برگزاری انتخابات در ایران اغلب با هیجانات و حواشی پرشماری روبه روست. بخشی از این هیجان ها به موقعیت استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه بازمی گردد. بخشی دیگر به روابط دیپلماتیک ایران با برخی کشورهای غربی، به ویژه ایالات متحده و در نهایت مهم ترین بخش این هیجانات به موضع گیری های کاندیداها و احزاب شرکت کننده در دوره های مختلف انتخابات ریاست جمهوری مرتبط است.
برای مثال یکی از موضوعاتی که اخیرا در برخی محافل خبری به عنوان یک خبر جنجالی مطرح می شود، احتمال کاندیداتوری مجدد محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری دوره پیشین ایران در انتخابات آتی این کشور بود؛ خبری که چندین بار تایید و تکذیب و از منظرهای گوناگون بررسی شد.
با این وجود یکی از مسائل مهم در انتخابات ایران که کاندیداهای مختلف نیز در دوران پیش از انتخابات بر آن تاکید می کنند، مسائل اقتصادی و مرتبط با معیشت مردم است؛ مسئله ای که نمی توان از آن به سادگی عبور کرد یا آن را نادیده گرفت.
همه احتمالات این روزها
نشریه نیویورکر با اشاره به زمزمه های احتمال حضور مجدد محمود احمدی نژاد در کارزار انتخاباتی ایران می نویسد: در شرایطی که دکتر حسن روحانی ریاست جمهوری فعلی ایران به عنوان یکی از گزینه های اصلی حضور در انتخابات شناخته می شود، احتمال حضور محمود احمدی نژاد در انتخابات آتی ایران منبع تردید است. در واقع نمی توان مطمئن بود شرایط دیپلماتیک فعلی ایران بستر مناسبی برای حضور ریاست جمهوری پیشین این کشور داشته باشد.
این نشریه فرضیه خود را از طریق یک نظر سنجی که توسط دانشکده مریلند انجام شده، محکم می کند. بر اساس این نظرسنجی، سه چهارم ایرانیان شرایط فعلی کشور خود را مطلوب تر از دوره پیشین و به عبارتی واضح تر از سال های فعالیت دولت قبلی، ارزیابی می کنند. یکی از عمده دلایل توجیه کننده برای نتایج این نظر سنجی، گشایش مناسبات دیپلماتیک و کاهش تنش های منطقه ای در نظر گرفته شده است.
از سوی دیگر این نشریه در بخش دیگری از مقاله خود به احتمالات مطروحه در خصوص حضور قاسم سلیمانی سردار شناخته شده سپاه پاسداران به عنوان ریاست جمهوری آتی ایران اشاره کرده است. در این بررسی به این نکته اشاره شده که حتی در صورت عدم حضور فردی چون سردار سلیمانی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری، وجود چنین فردی در نظام دفاعی ایران یک ستون مستحکم و معتبر است. با این حال نمی توان نتایج چنین نظرسنجی هایی را به طور کامل اساس تشخیص قرار داد یا به طور قطع پیش بینی کرد که چه کسی رئیس جمهور منتخب بعدی خواهد بود.
دستاوردهایی که تردید پذیر نیستند
نشریه الجزیره در گزارشی به اخبارهای مرتبط با انتخابات آتی ایران پرداخته است. در بخشی از این گزارش به دستاوردهای دولت فعلی ایران اشاره شده است.
بر اساس این مقاله؛ یکی از سد های محکم در برابر اقتصاد ایران، وجود تحریم های متعدد تجاری و مشکلات در بخش صادرات و واردات بود؛ مشکلاتی که سرانجام با پیگیری های مستمر کابینه دولت و وزیر امور خارجه ایران (محمدجواد ظریف) از میان برداشته شد.
برخی منتقدان دولت قبلی ایران، بخش هایی از ضعف فعلی اقتصاد ایران را حاصل تدابیر غلط این دولت می دانند و معتقدند دولت فعلی در خصوص دیپلماسی خارجی و گسترش مناسبات تجاری در عرصه بین المللی قوی تر عمل کرده است. با این وجود، منتقدان دولت فعلی نیز معتقدند از زمان لغو تحریم ها چندان تغییر محسوسی در عرصه اقتصاد مشاهده نشده و به عبارت دیگر اغلب وعده ها در حد کاغذ باقی مانده اند.
این موضع گیری های کاملا متضاد، باعث شده کارشناسان نشریه الجزیره نیز موفق به اتخاذ موضع گیری مشخصی در خصوص منتخب مردم در دوره آتی نشوند. یکی از موارد دیگر که از دید بسیاری از کارشناسان اقتصادی در انتخابات آتی ایران بی تاثیر نیست، انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی است؛ انتخاباتی که پس از فراز و نشیب های فراوان در نهایت با وضعیتی نسبتا متعادل خاتمه یافت.در واقع به نظر می رسد، انتخابات ایران با نتیجه ای نسبتا قابل قبول و به نفع دولت فعلی به ثمر رسید.
این نتیجه بی ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری آتی نخواهد بود و همسو بودن دیپلماسی های احتمالی رئیس جمهور آتی با مواضع اساسی مجلس شورای اسلامی در آینده اقتصاد ایران بی تاثیر نخواهد بود.
انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا، موضوع دیگری است که از دید برخی کارشناسان، بر آینده روابط ایالات متحده با بسیاری از کشورها از جمله ایران بی تاثیر نخواهد بود. در شرایطی که رئیس جمهوری فعلی ایالات متحده در برابر برخی مواضع تند و افراطی کنگره ایستادگی می کند، تغییر موضع گیری ریاست جمهوری این کشور و برگزیده شدن یک رئیس جمهور تندرو و افراطی که با کنگره همفکری دارد، بر آینده مسائلی همچون تحریم ها موثر خواهد بود. افزون بر اینها نتایج انتخابات ایران نیز سرفصلی تازه در روابط دو کشور خواهد گشود.