انسان موجودی دوراندیش و آینده نگر است که با اندیشه و خرد برای نیازهای خود برنامه ریزی می کند. بیمه نیز یکی از برنامه های آینده نگرانه انسان امروز است که برای رویارویی با خطرات احتمالی و رفع مشکلات اقتصادی طراحی شده است.
بیمه در واقع وسیله ای موثر در جبران زیان های مالی ناشی از حوادث و ایجاد بستری آرام برای رشد و توسعه اقتصاد ملی است. کشورهای پیشرفته با نگاهی خردمندانه از بیمه به عنوان ابزاری بسیار موثر در ایجاد آرامش فردی و آسایش اجتماعی استفاده می کنند به گونه ای که در خیلی از کشورهای پیشرفته، افراد حداقل از یک بیمه عمر برخوردارند و حتی در برخی کشورهای در حال توسعه نیز افراد گاهی چند بیمه نامه عمر دارند.
آمار و ارقام بیمه شدگان عمر در ایران پایین است و در مقایسه با کشورهای پیشرفته و حتی برخی از کشورهای منطقه رتبه چندان خوبی ندارد.
با نگاهی به سابقه تاریخی بیمه عمر در ایران می توان دید که بیمه عمر از سال 1314 وارد کشور ایران شده و از طریق شرکت های مختلف بیمه خارجی و داخلی به بیمه گذاران خدمات گوناگون بیمه ای ارائه شده است.
در کشورهای ژاپن، فنلاند، سوییس، فرانسه، کره جنوبی، هنگ کنگ، سنگاپور، هند و برخی کشورهای دیگر بیمه های عمر بین ۶۰ تا ۸۰درصد کل حق بیمه بازار بیمه ای این کشورها را به خود اختصاص داده است. حتی در هندوستان که جزو کشورهای در حال توسعه به شمار می رود در سال ۱۹۹۶ تعداد ۱۰۲/۱۰۰/۰۰۰بیمه نامه عمر در جریان بوده، بدین ترتیب به طور متوسط از هر دو خانوار هندی تقریبا یک خانوار تحت پوشش بیمه های عمر قرار دارند و از مزایای این نوع بیمه برخوردار هستند.
در داخل کشور این سهم به هیچ وجه قابل قبول نیست. سهم بیمه در دامنه 10 تا 20درصد قرار دارد، که البته اگر این سهم حق بیمه ها به جمعیت 80 میلیونی کشور هم بخواهیم تقسیم کنیم مشخص می شود کمتر از 3درصد از جمعیت کشور خریدار چنین بیمه ای هستند.
در صورتی که بیمه نه تنها بر زندگی فردی افراد یک جامعه برای رسیدن به آرامش کمک می کند حتی بر بازارهای مالی نیز تاثیر دارد. نقش صنعت بيمه در بازارهای مالی به سه صورت ظاهر می شود ابتدا تاثيری كه اين صنعت می تواند بر ساير بازارهای مالی اعمال كند كه معمولا به صورت يك پشتيبان براي كاهش ريسك سرمايه گذاری به كار می رود دومين نقش آن جمع آوری و تجهيز منابع مالی با استفاده از عمليات بيمه گر است كه جهت سرمايه گذاری غيرمستقيم و يا مستقيم به كار می برد و در نهايت سرمايه گذاری مستقيم صنعت بيمه در فعاليت های اقتصادی كشور، مهمترين نقش آن به شمار می رود.
شركت های بيمه وجوه بيمه گذاران را كه به صورت ذخاير فنی در اختيار دارند به عنوان دارايی سودآور به كار می گيرند و در فعاليت های مناسب اقتصادی سرمايه گذاری می كنند.
به برخی از عواملی را که مانع رشد و پیشرفت بیمه عمر در ایران شده است، به اجمال یادآوری می کنیم:
عوامل اقتصادی:
الف: نوسانات نرخ تورم اقتصادی
نوسانات نرخ تورم اقتصادی سبب می شود که موقعیت مالی افراد در یک وضعیت نابسامان قرار گیرد. هر ساله ما با جهش غیرمنطقی نرخ تورم در بازار مالی روبه رو می شویم و این تغییرات تاثیر مستقیمی بر صنعت بیمه می گذارد. ثبات اقتصادی و کاهش نرخ تورم می تواند آمار بیمه شدگان را افزایش دهد.
ب: پایین بودن سطح درآمد افراد
بخش زیادی از ایرانی ها از سطح درآمدی بالایی برخوردار نیستند و نوسانات نرخ تورم بر این مشکل دامن می زند. وضعیت معیشتی مردم از حالت ثبات به صورت متغیر درآمده به گونه ای که طراحی و برنامه ریزی در نظام خانواده تا حدودی دشوار شده و فرد نمی تواند برای چند سال آینده خود با آرامش برنامه ریزی کند بنابراین طبیعی است که کاهش سطح درآمد و افزایش نرخ تورم بر آمار بیمه عمر تاثیر بگذارد.
ج: پایین بودن آمار تولید ناخالص ملی
اگر به نمودارهای آماری در زمینه تولید ناخالص ملی بیندازیم متوجه می شویم که هر چقدر آمار تولید ناخالص ملی در کشورها پایین تر باشد به همان نسبت آمار بیمه شدگان عمر نیز کمتر است، اما این یک اصل قطعی نیست چراکه گاه استثنا نیز وجود دارد و علی رغم پایین بودن تولید ناخالص ملی آمار خوبی در زمینه بیمه عمر در آن کشور وجود دارد.
د: رکود در بازار کسب و کار
شاید رکود در بازار کسب و کار خود معلول عواملی باشد که ذکر کردیم، اما به زبان ساد ه تر وقتی رونق در کسب و کار وجود نداشته باشد توجه مردم به بیمه عمر کاهش پیدا می کند. در سال های اخیر بسیاری از بنگاه های اقتصادی به دلایل رکود حاکم بر اقتصاد، تعطیل شدند بنابراین شاید انتظار رشد آمار بیمه شدگان عمر در سال های اخیر چندان منطقی نباشد.
ه: کاهش اشتغال زایی
با توجه به عوامل رکود اقتصادی ایران در سال های اخیر شاهد کاهش رشد اشتغال زایی در ایران نیز هستیم و طبق آمارهای رسمی چندین میلیون جوان بیکار وجود دارند که در صورت اشتغال زایی شاید بتوان روی این سرمایه برای بیمه عمر توجه بیشتری کرد. گرچه گاهی همین افراد بیکار علی رغم نبود منابع مالی برای ایجاد امنیت زندگی خود را با پول بیمه بیکاری و یا قرض بیمه عمر می کنند اما تعداد آنها چندان چشمگیر نیست.
عوامل فرهنگی و اجتماعی :
الف: نبود آگاهی و دانایی
در ایران خیلی از افراد تصویر درستی از اهمیت بیمه عمر ندارند. نبود آگاهی عامل مهمی در کاهش آمار بیمه شدگان بیمه عمر است. این وظیفه بخش های دولتی و خصوصی است تا به شیوه های مختلف به روشنگری بپردازند و مردم را از سرنوشت آینده خود باخبر کنند.
ب: مقایسه بیمه تامین اجتماعی و بیمه عمر
در میان افراد عادی جامعه این تصور نادرست وجود دارد که بیمه تامین اجتماعی زندگی آینده آنها را از نظر مالی و درمانی و بازنشستگی تامین می کند از این رو احساس نمی کنند که در این زمینه باید گامی بردارند و سرنوشت خود را رقم بزنند. در صورتی که بیمه تامین اجتماعی با بیمه عمر دو مقوله متفاوت از هم هستند.
ج: رهایی سرنوشت
یکی از ویژگی های ما ایرانی ها رها کردن سرنوشت است. بسیاری بر این باورند که خداوند سرنوشت ما را تعیین می کند و اگر قرار است خوشبخت یا بدبخت شویم ما هیچ نقشی نداریم. این تصور باطل است. این باور نادرست باعث شده خیلی ها به آینده خود فکر نکنند و در فقر و تهیدستی و بیماری و بدبختی زندگی کنند. با چنین نگاهی نمی توان به این افراد به آسانی بیمه عمر فروخت.
د: رفتار احساسی و هیجانی
ایرانی ها بیش از آنکه اهل منطق و اندیشه باشند اهل احساس و هیجانند. به همین دلیل شاعران ایرانی همیشه در هر محفلی بر صدر می نشینند. شاعر ایرانی فیلسوف است متفکر است. ریاضیدان است. پزشک است و یا بالعکس.گاهی منطق با احساس درهم می آمیزد و طبعا احساس برنده بازی می شود. به همین خاطر اغلب ما ایرانی ها با هیجان ها و احساس ها زندگی می کنیم و نمی توانیم منطقی به زندگی و سرنوشت خود نگاه کنیم.
ساختار بیمه عمر:
الف: نبود ساختار تشکیلات سیستمی
در حال حاضر بیشتر بیمه های عمر دارای سیستم نیستند. آیا هیچ وقت از خود سوال کردید که چرا یک مدیر فروش موفق پس از چند سال مدیر آموزش بیمه می شود؟ آیا به نظر شما مدیر فروش می تواند مدیر آموزش باشد؟ آیا مدیر آموزش برتر از مدیر فروش است؟ آیا اینها در یک ساختار منطقی قرار می گیرند؟ چارت سازمانی بیمه عمر شاید نیاز به بازنگری اساسی دارد.
ب: نبود آموزش های حرفه ای
شاید یکی از دلایل رکود در بازار بیمه عمر نبود فروشندگان و مدیران حرفه ای است. تقریبا بخش زیادی از این فروشندگان بیمه عمر به صورت انفرادی و یا براساس علایق آموزش هایی را در بخش های خصوصی دیده اند. گاه به دلیل اینکه فرد با هیجان وارد این صنعت می شود برای رسیدن به پله های موفقیت دوره هایی را می بیند یا کتاب هایی را می خواند که ذهن او را آلوده می کند و او از مسیر اصلی موفقیت فروش بازمی دارد.
صنعت بیمه عمر نیاز به ایجاد سازمان آموزش حرفه ای و تربیت آدم های حرفه ای دارد.
ج: تداخل حوزه فعالیت بیمه ای
بسیاری از بیمه ها دارای فصل مشترک در زمینه درمان و سرمایه هستند. شاید نیاز به یک بازنگری در نوع خدمات بیمه ای است. گرچه در ساختار، بیمه های اشخاص با بیمه های مسئولیت و اموال از هم جدا هستند اما خدمات آنها با هم تداخل دارد. همین موضوع باعث سردرگمی مردم در زمان بیمه عمر شود. بیمه درمان انفرادی گاهی خدماتی ارائه می کند که شخص را وسوسه می کند تا به جای بیمه عمر بیمه درمانی شود.
د: وظایف بانک و بیمه
خدمات مالی بیمه در مقایسه با بانک ها در مرتبه پایین تری قرار دارد. افراد در زمان بیمه شدن عمر، بانک را با بیمه مقایسه می کنند. شاید باید با بازنگری دوباره در ارائه خدمات سرمایه ای بیمه را در جایگاه بهتری قرار داد تا مردم با آسودگی بیشتری سرمایه گذاری کنند.
ه: پایین بودن قدرت مالی شرکت های بیمه
هر چقدر میزان سرمایه و قدرت مالی شرکت های بیمه بیشتر شود، امکان اعتماد مردم به آن شرکت برای بیمه عمر و سرمایه گذاری به مراتب بیشتر خواهد بود بنابراین تقویت بنیه های مالی شرکت های بیمه می تواند یکی از راهکارهای رشد صنعت بیمه عمر در کشور باشد.
و: نبود تطابق کافی میان تقاضا با عرضه
خیلی از خدماتی که شرکت های بیمه عمر ارائه می کنند موردنیاز مردم نیست یا حداقل جزو نیازهای ضروری نیست شاید قرار دادن اولویت های دیگر در بخش های خدماتی بتواند احساس نیاز بیشتری تولید کند و تعادلی میان عرضه با تقاضای بازار به وجود بیاورد.
ز: ایجاد زمینه های اعتمادسازی
در وضعیت رکود اقتصادی و شکست شرکت های بزرگ تولیدی و تجاری و خدماتی و سازمان های بزرگ مالی اعتماد مردم به شرکت های ایرانی کم شده تا بدان جا که نمی توانند حتی آینده کوتاهی برای آن در نظر بگیرند. یکی از جملات معروف افراد این است: از کجا معلوم که این شرکت هم پول ما را نخورد و نرود مگر موسسات مالی زیر نظر بانک مرکزی نبودند؟
شرکت های بیمه باید اعتماد مردم را به شیوه های مختلف فراهم کنند تا افراد آمادگی ذهنی بیشتری برای بیمه عمر شدن داشته باشند.
ح: نبود بازاریابی حرفه ای در بیمه
بازاریابی نقش مهمی در رونق بخشی اقتصاد ملی دارد. در صنعت بیمه هم بازاریابی می تواند نقش محوری در رشد و شکوفایی این صنعت داشته باشد، اما متاسفانه آنچنان که باید و شاید به این مقوله توجه نمی شود. در اغلب چارت های سازمانی هم بازاریابی نقش محوری ندارد. در صورتی که بازاریابی می تواند یک انقلاب بزرگ در صنعت بیمه ایران به وجود بیاورد.
صنعت بیمه عمر با استراتژی بازاریابی و هدف گذاری و برنامه ریزی برای رسیدن به بازارهای مختلف می تواند راهی تازه بگشاید. بازارسازی، بازارگردانی، بازاردانی، بازارداری، بازارگرمی، بازارگردی، بازارشناسی، بازارگرایی و بازارسنجی می تواند سرفصل های خوبی برای بازاریابی بیمه عمر در ایران باشد و راهی نو و تازه برای رسیدن به فروش عالی را فراهم کند.
ط: پیچیدگی قرارداد بیمه
هر چقدر قراردادهای بیمه عمر به سمت سادگی و شفافیت برود امکان بیمه شدن افراد بیشتر است. بسیاری از فروشندگان بیمه عمر هم بر این قراردادها اشراف ندارند. شاید لازم باشد بسیاری از بندها و تبصره های موجود حذف شود و یک قرارداد خیلی ساده با زبان فارسی روان نوشته شود و هر مشتری احتمالی با یک بار خواندن در کمتر از دو دقیقه به کل موضوع بیمه و خدمات آن اشراف یابد.
یکی از کارشناسان بیمه در همین زمینه گفته بود: قراردادهای بیمه آنقدر پیچیده، سخت فهم و دارای زیر و بم های پنهان و ناشناخته اما حیاتی است که بیمه گذار در فهم آن بازمی ماند و امضا می کند. غافل از آنکه این امضا فقط حق بیمه را از وی می ستاند و پرداخت خسارت به وی با استفاده از همان زیروبم های پنهان و تفسیرهای ناگفته به اندکی کاهش می یابد که گاه ارزش دریافت کردن ندارد.
ی: تبلیغات بسیار کم
برای اینکه نقش و اهمیت بیمه عمر روشن شود باید از همه ابزارهای رسانه ای برای آگاهی بخشی مردم استفاده کرد. تا حالا چند تا فیلم سینمایی یا تلویزیونی در زمینه اهمیت بیمه عمر ساخته شد؟ تاکنون چند تا کتاب برای آگاهی مردم از نقش بیمه در زندگی نوشته شد؟ تاکنون چند نفر در شبکه های اینترنتی و اجتماعی به درستی نقش و اهمیت بیمه عمر را تبیین کردند.
سال ها قبل، راهكارهای هجده گانه توسعه صنعت بیمه برای شكوفایی اقتصاد كشور، از طریق ارائه پوشش های بیمه ای گوناگون و مناسب برای رفع نگرانی سرمایه گذاران و افزایش رفاه خانواده ها، تدوین و ابلاغ شد. نخستین راهكار در مجموعه این راهكارها ارتقای تبلیغات بیمه ای بود. در این راهكار از همكاران صنعت بیمه تقاضا شده بود كه تبلیغات بیمه ای باید به نحوی صورت گیرد كه موجبات افزایش آگاهی آحاد مردم را نسبت به جنبه تامینی بیمه فراهم كند كه نتیجه آن توسعه و تصمیم فرهنگ بیمه در جامعه خواهد بود.
صنعت بیمه عمر هنوز با استانداردهای بین المللی از لحاظ کمی و کیفی فاصله ها دارد و شاید همه جامعه از جمله رسانه های گروهی باید دست به دست هم دهند تا فرهنگ بیمه را در جامعه نهادینه کنند.
کارشناس اقتصادی*