در پی بیمهری دو دهه گذشته بر هنر و صنعت فرش دستباف و به ویژه عدم حمایت از بخش تولید و عدم رغبت جوانان برای اشتغال در این بخش، متاسفانه در حال حاضر تولید بیشتر توسط بافندگان تجربی و پا به سن گذاشته انجام میگیرد که در حال بازنشستگی هستند و این امر در چند سال آینده خود به یکی از مهمترین چالشها در این هنر- صنعت تبدیل میشود.بحث تولید، عرضه و صادرات فرش دستباف نیاز به نوآوری دارد و باید با استفاده از گنجینههای گرانبهای استادان موجود به فکر جذب نیروی فعال و جوان نسل جدید بوده و با توأم کردن تجربه و علم بتوانیم، بهرهوری را بالا برده و اسباب درآمد و رفاه بیشتر را برای دست اندرکاران مجموعه فراهم میکنیم.
لازم است دولت نسبت به مقوله هنر-صنعت فرش دستباف که حداقل هفت میلیون نفر به طرق مختلف از آن ارتزاق میکنند، بی تفاوت نباشد. این قشر عظیم جامعه بیمنت نقش به سزایی در حفظ فرهنگ و هنر و تاریخ ایران زمین دارند و دولت موظف است با تخصیص اعتبارات کافی و تسهیل در اجرای قوانین، مسیر را برای آموزش و تثبیت اشتغال و ارتقای جایگاه اجتماعی این صنعتگران هنرمند مهیا کند، در غیر این صورت، اگر کمکم رویه دولتهای قبلی را در پیش بگیرد و بیمهریها و بیتوجهیها ادامه یابد، یکی از مهمترین و با ارزشترین هنرها و صنعتهای کشور که خاص ایران زمین است، نابود میشود.
هنر- صنعت فرش دستباف صرفا یک اشتغال و محل درآمد نیست بلکه نقش اساسی در جلوگیری از مهاجرت ساکنان روستاها و شهرهای کوچک به کلانشهرها را بر عهده دارد و در امنیت اجتماعی کشور، در حفظ قداست خانواده، در جاودانگی نام و تاریخ و هنر ایرانی، یک شاخص تمام عیار است.جایگاه امروز هنر- صنعت فرش دستباف نتیجه بیتوجهی و جهتگیریهای غلط دولتمردان در سنوات گذشته بوده که نیاز به تدبیر و معماری جدید دارد و تشکلها و تعاونیها میتوانند ابزارهای قابل اعتمادی برای اجرای سیاستگذاریها و برنامههای حمایتی و توسعهای در این راستا باشند.
مدیرعامل اتحادیه شرکتهای تعاونی فرش دستباف