پیوستن ما به سازمان تجارت جهانی از مواردی است که در شرایطی که به دنبال توسعه هستیم و قصد داریم ایران 1404 را داشته باشیم و برنامهریزی ما این است که تولیدات خود را به سایر بازارها برسانیم، ضرورت آن بیشتر مشخص میشود. پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی به نوعی این امتیاز را به ما میدهد که در بازارهای رقابتی از شرایط مساوی برخوردار شویم.
این در حالی است که اخیرا و به تازگی کشور افغانستان وارد سازمان تجارت جهانی شده و حق قانونی ما هم این است که به این سازمان بپیوندیم. نکته اینجاست که در کشور ما در مقایسه با افغانستان، یک سری از قوانین و مقررات شکل اصولیتری دارد و در چارچوب مسائل و مبانی خاص خود است و کنترلهای لازم در مبادی ورودی و خروجی قطعا بهتر است.
شاید چند شهر افغانستان که در حال حاضر به سازمان تجارت جهانی پیوسته است، مانند کابل تمام مسائل و مبانی لازم و استانداردهای لازم را برای این مسئله دارا بوده است. ما هم باید شرایطی را پیدا کنیم تا تصمیمسازانی که باید اجازه ورود را به ما بدهند، این موضوع را بپذیرند که ایران هم دارای ویژگیهای خاص برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی است.
نگاهی که کشورهای اروپایی و آمریکایی در این زمینه به ایران خواهند داشت، میتواند فضا را برای ما مساعد کند و ما هم باید استانداردهای لازم را رعایت کنیم تا بتوانیم به سازمان تجارت جهانی بپیوندیم.
بنابراین قطعا در این راستا چراغ سبزی که کشورهای اروپایی و آمریکا برای پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی نشان دادهاند، میتواند بسیار مؤثر باشد. باید به این موضوع توجه داشته باشیم در شرایطی که بخواهیم در بازارهای جهانی چه برای عرضه و چه برای تقاضا حضور داشته باشیم، میتوانیم از منافعی که در سازمان تجارت جهانی وجود دارد، بهرهمند شویم.
قاعدتا در شرایطی که افغانستان به سازمان تجارت جهانی پیوسته است و پذیرش این کشور در سازمان مذکور قطعی شده است، قطعا با توجه به مسائلی که جامعه ایران دارد و استانداردها چه از نظر تعرفهها و چه از نظر آییننامهها میتواند شرایط ما مناسبتر باشد.
به هر حال ما پشت دروازه ایستادهایم تا این دروازه باز شود و ورود پیدا کنیم و قطعا نگاه مثبت این کشورها فضا را برای ورود ایران به سازمان تجارت جهانی آسانتر خواهد کرد.
اما نکتهای که در این میان مطرح است، این که باوجود چراغ سبزی که اروپاییها و آمریکاییها برای پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی نشان دادهاند، به دلیل مشکلات زیرساختی که در کشورمان وجود دارد، پیوستن ما به این سازمان همچنان دشوار خواهد بود و شاید در حد تشکیل پرونده باقی بماند.
در رابطه با این موضوع میخواهم یک بار دیگر کشور افغانستان را بهعنوان نمونه مطرح کنم که چند شهر بزرگ آن ویژگیها و شرایط لازم را برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی داشتند اما تمام کشور افغانستان آمادگی لازم را برای این موضوع نداشت. این در حالی است که شرایط ما میتواند مساعدتر باشد و اصلا کار مشکلی نیست، مشروط بر آنکه ما بتوانیم نیازهای ورود به سازمان تجارت جهانی را فراهم کنیم. ما یک سری مسائل را پیش از پیوستن به سازمان تجارت جهانی باید رعایت کنیم و پس از آن هم باید تابع استانداردها باشیم.
تا زمانی که قاچاق کالا به کشورمان بهصورت روان و راحت باشد و سرمایههای ما به این شکل به هدر برود، قاعدتا سازمان تجارت جهانی نمیتواند برای ما معنا و مفهومی داشته باشد. اما زمانی که بتوانیم در بازارهای بینالمللی به راحتی محصولاتمانرا عرضه کنیم، اتفاق بسیار خوبی خواهد بود و برای این موضوع نیازمند آن هستیم که به سازمان تجارت جهانی ورود کنیم.
اگر برای پیوستن به این سازمان نیاز به برخی چارچوبها و قوانین و مقررات و رعایت یک سری اصول وجود دارد، باید یک سری تغییرات را بدهیم. همانطور که امروزه باید فضای کسبوکار ما مطلوب شود و اگر این اتفاق رخ ندهد، نمیتوانیم سرمایهها را جذب کنیم. بنابراین رسیدن به چارچوب و اصولی که برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی به آن نیاز داریم، یکی از مسائل و مواردی است که باید در دستور کار دولت قرار بگیرد و حتی اگر نیاز به قوانین و مقررات جدیدی وجود دارد، مجلس باید این همکاری را داشته باشد.
نباید این موضوع را فراموش کنیم که امروز جامعه ما نیازمند پیوستن به سازمان تجارت جهانی است و اگر می خواهیم کشوری صنعتی و تولیدی باشیم، ورود به این سازمان یکی از الزاماتی است که باید داشته باشیم.
عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران