من در کسبوکار اینترنتی خود بهصورت استراتژیک روی افزایش مداوم اعضای لیست ایمیل خود متمرکز شدهام. روزانه حداقل 100 تا 200 مشتری جدید را به قیفهای مربوط به دریافت آدرس ایمیل اضافه میکنم. این مرحله از رشد پیوسته بهصورت تصادفی اتفاق نمیافتد. من چند سیستم را تنظیم کردهام که این نوع ترافیک را به سمت صفحات اطلاعات مربوط به تماس و ایمیل میکشانند.
با وجود تفاوت اندک میان سازمانها و حوزههای کاری گوناگون چند استراتژی موثر وجود دارد که میتوان با استفاده از آنها موجب افزایش تعداد اعضای لیست ایمیل شد. در اینجا به نمونهای از موفقیت یکی از شاگردانم در زمینه لیست ایمیل در یک بازار کاری بسیار کوچک اشاره میکنم. اما در نظر داشته باشید که این مثال، نمونهای از کاربرد گسترده استراتژیهای مربوط به بازاریابی از طریق ایمیل است.
سایت من TacticalPaintballSniper.com است. 98 درصد مشتریان هدف من مرد و عاشق لباس رزم، استتار و بازیهای تاکتیکی هستند. من در سال 2010 این سایت را که در ابتدا تنها یک وبلاگ بود، راهاندازی کردم. در این زمینه مهارتهایی داشتم و میخواستم کمی از تجارب خود در اختیار دیگر افرادی که به این رشته علاقهمند بودند، قرار دهم. ابتدا بهصورت استراتژیک فهرست پستی خود را تهیه کردم و سپس در مورد اعضای لیست تحقیقی انجام دادم تا با سایر علایق آنها آشنا شوم.
هدف من ارائه محتوای مرتبط با آنها بود که در عین حال رابطه عمیقی با طرفداران خود برقرار میکردم. هشت ماه پس از راهاندازی سایت، لیستی شامل 900 مشترک و نیز 556 طرفدار در فیسبوک جذب کردم. هنگامی که یک ایمیل ارسال میکردم، 31 درصد آن را باز و حدود 15 درصد نیز روی لینکهای ارسالی من کلیک میکردند. البته این میزان در مورد موضوعات خاص به حدود 50 درصد میرسید.
بخش مورد علاقه من مکالمه با افرادی بود که علایق مشترکی با من داشتند. طرفداران من در سراسر دنیا در مورد ویدئوها، مقالات و ماجراهایی که با آنها به اشتراک میگذارم، ایمیلهایی به من ارسال میکنند.
سه استراتژی اصلی وجود دارد که من از ابتدا از آنها استفاده کردهام. من از آموختههای خود در مورد لیست ایمیل، این ایدهها را به کار بستم. استفاده از این استراتژیها، شالوده اصلی هدف من را تشکیل میداد.
1- با افراد دیگری که در حوزه کاری شما از نقش کلیدی برخوردارند و همچنین لیستهای از پیش آمادهای در این حوزه دارند، ارتباط برقرار کنید و در مورد به اشتراکگذاری اطلاعات با یکدیگر صحبت کنید. بهعنوان مثال، یک تولیدکننده لباس پینت بال پیدا کردم و به صفحه او در فیسبوک ملحق شدم. من با او ارتباط متقابلی برقرار کردم، اطلاعات سودمندی را در صفحه او قرار دادم، کارهای او را تکمیل میکردم و بهطور کلی تمامی امور لازم برای برقراری یک ارتباط خوب را انجام دادم.
یک روز عصر یک پیام شخصی به او ارسال و از او تقاضا کردم در مورد انتخاب لباس پینت بال و هماهنگی آنها با اعضای لیست من با او مصاحبه کنم. او وقت خود را به این موضوع اختصاص داد و 45 دقیقه مصاحبهای را که انجام دادیم، با 500 مشترک لیست خود و 8000مشترک لیست او به اشتراک گذاشتیم. این یک نمایش و حضوری بسیار پرابهت برای من در فضای اینترنت بود.
2- به جای اینکه کل اعضای لیست را خطاب قرار دهید، با هر یک از اعضا بهصورت شخصی صحبت کنید. زمانی که اقدام به برقراری ارتباط متقابل با افراد میکنید، همواره به خاطر داشته باشید که آنها یک شخص هستند نه یک لیست! زمانی که مطلبی مینویسید یا ویدئویی تهیه میکنید، طوری این کارها را انجام دهید که مخاطب تان یک شخص است. زمانی که شما از اعضای خود پیامهای شخصی دریافت میکنید، به سرعت پاسخ دهید و مخاطب خود را یک شخص در نظر بگیرید.
با گشادهرویی و محبت پاسخ دهید و به آنها این نکته را القا کنید که آنها به شما اعتبار و ارزش میبخشند. آنها این پیام شما را در سرتاسر اینترنت گسترش میدهند و از فرصتهایی که از این طریق پیش روی خود میبینید، شگفتزده خواهید شد.
3- حضور مداوم داشته باشید و در عین حال اختصار را رعایت کنید. هیچگاه اجازه ندهید یک یا دو هفته بگذرد و هیچ ارتباطی با افراد لیست خود برقرار نکنید. سرعت در دنیای اینترنت بسیار بالاست و اگر برای مدت طولانی حضور خود ابراز ندارید، فراموش خواهید شد. زمانی که ارتباط متقابل برقرار میکنید، به وقت و خواستههای مخاطب خود احترام بگذارید. اطلاعات و نکات کاربردی و سودمندی به آنها ارائه دهید تا بتوانند آنها را به کار بندند. زمان در اینترنت به راحتی از دست میرود. شما باید تنها با ارائه محتوای با کیفیت به وقت مشترکان خود احترام بگذارید.
تهیه یک لیست برای من بسیار لذت بخش است. تنها در خلال چند ماه از حضور نزدیک به صفر خود در اینترنت به کارشناسی در حوزه کاری خود تبدیل شدم و طرفداران بسیاری نیز جذب کردم که باعث شد فرصتهای فراوانی برای من ایجاد شود، حتی بیشتر از آنچه بتوانم از همه آنها استفاده کنم. این پروسه الگویی در اختیار من قرار میدهد تا همین روند را مکررا در سایر حوزههای کاری مورد علاقه خود پیش بگیرم.