در میان هزاران اصل برای موفقیت و دستیابی به آن یک اصل مهم و انکارناپذیر وجود دارد که تضمینکننده اصلی برای موفقیت، شادی و کمال در زندگی است.
میتوان با اطمینان گفت که داشتن این ویژگی فرد را به موفقیت و هدف دلخواهش میرساند. وجود این کمیت در زندگی اهمیت فراوانی دارد، بهطوریکه اگر نباشد فرد را در رسیدن به هر هدف خواه کوچک یا بزرگ با مشکل مواجه میکند.
مدیریت بر خود، کمیتی است که هر فرد برای موفقیت باید آن را از مرز یک برتری گذرانده و به عادت، تمرین، فلسفه و روش زندگی تبدیل کند. اینگونه است که مسیر رسیدن به هدف کوتاه و هموار میشود.
مدیریت بر خود چیست؟
مدیریت برخود در واقع تلاش برای بهدست آوردن تسلط بر درون است. یعنی یک فرد بتواند رفتارها، ارزشها، باورها و هر آنچه در درون خود دارد را بشناسد، بر آنها مسلط شود و در نهایت بتواند از آنها در جهت بهبود زندگی خود و در نتیجه بهبود وضعیت جامعه استفاده کند. در واقع نتیجه ملموس مدیریت بر خود استقلال عمل است.
همه زنان و مردان ناموفق بدون شک یک ویژگی مشترک دارند. آنها قادر به کنترل رفتارها و انگیزههای درونی خود نیستند. نتیجه این عدم توانایی وابستگی و عدم استقلال فردی است. در واقع این افراد همیشه پیرو و تابع هستند. آنها به ارزشها و آزادیهای فردی احترام نمیگذارند و اجازه میدهند تا دیگران برایشان تصمیم بگیرند. در میان جمعیت بسیار بالای ناموفقها کسی میتواند خود را از زیر خط موفقیت به بالای آن برساند که بر درون و ذات خود مدیریت داشته باشد.
همه موفقیتهای دلچسب زندگی تنها زمانی به دست میآیند که تلاشی متمرکز، طولانی مدت و پابرجا داشته باشند. این پایداری تنها زمانی امکانپذیر است که فرد بر خود مسلط باشد. خبر خوب این است که مدیریت بر خود، خصلتی ذاتی نیست و میتوان آن را با تمرین، ممارست و پیگیری به دست آورد.
گامبهگام تا رسیدن به خود مدیریتی
نخستین گام مدیریت بر خود، خودشناسی است. فرد باید بداند چه رفتارهایی از خود را دوست دارد و چه رفتارهایی برایش ناخوشایند است. در واقع حساس شدن به خود و رفتارها نخستین کاری است که در این مسیر باید انجام شود. برای گام بعدی باید کارایی فردی را سنجید. به این معنا که فرد باید بداند چه تواناییها و چه ضعفهایی دارد.
در این مسیر نیز عملکردهای خوب باید تقویت و ضعفها کمرنگ شود. خود کنترلی یا کنترل رفتارها از درون، آخرین کاری است که باید در این مسیر انجام شود. فرد باید بداند دست یافتن به خود کنترلی لازم است تا ارزشها و باورهایش را بشناسد تا هنگام صحبت از آنها صدایش نلرزد و در زمان عمل به آنها پا پس نکشد.