نوسانهاي درياي خزر يکي از عوامل بسيار مهم در تصميمسازيهاي انتقال آب از اين حوضه آبي است که از سه دهه گذشته تاکنون مورد توجه قرار گرفته است. نوسان ميزان آب درياي خزر در بررسيهاي اخير نشان ميدهد اين دريا ابتدا با افزايش شديد تراز آب به ميزان 2/5 متر و پس از آن با کاهش تراز حدود يک متر مواجه بوده است. بنابراين در موضوع انتقال آب خزر بايد نوسان ميزان آب آن در عمر مفيد پروژه انتقال آب انجام و تصميمگيريها با ملاحظات «دامنه نوساني» اين دريا اتخاذ شود.
از سوي ديگر چرخش کلي آب درياي خزر به طور طبيعي از شمال به جنوب است در نتيجه در سواحل جنوبي اين دريا قابليت انباشتگي آلودگي نسبت به ساير مناطق بيشتر است. بنابراين انتقال آب با در نظر گرفتن ملاحظات کيفيت آب و کنترل روند تغييرات آلودگيها براي بهرهبرداري مطمئن از آب دريا اهميت زيادي دارد که بايد مورد توجه قرار گيرد.
درياي خزر بين پنج کشور حاشيه آن مشترک و کنترل اقدامات و اتفاقات روي اين دريا وظيفه همه کشورهاي حاشيه آن است. بر همين اساس امضاي کنوانسيون محيط زيست درياي خزر (کنوانسيون تهران) توسط کشورهاي حاشيه نيز تلاشي براي هماهنگ کردن فعاليتها و رعايت مسائل زيستمحيطي آن بوده است. در هر حال بدون توجه به مسائل يادشده نميتوان از فرصت استفاده از منابع آب درياي خزر به نحو شايسته استفاده کرد.
از نظر علمي انتقال بين حوضهاي آب در اين درياچه توسط يکي از کشورهاي حاشيه درياي خزر از نظر حقوقي مشکلاتي ايجاد خواهد کرد، همچنين با توجه به دامنه نوسان در 40 سال اخير، برداشت مطمئن و پايدار از آن بايد با ملاحظات نوساني دريا همراه باشد. در سالهاي گذشته برخي کشورهاي حاشيه درياي خزر، اقدام به شيرينسازي آب کردهاند. اين اقدام آنها نتايج مناسبي نيز داشته است که کشور ما ميتواند از اين تجربه استفاده کند و آب آشاميدني شهرها، شهرکها و روستاهاي سواحل جنوبي دريا را تامين کند.
به هر روي و با توجه به تجربههاي مرکز ملي مطالعات و تحقيقات درياي خزر به عنوان مرجع ملي در زمينه مطالعه نوسانات درياي خزر و همچنين سوابق پايش محيطي دريا در اين مرکز، آمادگي همکاري و ارائه مشورتهاي لازم در موارد يادشده با دستگاه مجري انتقال آب درياي خزر در سطح وزارت نيرو وجود دارد.
چرا احيا؟
شايد براي برخيها چرايي نگراني کارشناسان و مسئولان درباره درياچه اروميه و حفظ و احياي آن، جاي سوال باشد. اينکه چرا دستاندرکاران اينقدر به فکر درياچهاي هستند که در گوشه شمال غرب کشور در حال خشک شدن است. به راستي دليل اين همه نگراني و دلواپسي چيست؟ چرا دولت حاضر است هزينههاي گزافي را براي اجراي طرحهاي مختلف بپردازد تا اين درياچه احيا شود؟ براين اساس، مهمترين دلايل اين نگرانيها به صورت خلاصه و تيتروار شامل اثرات اقليمي ناشي از خشكشدن درياچه، تابستانهاي گرمتر و خشكتر، زمستانهاي سردتر و طولاني، تسريع در روند ذوب پوشش برف منطقه، كاهش بارش و افزايش دما و تبخير از سطح و كمبود آب و روان آبها میشود.
اما اين تنها بخشي از اثرات منفي موضوع را به نمايش ميگذارد و اثرات ادامه روند خشكي درياچه بر كشاورزي منطقه نيز نگران کننده است.به عنوان مثال، شورشدن خاك كشاورزي و کاهش حاصلخيزي خاك ناشي از پراکنش نمک در سطح اراضي، ورود ترکيبات سمي به زنجيره غذايي و تهديد سلامت ساکنان منطقه، خشکي درختان مثمر در اثر پراکنش نمک، کاهش توان توليد مراتع در اثر پراکنش نمک، كاهش توان توليد بخش زنبورداري، دامداري و دامپروري منطقه و شورشدن آب چاههاي آن حوالي از ديگر اثرات سوء خشک شدن اين درياچه ارزشمند است که ميتوان از آنها نام برد.شايد اکنون شما هم در جرگه کساني قرار بگيريد که از طرحهاي احياي درياچه اروميه طرفداري ميکنند.
* مدیر مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر موسسه تحقیقات آب