معضل اعتياد را از ابعاد متفاوت ميتوان بررسي کرد و در اين ميان مهمترين چشمانداز براي تبيين اين مسئله خانمانسوز، اتخاذ رويکرد اجتماعي است. در اين صورت بايد تاثير حيات اجتماعي را بر اعتياد مورد بررسي قرار داد. وجود يک زندگي جمعي يا حيات مشترک در يک جامعه جلوي خيلي از مشکلات از جمله اعتياد را ميگيرد.جذب جوانان در زندگي جمعي و وجود سرمايه اجتماعي ميتواند انرژي عاطفي لازم را براي توليد معنا و رابطه فراهم ساخته و آنان را از آسيبهاي اجتماعي محفوظ نگه دارد.
يک جامعه ميتواند در ظاهر وجود داشته باشد ولي به عنوان مجموعهاي از افراد منزوي از همديگر و نه به عنوان يک حيات مشترک.جوانها در يک جامعه فاقد حيات پربار اجتماعي به شيوههاي متفاوت واکنش نشان ميدهند و سعي ميکنند خلأ ناشي از نبود عواطف جمعي را بهطريقي پر کنند. اعتياد يکي از اين رويهها و انتخابها است.
نياز به خودابرازي جمعي و حضور در فضاي عمومي نيازي است که جامعه ما به آن پاسخ نميدهد.جوانان هنگامي که در حاشيه زندگي جمعي قرار ميگيرند بسيار آسيبپذير ميشوند.مقولاتي مثل تحصيلات، شغل و ازدواج از شيوههاي رايج جذب جوانان در جامعه است.در سالهاي اخير پاسخگويي به هر يک از اين سه نياز اجتماعي با مشکل مواجه شده است. از سوي ديگر فعاليتهاي جامعه مدني و حضور جوانان در فضاهاي جمعي نيز اندک است و مجموعه اين عوامل باعث شده است که زندگي جمعي جوانان فقير وکم مايه شود. برخي از جوانان تلاش ميکنند تا «همبستگي گروهي» و انرژي عاطفي مورد نياز براي زندگي خود را به شيوههاي متفاوت تامين کنند. در سالهاي اخير بخشي از اين تلاش مربوط به عضويت و فعاليت در شبکههاي اجتماعي مجازي ميشود. جوانان نياز دارند تا خود ابرازي کنند و خود را در سطح جامعه نشان دهند.
آنان همچنين به هنجارها و معاني فرهنگي نياز دارند. جوانها براي تداوم زندگي خود نياز به مجموعهاي از هنجارها دارند تا با آن زندگي خود را جهت دهند و دچار ياس، افسردگي و پيامدهاي منفي ديگر مانند آسيبهاي اجتماعي نشوند.گروههاي مرجع و رسانهها نيز از ديگر منابع توليد معنا هستند. رادیو و تلویزیون بايد بتواند گروههاي مرجع مورد قبول جوانان را به آنان عرضه کند.
* جامعه شناس