این روزها بحث بازاریابی محتوایی، بازاریابی اینترنتی و بازاریابی از طریق شبکههای اجتماعی بسیار داغ و پرهیجان در حال شکلگیری و بهسرعت در حال رشد است. بسیاری از برندها با تیمی درونسازمانی یا با تیمی خارج از سازمان نیز تلاش کردهاند از این قافله جا نمانده و بر موج نوی بازاریابی شبکههای اجتماعی اقداماتی انجام دهند. هرکس بهنوعی میخواهد عدد دنبالکنندگان و پسندها و کامنتهای خود را بالا برده و به همین آسانی هم راضی نمیشود. اما هنگامی که به دقت حساب این برندها را بررسی میکنیم، کمتر برندی را میبینیم که استراتژی محتوای حساب شده و دقیقی را داشته باشد و دچار این تصور مریض است که استراتژی محتوا به معنای طراحی قالبی گرافیکی است.
حتما ببینید: ارزش آفرینی با کلمات حرفه ما است.
در ادامه به بحث در این مورد خواهیم پرداخت که آیا بهراستی طراحی استراتژی محتوا صرفا طراحی یک قالب گرافیکی است و دقیقا در این فضای هرجومرج گونه بازاریابی دیجیتال چه خبر است؟ همانگونه که ذکر شد بسیاری از برندهای کوچک و بزرگ و مشهور و گمنام سعی در استفاده تمام و کمال از فضای مجازی را دارند. کافی است قصد خرید کالایی را داشته باشید و هشتگ آن کالا را در اینستاگرام جستوجو کنید، سیل عظیمی از این حسابها و پستها جلوی شما پهن میشود.
البته که کانالهای تلگرام نیز به یاری این کسبوکارها آمده و معمولا برندها اگر حسابی در اینستاگرام داشته باشند، کانالی هم در تلگرام جهت خالی نبودن عریضه و البته چشم و همچشمی کلاسیک (فلان برند کانال دارد و چرا ما نداشته باشیم؟) راهاندازی کردهاند. اما هنگامی که با عینکی انتقادی به این سیل عظیم مینگریم، کمبود هنر و علمی به نام «استراتژی محتوا» را به آسانی درک میکنیم.
جالبتر آنکه این برندها طرحی منحصر بهفرد ندارند بلکه یک طرح است که توسط همه برندها «کپی، پیست» شده است. این دانش عمومی مریض به صاحب برند میگوید که برای داشتن حساب کاربری رسمی، تنها به قالبی گرافیکی نیاز است و مشتی رویداد که در این قالب قرار گرفته و به مخاطب ارائه شود. این قالب گرافیکی شامل عکسی در بالا و نواری در پایین تصویر است و تنها تفاوتی که این برندها با یکدیگر دارند، تفاوت رنگ آن نوار است یا عکس انتخابی. تصویر زیر نشاندهنده بخش اعظمی از استراتژی ایرانی برندها برای اینستاگرام است.
بهراستی به همین سادگی است. همین الان شما هم میتوانید با این فرمول به این جمع ملحق شوید. اما آیا به واقع طراحی قالبی گرافیکی و تبریک و تسلیت چند رویداد «استراتژی محتوا» نام دارد و برای برند مورد نظر بازاریابی میکند؟ پس چرا در دنیا البته نه در ایران شغلی به نام استراتژیست محتوا داریم؟ چند درصد از حسابهای مشهور خارجی که تیمهای اختصاصی صرفا برای شبکههای اجتماعی دارند، این متد ایرانی را پیروی میکنند و روی آن تاکید دارند؟ اساسا استراتژی محتوا چیست و چه المانهایی دارد؟ و قدری بالاتر از این مسئله آیا این بازاریابی محتوا نام دارد؟
چقدر ما در این بحث عمیق شدهایم؟ جواب منفی است و اینها سوالاتی است که هر کدام نهتنها به یک مقاله جداگانه بلکه به کتابی نیاز دارد و در ایران متاسفانه در فقر و گرسنگی آفریقاگونه در این رابطه به سر میبریم. مسئله کپیرایت نیز از دیگر مسائلی است که در بازاریابی شبکههای اجتماعی بدان توجه لازمه نمیشود. درست است که هیچگاه در ایران حقوق کپیرایتینگ بهدرستی اجرا نشده است اما این جا مسئله دیگری به نام انصاف و اخلاق حکمرانی میکند.
به این معنی که بسیاری از برندها در عکسها و نقاشیها دخالت کرده و با گذاشتن لوگو یا محصول خود در آن عکس و نقاشی یا... برخی از حقوق کپیرایت را زیر پا میگذارند. هرچند این اتفاق مورد پسند بسیاری از کاربران ایرانی قرار گرفته است اما آیا اخلاقی است که در دستان شاهکاری از داوینچی پفکی قرار دهیم؟وقت آن است که در این هرج و مرجی که به وجود آمده، سیل عظیمی از آژانسها و افرادی که در این رابطه کار میکنند، به خود آمده و با دیدی علمیتر و دقیقتر به مسئله نگاه کنند و عنصر هنر و علم را هیچگاه فراموش نکنند.
محتوا آنجایی است که هنر و علم، خلاقیت و اندازهگیری در هم ترکیب میشوند. صرف اینکه محتوایی به مخاطب ارائه شود، تولید محتوا رخ داده است اما بازاریابی محتوا صورت نپذیرفته و صرف تولید محتوا چیزی جز خودفریبی و وقت و هزینه خود را تلف کردن نیست.
مدیر نوآوری و کارشناس شبکههای اجتماعی