برنامههایی که تاکنون برای احیای دریاچه ارومیه انجام شده، رضایتبخش و موفقیتآمیز نبوده است. البته ناگفته نماند که تنها طرح، برنامه و پول نمیتواند برای دریاچه ارومیه آب بیاورد بلکه تمامی این عوامل را باید به درستی مدیریت کرد. ستاد احیای دریاچه ارومیه گرچه در دو سال اخیر برای نجات این دریاچه تلاش میکند و شنیدهایم حتی هزینههای کلانی نیز شده اما نتایج راضیکننده نبوده است.
یکی از چالشها بر سر راه احیای دریاچه ارومیه اجرا نشدن مصوبه دولت در طرح نکاشت است. 40درصد از آبی که به مصرف کشاورزی در این حوضه میرسد، براساس این مصوبه باید به دریاچه ارومیه سرازیر شود. یعنی آبی که به مصرف کشاورزی و دامداری ارومیه تعلق دارد، وارد دریاچه شود. این مصوبه برای احیای دریاچه شاید مناسب باشد اما کسی فکری به حال کشاورزان و دامداران بیچارهای که از حقابههایشان محروم میشوند، نکرده است. تنها به این موضوع فکر کردهایم که چگونه حقابههای آنها را از حلقومشان بیرون بکشیم و به دریاچه ارومیه بدهیم.
البته راهکارهایی هم که دولت برای تغییر شیوه آبیاری سنتی به سیستمهای نوین و مدرن برگزیده مناسب است به شرط اینکه بهصورت کامل اجرا شود و آبیاری غرقآبی و کرتی جای خود را به آبیاری قطرهای، بارانی و مهپاش بدهد. بنابراین اگر بخواهیم با مقدار کم آب زراعت را مدیریت کنیم چارهای جز استفاده از روشهای نوین نداریم. اجرای این سیستمها نیز نیاز به وسایل و تجهیزات و سرمایهگذاری هنگفت دارد. در حال حاضر زراعت در کشورهای پیشرفته مانند آمریکا و کشورهای اروپایی بهصورت قطرهای، بارانی و مهپاش انجام میشود و دیگر از آبیاری کرتی و غرقآبی خبری نیست. اجرای این سیستمها در برخی نقاط کم آب کشور مانند خراسان به خوبی جواب داده و مصرف آب را به یک چهارم تا یک پنجم کاهش داده است. کشاورزان نیز از این سیستمها رضایت کامل دارند.
در وضعیت بحران آبی که در آن قرار گرفتهایم چارهای نداریم یا باید کشاورزی را قدغن کنیم یا سیستمهای آبیاری نوین، کشت گیاهان شورپسند و زهکشی خاک را در این مناطق به کار گیریم. شاید هزینه برخی از سیستمهای آبیاری نوین مانند بارانی و مهپاش گران باشد اما بهرهوری و راندمان آب بسیار بالاست. برای نمونه در سیستم آبیاری مهپاش که در آمریکا بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد، این سیستم مانند ابری عمل میکند که آب را در یک پانصدم میلیمتر پراکنده میکند و اجازه اتلاف نمیدهد. همچنین زمینهایی که با سیستم مهپاش آبیاری میشوند، دارای محصولات پربارتری هم هستند.
دولت مصوبه گذرانده که در حوضه دریاچه ارومیه 40درصد از حقابههای کشاورزی را به دریاچه بدهند. اجرای چنین طرحی نیاز به سرمایهگذاری زیاد و هزینههای هنگفت دارد که هیچکدام از وزارتخانههای جهاد کشاورزی، نیرو و سازمانها مانند حفاظت محیط زیست توان پرداخت آن را ندارند. در همین حال خبرهایی از مثبت بودن احیای دریاچه ارومیه و افزایش میزان آب آن به گوش میرسد گرچه این خبرها موجب خوشحالی است اما در آخرین بازدیدی که با یک هیات خارجی حدود سه ماه پیش از دریاچه داشتیم، با اتوبوس به میان آن رفتیم و خبری از بالا آمدن آب نبود. ما در آن بازدید و در توضیحاتی که به هیات روسی در خصوص خشک شدن دریاچه ارومیه دادیم، آنها معتقد بودند که احیای دریاچه ارومیه مانند دریاچه خشکیده آرال بسیار هزینهبر است. به گفته آنها محاسبه دولت روسیه برای احیای دریاچه آرال، هزینهای معادل فرستادن پنج نفر به فضا بود. حال اگر بخواهیم واقعا دریاچه ارومیه را احیا کنیم ما نیز به همین مقدار پول نیاز داریم اما با این برنامهها و روشهایی که در پیش گرفتهایم، اندک باقیمانده دریاچه نیز خشک خواهد شد.
در یکی دو دهه پیش زمانی که به مسئولان هشدار میدادیم که دریاچه ارومیه در حال خشکیدن است، آقایان ما را دیوانه میپنداشتند و ساخت حدود 90 سد را در این حوضه برنامهریزی کردند. از این همه سد موفق به ساخت 36 سد شدند و ساخت چهار سد را متوقف کردند که زیر آفتاب در حال پوسیدن هستند. وزیر نیروی دولت یازدهم نیز در ابتدای شروع به کار کابینه دولت، سخنان شعارگونهای سر داد و گفت که اگر احراز شود سدها در دریاچه ارومیه اخلال ایجاد میکنند، آنها را جمع میکنیم! میگویند سنگ بزرگ نشانه نزدن است و این شعارهای وزیر نیرو نیز تاکنون رنگوروی اجرا به خود نگرفته است.
در آمریکا بزرگترین سدها را جمع و کتاب «چگونه سدهای ناخواسته را تخریب کنیم»، منتشر کردهاند. آلمانها بسیاری از سدهایشان را تخریب کرده و در سوییس اجازه سدسازی نمیدهند. حتی در ترکیه اجازه ساخت سد بالاتر از 10متر ارتفاع را نمیدهند و ژاپن هم اصلا سد نمیسازد اما ما در دولت سازندگی با افتخار مدال قهرمان سدسازی جهان را بر سینه زدیم. به هر روی سدسازی برای عدهای نان و آب زیادی دارد.
حالا ما میگوییم که جناب وزیر اصلا نیازی به تخریب سدها بهویژه در حوضههایی مانند ارومیه نداریم و تنها کافی است دریچههای سدها را باز کنید و اجازه دهید آب در پایین دست جریان یابد. ما به آزاد کردن یکسوم از آب ذخیره پشت سدها هم راضی هستیم. پاسخ آنها به این خواسته ما این است که پشت سدها هم آب نداریم! خب اگر چنین است پس چرا اصلا سد ساختهاید و همچنان هم میسازید؟! اینها خلاصه مشکلاتی است که ما در حوضههای آبریز بهویژه ارومیه و احیای دریاچه با آنها روبهرو هستیم.
* مشاور رییس سازمان حفاظت محیط زیست در امور طبیعی