با ذکر مقدمه مفصلی که در دو دوشنبه گذشته منتشر شد، دریافتیم که در روزگار آینده نیازمند و ناگزیر از تغییر در اشکال تولید و مصرف خود هستیم. نشانهها حاکی از آن است که اقتصاد آینده، اقتصادی مشارکتی یا اقتصاد همکاری (Collaborative Economy or Sharing Economy) خواهد بود. مدل اقتصادی که در آن ساخت، توزیع و تجارت، مالکیت و دسترسی و مصرف بین مردم و شرکتها به اشتراک و همکاری گذاشته میشود. مردم کالاها، خدمات، زمان، فضا و پولشان را به اشتراک خواهند گذاشت. آنها میآموزند که چگونه بینیاز از دولتها و شرکتها با کمک هم به رفع نیازهای خودشان بپردازند. به چنین مکانیزمی در فضای کسبوکار، P2P) Peer to Peer) هم اطلاق میشود.
در آینده هر سیستمی که مانع از مشارکت و همکاری جدی جمعیت انبوهی از مردم شود یا کاملاً آنها را کنار بگذارد، طرد میشود. اقتصاد مشارکتی، نظام اقتصادی است که نخستینبار توسط مایکل آلبرت و رابین هنل معرفی شده است. این نظام از تصمیمگیری مشارکتی بهعنوان سازوکاری اقتصادی برای هدایت تولید، مصرف و تخصیص منابع در یک جامعه استفاده میکند. اقتصاد مشارکتی بهعنوان رقیبی برای سرمایهداری بازار آزاد (کاپیتالیسم) در حال رشد است. چنین بینشی در متون دانشگاهی، نوعی اقتصاد آنارشیستی توصیف شده است.
لیزا گانسکی، نویسنده کتاب «شبکه» معتقد است آینده کسبوکار، شبکه (Mesh) است و هر کسی که امروز آن را درک کند حتماً میتواند برای آن بهتر آماده باشد. به باور وی، شبکه اساساً یک تغییر بنیادی در نوع رابطه ما با اشیا در زندگی ایجاد میکند. ما صاحب سنت دیرینه به اشتراکگذاری هستیم. از حملونقل بهطور مشترک استفاده کردهایم. غذاها و اقسام دیگری از تجربیات شگفتآور و انواع سرگرمیها را با هم به اشتراک گذاشتهایم. میدانهای ورزشی، پارکهای عمومی، سالنهای کنسرت، کتابخانهها و دانشگاهها همه اینها فضاهای اشتراکگذاری هستند.
در سالهای آینده تأثیرات بنیادی در روند دیجیتالی شدن زندگی مردم صورت میگیرد. این تغییرات، پارادایمهای جدیدی را شکل میدهد و تغییرات اساسی در کسبوکار، سبک زندگی، رفتار مردم و... ایجاد میشود. پیشبینی میشود اینترنت، تلفنهای همراه هوشمند و رسانههای اجتماعی نقش اصلی را در تغییر این پارادایم ایفا کنند. این ابزارهای توانمند بلاشک نقش بسیار پررنگی در اقتصاد مشارکتی بازی خواهند کرد. جوانان نسل هزاره سوم (نسلY) بهعنوان عمدهترین کاربران این ابزارها، تأثیر بسزایی در تغییرات محتمل آتی خواهند داشت. اینترنت و ابزارهای دیجیتالی، مصرفکنندگان را در ارتباط با هم و اتحاد با هم جهت دستیابی به اهداف مشترک، تواناتر کرده است. بدین سان تمرکززدایی سهلتر و قدرت پراکنده میشود اگرچه شاید ثروت همچنان متمرکز بماند.
تقارن تحولات مذکور سبب میشود تا جهتگیریها به سمت فضای مشارکت و همکاری (Participation & Collaboration) هدایت شود و این امکان به وجود آید که هر شخصی با دسترسی به اینترنت بتواند بخشی از این جهان شبکهای به شمار آید. وب شرایطی را فراهم کرده که در آن نهتنها عادیترین فرد جامعه میتواند اندیشه، دانش و استعداد خود را در گستره جهانی به نمایش درآورد بلکه در گامی فراتر، امکان حضور تودهها و انبوه مردم را در این بستر فعلیت بخشیده است.
دسترسی مقدمتر از مالکیت است. در آینده عوض کردن، شریک کردن، قرض دادن و گرفتن اشیا، دانش و حتی زمان و مکان رایج خواهد شد. شکل مصرف در جوامع در حال تغییر است. با ذکر این اوصاف چندان دور از ذهن نخواهد بود که در عصر پیشرو، اجاره کردن بیش از خریدن مقبول شده و توسعه یابد. مثالهایی از کسبوکارهای شهیر اینترنتی در غرب، شاهد این مدعاست:
• Airbnb بدون تملک هیچ ملکی، برای مردم خدمات اقامت فراهم میآورد.
• Lya بدون خرید حتی یک خودرو به مشتریان خدمات حملونقل ارائه میدهد.
• Feastly خدمات رستوران و غذا را به شکلی مشابه ممکن کرده است.
• مشارکت مشتریان در تولید و سفارشیسازی محصول به واسطه برنامه Nike Co-ops
• Udemy در آموزش و Deliv در تدارکات نیز نمونههای دیگری است.
چنین روشی میتواند بین افراد یک جامعه اعتماد ایجاد کند و ارجاعی است به یک نوع اندیشه جمعی در مورد اینکه منابع طبیعی ما محدود و در عین حال متعلق به همه ماست. مالکیت مشترک هم به نفع اجتماع است و هم به نفع محیطزیست. مشارکت سبب رشد اقتصاد نیز میشود. مردم به کالاها یا خدماتی دسترسی پیدا میکنند که اگر مجبور به پرداخت قیمت آن بودند، نمیتوانستند آنها به دست آورند. سازماندهی فعالیتهایی مانند تبادل وسایل بازی کودکان، ابزار باغبانی، دانش، ابزار تعمیر و غیره میتواند ایده جالبی برای راهاندازی کسبوکاری سودمند در آینده باشد.
البته موضوع اعتماد و نرخ مشارکت مردم یک چالش و مانع مهم برای هر کسبوکار مبتنی بر اقتصاد مشارکتی نیز محسوب میشود. اینکه مردم به غریبهها اجازه دهند از خانهشان استفاده یا خانهشان را تمیز کنند یا وسایلشان را قرض بگیرند، مستلزم ایجاد فضای شفاف و البته تقویت اعتبار است. فناوریهای جدید میتوانند این مسئله را از طریق سرمایهگذاری در فرآیندهای بررسی جامع شامل اثبات اجتماعی (Social Proof) و بررسی همتایان(Peer Review) حل کنند.
مکانیزمهای بازی وارسازی (Gamification) نیز میتواند مشوق مشارکتهای مردمی شود.
چنین مدل فعالیت اقتصادی در شریعت، تعاون خوانده میشود. مفهوم تعاون با تکیه بر همبستگی و مشارکت، اتحاد، اصول اخلاقی، صداقت و مسئولیتپذیری اجتماعی، تسریعگر رشد و شکوفایی اجتماع بوده و زمینهساز ابتکار و نوآوری است. براساس اصل 44 قانون اساسی کشورمان نیز، نظام اقتصاد ایران بر پایه سه بخش دولتی، خصوصی و تعاونی استوار است.
در ایران هم بسترهای فعال در اقتصاد مشارکتی چندی است که شروع به فعالیت جدی آنلاین کردهاند و از بین آنها میتوان به تاکسییاب snapp. ir، کارسپاری ponisha. ir و آموزشگاههای الکترونیک webyad. com، yadup. ir و motamem. org، تألیف و تدارک محتوای تخصصی pormohtava. com، خدمات تجارت بینالملل tejaarat. net و بسیاری نمونههای مستعد دیگر در حوزههای مختلف اشاره کرد. اقتصاد مشارکتی موجهایی در صنعت و بازار ایجاد کرده است که اگر چالشهای بالقوه آن به درستی مدیریت شود، در مدت زمانی نهچندان طولانی، خود را در دنیایی توانمندتر از عصر پیشین با بسترهای آنلاین بنا شده بر پایه همکاری جمعی خواهیم یافت.
* کارشناس ارشد کسبوکار