بحث بر سر بیماری روانی دونالد ترامپ و صلاحیتش برای ادامه پست ریاست جمهوری بالا گرفته است. اخیرا پروفسور الن فرنسس روان شناسی که کتابی درباره اختلال خودشیفتگی شخصیت نوشته است در نامه ای به نیویورک تایمز مدعی شد با آنکه ترامپ یک خودشیفته درجه یک است اما از آنجا که هیچ اضطراب شخصی و اختلالی که علائم اولیه ایجاد یک بیماری روانی است ندارد، بنابراین او بیمار روانی محسوب نمی شود.
از سوی دیگر یک روان شناس آمریکایی که معتقد است ترامپ خودشیفته ای خطرناک است دادخواستی را آغاز کرده که خواهان برکناری او از سمتش است و گروهی از متخصصان سلامت روان از جمله روان پزشکان اذعان کرده اند که عدم ثبات شخصیتی ترامپ او را از انجام دادن وظایفش به عنوان رئیس جمهور ناتوان می کند.
معیارهای اخلاقی روان پزشکان پیچیده است؛ آنان وظیفه دارند هم از عموم مردم محافظت کنند و هم از فرد که مورد اخیر می تواند خیلی مرتبط با این تئوری باشد. اگر رئیس جمهور آمریکا به عنوان کسی که به کد های سلاح های هسته ای دسترسی دارد در شرایط بیماری روانی باشد،ممکن است برای دنیاخطر آفرین باشد.
شاید تعصب ترامپ هم از خودشیفتگی او نشات گرفته باشد؛ از آنجا که او خود را بی نقص می بیند ، ویژگی های شخصیتی خود را هم برتر می داند. (سفید پوست بودن، مذکر بودن، علاقه مندی به جنس مخالف، مسیحی بودن)او به احتمال زیاد تلاش می کند کسانی را که در دارا بودن این خصوصیت با او مشترکند به واسطه ترویج بی عدالتی با دیگرانی که شباهتی با او ندارند، قدرتمند باقی نگه دارد.
هرچند رئیس جمهور تحت هیچ گونه بررسی رسمی روان پزشکی نبوده اما او در بیشتر اوقات زندگی اش را زیر سایه رسانه ها گذرانده است و اطلاعات زیادی درباره او در دسترس است.به ویژه از زمان آغاز کمپین انتخاباتی اش. بررسی رفتارها در طول زمان یکی از موثر ترین روش ها برای بررسی بیماری روانی است.
ما قطعا خیلی بیشتر از اندازه کافی روی رفتارهای ترامپ نظارت داشته ایم، بنابراین آیا ما در جایگاهی هستیم که بیماری او را تشخیص دهیم؟
قطعا ترامپ چندین خصوصیت افراد خودشیفته را داراست. حس پر شکوه خودبزرگ بینی، شیفتگی نسبت به قدرت، موفقیت و زنان زیبا، نیاز به تحسین و احساس حق به جانبی. اما بدون پریشانی و ناتوانی در کارهای عادی نمی توان او را دارای اختلال های شخصیتی دانست.
هر چند بهتر است احتمال روانی بودن ترامپ را به دیگران واگذار و قبول کنیم احتمال برکناری او به خاطر تظاهرات های صلح طلبانه و چالش های حقوقی بیشتر است اما نگاه روان شناسانه می تواند کماکان در کمک به ما در درک بهتر از شخصیت او مفید باشد.