تحقیقات اخیر نشان میدهد یک شرکت تجاری متوسط 40 درصد از درآمد خود را در موضوعات مربوط به مردم سرمایهگذاری میکند، در حالی که 92 درصد مدیران مالی معتقدند این سرمایه انسانی است که تاثیر بزرگی بر رضایت مشتری و سودآوری دارد. با این حال تنها 16 درصد از شرکتهای تجاری هستند که شناخت صحیحی از بازگشت سرمایه ناشی از سرمایهگذاری روی نیروی انسانی دارند. راهحل این مسئله آن است که بازگشت سرمایه ناشی از سرمایهگذاری روی نیروی انسانی را محاسبه و اندازهگیری کنید.
ایده
با توجه به مبالغی که در فعالیتهای مربوط به سرمایهگذاری روی نیروی انسانی هزینه شده است بهویژه در زمینه آموزش و توسعه و ارتباط روشنی که بین سرمایهگذاری روی کارمندان و اثربخشی آنها وجود دارد، نیاز مبرمی به نظام محاسبه و ارزیابی عملکرد نیروی انسانی وجود خواهد داشت.
طبق نظر مدیر اجرایی سابق جنرال الکتریک، جان ولش، سه چیز بسیار مهم برای ارزیابی در هر کسبوکاری عبارتند از: رضایتمندی مشتری، خشنودی کارمندان و جریان پول نقد، اگرچه ولش بعدها گزینه سوم را با ارزشمندی سهامداران جایگزین کرد اما اهمیت دو نکته دیگر به قوت خود باقی ماند چرا که ارتباط بین این دو موضوع بسیار محکم و استوار است.
مدیران به طور کلی با ارزیابی عملکرد کارکنانشان با یک یا چند مشکل مواجه میشوند:
- محاسبات بیش از حد، موضوعات مهم را پنهان و توجه را از مسائل مهم دیگر منحرف میکند.
- ارزیابیهای منقطع که به استراتژی شرکت و اولویتهای آن بیارتباط است.
- نتایج قطعی بهنظر میرسند بدون آنکه ضرورتا توضیح قانعکنندهای در مورد چگونگی حصول این نتایج و اهداف ارائه کنند.
- پاداشها معمولا همخوانی چندانی با نتایج ارزیابی عملکردها ندارند در نتیجه عملکرد مورد انتظار از کارمندان حاصل نمیشود.
- ارزیابیها و محاسبات عمدتا جداگانه عملکرد افراد را بررسی میکنند و این با روح کار تیمی، همکاری و تشریک مساعی در تناقض است.
- دید کوتاهمدت ارمغان محاسبه و ارزیابی کارکنان است و موجب تمرکز شدید روی بهبود نتایج در سه ماه آینده میشود.
راهنمای سرمایههای انسانی واتسون و وایتس با اشاره به پنج موردی که مستقیما سوددهی را تحت تاثیر قرار میدهند تاثیر شیوههای مدیریت نیروی انسانی را آشکار میکند:
- مجموعه پاداش و پاسخگویی
- احساس راحتی کارمندان در محل کار
- استخدام و حفظ کارکنان
- ارتباطات شفاف و صادقانه
- استفاده از فناوری جهت ارائه خدمات و مشاوره به منابع انسانی
یکی از روشهای محاسبه و ارزیابی ارتباط بین سرمایهگذاری روی منابع انسانی و عملکرد آنها برنامه تعهد کارمند است که توسط فروشگاههای زنجیرهای بیاندکیو ارائه شده است. این برنامه تعهد شغلی و وفاداری مشتری را در اولویت خود قرار میدهد. هر مدیری بهطور معمول یک گزارش یکصفحهای در اختیار دارد که خلاصهای از وضعیت را در دو حیطه مدیریت سرمایه و منابع انسانی و کنترل محاسبات سنتی مالی ارائه میدهد.
در نتیجه گردش مالی کارمندان از 35 درصد به 28 درصد کاهش یافت (هر درصد کاهش هزینه ناشی از جایگزین نشدن کارمندان یک میلیون پوند هزینه دربر دارد) سوددهی افزوده شد و گردش مالی هر یک از کارکنان از 87 هزار پوند در سال1998 به 106 هزار پوند در سال 2002 رسید.
لازم به ذکر است که نقش تیم اقتصادی در موفقیت این فرآیند یعنی طراحی تامین بودجه و مدیریت برنامه بسیار مهم است. سایر ویژگیهای این برنامه نظیر ارتباط نزدیکتر بین نیروی انسانی و عملیات خردهفروشی و ارزیابی هدفمند است که مستقیما روی اقداماتی که موجب بهبود عملکرد و تعهد کارمندان به برنامه میشود، تمرکز دارد.
آنچه باید در عمل انجام دهیم
مطمئن شوید که اقدامات انجام گرفته در بنگاههای تجاری موجب افزایش بهرهوری منابع انسانی است و تمرکز مدیریت را تضمین میکند. فراموش نکنید که فرآیند آموزش نیروی انسانی و افزایش رضایتمندی مشتری و نتایج مالی با یکدیگر مرتبطند. انتخاب شیوههای مناسب در جهت توسعه منابع انسانی موجب برقراری ارتباط بین افزایش انگیزه کارکنان و دستیابی به اهداف مهم تجاری نظیر مسائل مربوط به نوآوری محصول، ایمنی و رضایت مشتری میشود.
همچنین حصول اطمینان از یافتن این اطلاعات و استفاده از آنها، ارائه پشتیبانی فعال و موثر برای مدیرانی که در خط مقدم ارتباط با مشتریان قرار دارند و اهمیت و تاثیر تصمیمات اختیاری را از نظر دور نکنید.