمی هستید، مدل کسبوکار به شما این امکان را میدهد که به هدف خود دست یابید. مدل کسبوکار نشان میدهد که چگونه کسبوکار شما پولساز خواهد بود. خدمات و کالاهایی را که مشتری احتیاج دارد شناسایی میکند و با ارائه آن به مشتری باعث کسب درآمد سازمان میشود. ابتکار در طراحی یک مدل کسبوکار برای شرکت، مشتری و جامعه ایجاد ارزش و برتری میکند.
این مدل چگونگی ایجاد ارزش سازمانی و ارائه آن به مشتری را بهطور منطقی توصیف میکند. مدل کسبوکار باید ساده و مرتبط بوده و مفهوم مستقیمی داشته باشد. درعینحال نباید پیچیدگی عملکرد شرکت ساده انگاشته شود. این مدل مانند زبانی مشترک به شما این اجازه را میدهد که توصیفی ساده برای ایجاد استراتژیهای جایگزین داشته باشید. بدون این زبان مشترک، موفقیت مشکل خواهد شد.
یک مدل کسبوکار، طرح کلی برای اجرای استراتژیها از طریق ساختار، روندها و سیستمهای سازمان است. مدل Canvas با استفاده از 9 سازه، منطق تمایلات شرکت برای بهدست آوردن پول را بهتر توصیف خواهد کرد. این 9 سازه، چهار ناحیه مهم کسبوکار از جمله زیرساختها، ارزش پیشنهادی، مشتریان و منابع مالی را پوشش میدهد که در این نوشتار به ارزش پیشنهادی اشاره خواهیم داشت.
ارزش پیشنهادی
محصولات یا خدماتی که یک کسبوکار جهت حل مشکلات و برآورده شدن نیازهای مشتری پیشنهاد میدهد، ارزش پیشنهادی نام دارد. ارزش پیشنهادی چیزی است که یک شرکت را از بقیه متمایز میسازد و مشتری به خاطر آن سازمان شما را به دیگری ترجیح میدهد. ارزشهای پیشنهادی شامل دستهای از کالاها و خدماتی هستند که نیازمندیهای بخش مشتریهای موردنظر را برآورده میسازند. این سازه همان مزیتی است که یک شرکت به مشتریانش ارائه خواهد داد.
بعضی از این ارزشها، مبتکرانه، پیشنهادهای جدید و متمایزی هستند و بعضی دیگر پیشنهادهایی هستند که در بازار وجود دارد با این تفاوت که ویژگی و خصوصیتی به آن اضافه شده است. این ارزشها از طریق ترکیب متمایز از عواملی که نیازهای مشتری را فراهم میکند بهوجود میآید و ممکن است روی کیفیت، مانند قیمت یا سرعت خدمات یا اینکه روی کمیت، مانند طراحی یا تجربیات مشتری تمرکز کنند. عناصری که باعث خلق ارزش و برتری سازمان برای مشتری میشوند، عبارتند از:
جدید بودن: بعضی از ارزشها آن دسته از نیازهای مشتری را برآورده میسازد که قبلا به آن توجه نشده است. گاهی اوقات خلق این ارزشها به تکنولوژی ارتباط دارد. برای مثال گوشیها که یک صنعت جدید در زمینه ارتباطات راه دور ارائه میکنند در این دسته قرار دارند.
بهبود عملکرد: بهبود عملکرد خدمات و کالاها، راه عمومی ایجاد ارزش است. برای مثال میتوان کامپیوترهای شخصی را نام برد که شرکت سازنده به وسیله فرستادن ماشینهای قدرتمندتر یعنی با عملکرد بهتر به بازار عرضه کردهاند.
سفارشیسازی: میتوان کالاها یا خدمات را برای یک منظور خاص مشتریهای منحصربهفرد ترکیب و ارزشی برای بخش مشتری موردنظر ایجاد کرد. در سالهای اخیر، سفارشیسازی و ترکیبسازی اهمیت زیادی به دست آورده است. این کالاها و خدمات سفارشی هزینه بالاتری را طلب میکنند، درحالیکه با تولید بیشتر میتوان هزینههای تولید کالاها و خدمات را پایین آورد.
کمک به مشتری جهت انجام دادن وظیفههایش: بهراحتی میتوان به مشتری برای ایجاد ارزش کمک کرد تا پروسه موردنظر انجام گیرد. مثلا رولزرویس کاملا متوجه است که مشتریان شرکت هواپیمایی برای تولید و خدمات موتور جتشان کاملا نیاز به این شرکت دارند و این به مشتری اجازه تمرکز روی اداره کردن خطوط هواپیمایی میدهد. در عوض خطوط هوایی هزینه هر ساعت رانش موتور را به این شرکت خواهد داد.
طراحی: یک محصول با طراحی بهتر در بازار دوام بیشتری خواهد داشت. در صنعت الکترونیک و مد طراحی محصول میتواند بخش مهمی از سازه ارزش پیشنهادی باشد.
وضعیت و نام تجاری: مشتریها میتوانند برتریهای سازمان را در یک فعالیت ساده مانند استفاده یک برند خاص ببینند. برای مثال، استفاده از ساعت رولکس ثروتمندی را نشان میدهد.
قیمت: روش معمول راضی کردن مشتریهایی که روی قیمت حساس هستند کم کردن قیمت است. اما این قسمت تاثیرات مهمی در سایر قسمتهای مدل کسبوکار دارد. برای مثال خطوط هوایی را میتوان نام برد که تمام سعی خود را میکنند تا سفرهای هوایی ارزانقیمت در اختیار مشتری قرار دهند.
کمکردن هزینهها: کمک کردن به مشتری برای کمکردن هزینههایش یک نوع ارزش پیشنهادی است. برای مثال میتوان به (saleforce.com) اشاره کرد که نرمافزار مدیریت روابط مشتری را میفروشد و مخارج و سختی خرید را برای خریدار تسهیل میکند.
کمکردن ریسک: کمکردن ریسک خریدار در زمان خرید کالا و خدمات، یک نوع برتری است. دادن گارانتی یک ساله به خریدار ماشین استفاده شده، ریسک تعمیر و مشکلات بعد از خرید را کاهش میدهد.
در دسترس بودن: در دسترس قراردادن کالاهایی که قبلا در دسترس مشتری نبودهاند ایجاد نوعی برتری میکند. این نتیجه ابتکار، تکنولوژی جدید یا حاصل از هر دوی آنها است. برای مثال به NetJets میتوان اشاره کرد که مالک جتهای خصوصی است. این شرکت با استفاده از یک مدل کسبوکار مبتکرانه، دستیابی شرکتها و افراد را به جتهای خصوصی و خدماتی که تا به حال برای مشتریان دست نیافتنی بوده را آسان میکند.
سهولت و قابل استفاده بودن: ایجاد راحتی استفاده میتواند یک ارزش اساسی خلق کند.iPod و iTunes اپل برای جستوجو، خرید، دانلود کردن و شنیدن موزیکهای دیجیتالی راحتی را به مشتریانش هدیه میدهد. با این مزیت این شرکت بازار را به دست گرفته است.