یک سازمان از افرادی تشکیل شده که در زمینههای مختلف و منافع مشترک با یکدیگر همکاری میکنند. کارمندان، بهعنوان اعضای تشکیلدهنده یک سازمان، موظف هستند نهتنها اصول و قوانین سازمان را رعایت کنند بلکه برخی کدهای رفتاری و اخلاقی را رعایت کنند. هر سازمان بنا بر قوانین و مقررات و ویژگیهای شخصیتی کارکنانش، اخلاقمداری ویژهای دارد. برخی سازمانها اخلاقمدارتر و برخی کمتر پایبند اخلاق سازمانی هستند.
«برایان هیل» کارشناس امور مدیریت سازمان، در مقاله جدیدش در نشریه نیوزویک، معتقد است: سازمانی که به دنبال ایجاد رابطه وفادارانه بین سازمان و مراجعین است و کارکنان قوی و باتدبیر را درکنار محیط کار مثبت و بدون هنجارشکنی میخواهد، باید به بخش اخلاقمداری در سازمان توجه کند.
مزایای اخلاقگرایی در سازمانها چیست؟
دونالدسون و دیویس در کتاب «اخلاق در کسبوکار» مزیتهای عمده اخلاقمداری سازمانی را به چند دسته اصلی تقسیم کرده اند:
*بهبود جامعه: در بسیاری از سازمانها و شرکتهایی که اخلاق مدار نیستند، از افراد کمسن و سال یا کمتوان، بهشدت بهرهکشی میشود یا ساعات اداری، بیش از ساعت کاری قانونی است. در نتیجه این رفتار ناعادلانه، موجب میشود بیاخلاقی در جوامع نهادینه شود.
*پیشرفت متد رهبری: در سازمانهایی که اخلاقگرایی جزو اصول قوانین سازمانی تعریف نشده، رهبری نیز پیچیدهتر و دشوارتر خواهد شد. اخلاقگرایی در سازمانها، روابط را صمیمانهتر و در نتیجه پیشبرد اهداف رهبری را تسهیل میکند.
*افزایش بهرهوری: شگفتانگیز است که قدرت اخلاقگرایی در سازمان حتی در حوزه راندمان کاری افراد منعکس میشود. اخلاقگرایی باعث میشود کارکنان احساس بهتری نسبت به خود و شغلشان پیدا کرده و در نتیجه با رغبت بیشتری کار کنند
*رشد کارکنان: زمانی که معیارهای خوب و بد و درست و غلط در سازمان تعریف شدهاند، ارزیابی از شاخصههای پیشرفت کارکنان سادهتر میسر میشود و در نتیجه زمینه برای رشد پلکانی کارکنان مساعدتر است.
*کاهش جرم و تبعیت از قانون: برنامههای استراتژی اخلاقی، مانند عاملی پیشگیرانه در برابر انواع جرائم عمل میکنند. درواقع سازمانهایی که نظام اخلاقی محکمتری دارند، کمتر درگیر پروندههای بزهکارانه یا فساد ادرای کارکنان میشوند.
*برنامههای اخلاقی موجی از برنامههای مثبت میشوند: رعایت برنامههای اخلاقمحور در سازمان، میتواند مولد مدیریت کیفیت بهتر، مدیریت استراتژیک قویتر و مدیریت ارتباطات منظمتر باشد.
*ترویج تصویر عمومی قویتر: سازمانهایی که برنامه اخلاقی منظم دارند از دید عموم مردم و افرادی که از بیرون به سازمان نگاه میکنند نیز قویتر، قابل اعتمادتر و پربازدهتر ارزیابی
میشوند.
چرا اخلاقگرایی در سازمان مهم است؟
فارغ از مزایای متعدد، اخلاقگرایی در سازمان، باعث بهبود تصویر بهنجاری میشود که هر سازمان سالم باید به آن دست یابد. جوایز متعدد بینالمللی در زمینه اخلاقگرایی وجود دارند برای مثال انجمن بینالمللی کسبوکار آمریکا، سالانه از 100شرکت بینالمللی برتر در زمینه اخلاقگرایی تقدیر میکند.
این تقدیر نهتنها برای سازمان بلکه حتی برای کشورها هم مثبت است و پلهای ارتباطی بین شرکتهای جهانی را قویتر میکند. همچنین با توجه به اینکه اخلاقگرایی از دید سرمایهگذاران مختلف، یک امتیاز مثبت تلقی میشود، به نظر میرسد میتواند یک عامل محرک برای تمایل سرمایهگذاران به همکاری با یک سازمان مشخص، باشد. تحقیقات والاستریتژورنال در طول دو دهه گذشته نشان میدهد، سازمانهای اخلاقمدار، در زمینه مشتریمداری یا به عبارتی وفاداری به مشتری نیز موفقتر و محبوبتر بودهاند.
راهی برای اندازهگیری اخلاقمداری در سازمانها وجود دارد؟
اندرو کروین، استاد دانشگاه بازرگانی یورک و نویسنده کتاب «اخلاق و تجارت» معتقد است برای اغلب مصرفکنندهها و به عبارتی جامعه، میزان اخلاقگرایی در سازمانها خصیصهای مهم است. مسئله وقتی پیچیده میشود که بدانیم، برخی بیاخلاقیها در یک کشور در کشوری دیگر چندان غیراخلاقی ارزیابی نمیشود، به عبارت دیگر، نظام ارزشگذاری در سازمانها چندان یکدست نیست. در برخی کشورها، فساد ادرای، رشوهخواری و... چنان زیاد است که وجود این عوامل، چندان نگرانیبرانگیز نیست.
اما بهطورکلی برای تشکیل یک نظام اخلاقی در درجه اول باید استراتژی منظم ارزشی و اخلاقی تدوین کرد، سپس با کمک ابزارهای مختلف (پرسشنامه، مصاحبه، بررسی پیشرفت شغلی و. . .)به اندازهگیری میزان اثربخشی این قوانین در سازمان پرداخت، باید در نظر داشته هر سازمان روشی ویژه برای ارزیابی دارد. برای مثال معمولترین شیوه برای ارزیابی در شرکتهای کوچک و مشتریمدار، بررسی میزان رضایت مشتریها با کمک پرسشنامه است.