آیا تاکنون به این موضوع اندیشیدهاید که به عنوان یک مدیر دقیقا برای چه کاری حقوق میگیرید و اساسا چه وظایفی دارید؟ در نگاه کلی، پاسخ این پرسش، ساده است. حقوق میگیرید تا یکسری کارها را به نتیجه برسانید، اما چه نتایجی؟ درواقع تا چه حد از عملکرد خود راضی هستید؟ متأسفانه اکثر مدیران ذهنیتی روشن در زمینه وظایف خود ندارند و در پاسخ، به مسئولیتهای خود در زمینه داراییهای سازمان، امکانات مادی و مالی و کارکنان و نظارت بر کار آنان اشاره میکنند اما کار خود را ارزیابی نمیکنند و معمولا نظارت و ارزیابی خود را در ارزیابی کار کارکنان میدانند.
گرچه ارزیابی مثبت حاصل از کل کار اداره میتواند نشانی از مدیریت موفق نیز باشد اما عملکرد خود را به عنوان مدیر چگونه ارزیابی میکنید؟ اگر اهداف شرکت کاملا حاصل نشود ناکامی خود را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا علت آن را در نحوه عملکرد پرسنل میدانید یا آن را به گردن رقبا و اقتصاد، خرابی بازار و قیمت ارز و... میاندازید و خود را از هر گونه خطایی مبرا میدانید، بهطوری که اصولاً هر کاری که «شما» انجام میدهید بینقص است و همواره موفق.
نظارت ابزاری کارآمد در دست مدیران است که بهواسطه آن میتوانند اجرای کار را عملاً مورد بررسی قرار دهند تا مطمئن شوند که همه چیز درست پیش میرود. اما اشتباهی که برخی مدیران گرفتار آن میشوند این است که کار خود را به درستی ارزیابی نمیکنند، مسئولیت اشتباه خود را نمیپذیرند و همواره از عملکرد خود رضایت کامل دارند چون اولاً دانش خود را بسیار وسیع و در همه زمینهها در حدی بالا میدانند و ثانیاً دقیقا به همین دلیل مشکلات را به خوبی میشناسند و هم از این رو همواره راهحلهای درست ارائه میکنند. بهطوری که اگر جایی احیانا نیز اشتباهی رخ داده، مقصر کارکنان، شرایط و. . . بوده است و اصولاً همواره عملکردی قابل قبول داشتهاند.
اگر شما هم جزو این دسته مدیران هستید که تصور میکنید تاکنون هیچ اشتباهی مرتکب نشدهاید، لازم است عملکرد خود را یک بار دیگر با دقت بیشتری مرور کنید. با خودتان روراست باشید و ببینید واقعا چه نمرهای به عملکرد خود میدهید.
برای اجتناب از این اشتباه چه باید کرد؟
اولاً مسئولیت کارهای خود را بپذیرید و براساس اهداف شرکت، عملکرد خود را بسیار سختگیرانه و بیرحمانه مورد ارزیابی قرار دهید. بهتر است برای این کار، همانند ارزیابی کار کارکنان، یک فرم را مبتنی بر شرح وظایف تان در نظر بگیرید و حداقل هر شش ماه یکبار عملکرد خود را بررسی کنید. سعی کنید با روراستی نقاط قوت و ضعف خود و مشکلات را بشناسید و استعدادهای بالقوه خود را تشخیص دهید تا بتوانید نشانههای خطر را سریعا تشخیص دهید.
به خاطر داشته باشید با تعریف درست هر مسئله، 50 درصد قضیه حل است. 50درصد دیگر نیز با تعامل با افراد و البته هنر مدیریتتان قابل حل است. خودتان را گول نزنید و سعی کنید با پذیرفتن مسئولیت کارهای ناتمام یا کارهایی که به نتیجه مطلوب نرسیدهاند، دلایل واقعی عدم موفقیت آنها را بررسی کنید. فراموش نکنید رضایت داشتن از عملکرد خود در بهترین حالت سبب کاهش میزان کلی موفقیتتان میشود. پس در این زمینه به کم قانع نشوید و با در نظر گرفتن توانمندیها و داراییهای خود و بهروز نگه داشتن خود، انتظارتان را از خود در حد معقولی- به دور از بلندپروازی- بالا ببرید.