در یک برهه زمانی در ایران به بهانه رسیدن به خودکفایی، چاههای مجاز و غیرمجاز زیادی حفر شد تا آنجا که سال 1360 آقای غفوریفرد، وزیر وقت نیرو، از جلوگیری حفر چاه توسط مردم عاجز شد و به رهبر انقلاب نامه نوشت که «آب در حال غارت است.»
واقعا آب در حال غارت بود و نتیجه آن تالابها، دریاچهها و چاههای خشک شده امروز است. امروزه در اطراف دریاچه ارومیه 53هزار چاه وجود دارد که 49هزار حلقه آنها غیرمجاز است. مسئله فقط تعداد چاهها نیست و رویه عمیق شدن چاهها هم مهم است که با پایین رفتن سطح آب، زمین نشست کرده و حتی در صورت بارندگی هم دیگر قابلیت جذب آب را ندارد.
آرامآرام شهرها و صنعت توسعه پیدا كرد و چون میزان آب كم بود شروع به سدسازی کردند و آبهای پشت سد را به شهرها و صنعت دادند و كشاورزها به سراغ آبهای زیرزمینی رفتند. همه مردم حواسشان به آب سطحی بود غافل از اینكه كشاورزان دور دریاچه، چاه زده و آب از دریاچه به سمت این چاهها میرفت. تا اینکه هم دریاچه خشک شد و هم آب چاهها شور و متعاقب آن 50روستا در اطراف دریاچه خالی از سکنه شدند.
در این بین طرفداران افراطی محیطزیست میخواهند که سدها شکافته شوند که البته وزارت نیرو قبول نکرد، پیشنهاد باز کردن رود ارس را دادند که نمایندگان اجازه ندادند. باروری ابر هم نتیجه نداد. گفتند آبخیزداری کنیم که باز هم نتیجه نداد. به نظر من تمام كسانی كه میخواهند آب به دریاچه ارومیه بریزند خائن هستند. اگر آب به دریاچه ریخته شود نهتنها دریاچه احیا نمیشود بلکه وارد چاهها شده و آنها را هم شور میكند. بهترین تصمیم در مورد دریاچه ارومیه این است که هرچه زودتر دور آن را کانال بکشند که حتی آب باران هم به آن اضافه نشود و سپس تمام نمك سطح دریاچه را جمع كنند.
نمک بلوری دریاچه، سرمایه ملی
درحالحاضر طبیعت با دست خودش میلیاردها تن نمک بلوری به ما تقدیم میکند که میتوان از آن استفاده کرد، اما بهانه میآورند که این همه نمک را کجا ببریم؟ ما هر روز دهها میلیون تن نمک نیاز داریم. یکی از موارد استفاده در نفت است که نمک باعث میشود آب پایین رفته و نفت از آن جدا شود. دوم در پتروشیمی است. در گرمسار دوسوم نمک ایران وجود دارد که گفته میشود تا 20 سال آینده تمام خواهد شد. از طرفی در دشت کویر بزرگ مرکزی ایران، طرحی با شراکت آلمانها اجرا کردهاند که آب کویر گرفته شود و در پایین آن استخر درست کردهاند که نمک استخراج کنند یعنی نمک مفت ارومیه را رها کردهاند و با هزینههای بسیار بالا به جان کویر افتادهاند که نمک بگیرند. همچنین دریاچه مهارلو در جنوب شرق شیراز هم آب شور دارد و فاضلاب شیراز به آن ریخته میشود، اما از نمک آن استفاده میشود و این روزها به نمک نیاز دارد، در اهواز با هلندیها از آب دریا نمک استخراج میکنند که وزارت صنایع و معادن باید همه این سیستمها را تعطیل و از نمک دریاچه ارومیه استفاده کند چون مثلا در گرمسار با این وضعیت تا 20 سال آینده منبع نمک نخواهیم داشت. همچنین در مصارف پزشکی و... هم نمک ارومیه بسیار مفید است بهگونهای که امریکا بیان کرده نمک ارومیه بهترین ماده برای تولید خمیردندان است.
دریاچه را جمع کنید و پارک بسازید
پس از جمع کردن نمکها ضلع شمالی که گودترین جای دریاچه است مناسب برای ساخت پارک است. آلمانیها در دانشگاه صنعتیشریف اعلام کردهاند که این دریاچه به پارک انرژی خورشیدی تبدیل شود، اما نظر من این است که در آنجا بهمدت 10 سانتیمتر شن و ماسه (90 درصد ماسه و 10درصد شن) بریزیم و تخم گیاه هم به آن اضافه کرده و ظرف پنج سال با آن بارندگی موجود که اصلا نیازی هم به آبیاری و مراقبت ندارد تبدیل به علفزار میشود و میتواند به بزرگترین پارک گیاهی و حیوانی دنیا تبدیل شود.
از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و زیستمحیطی دریاچه باید خشک شود. اقتصادی به این خاطر که چاهها و زمین را شور کرده است. اجتماعی به خاطر مهاجرت مردم. این دریاچه از زیر همه را نمکزار و آب و خاک را شور میکند. به شما قول میدهم اگر این دریاچه به پارک تبدیل شود به قدری زیبا خواهد شد که دریاچه را فراموش کنید.
آب ریختن به دریاچه خیانت است چون باعث نابودی نمک و سرمایههای ملی، شورشدن آب و خاک و نابودی هرچه بیشتر آبی میشود که این روزها در کشور ما حکم طلا را دارد.