مهلت یک ماهه شرکتها برای انتشار گزارشهای سهماهه و همچنین مهلت چهار ماهه آنها برای برگزاری مجمع عمومی سالانه در پایان تیرماه به پایان رسید و علاوه بر برگزاری مجمع اغلب شرکتها، گزارشهای سه ماهه آنان نیز روانه کدال شد. سهامداران بورس که بازار انتظارات آنان را پس از اعلام توافق هستهای برآورده نکرده بود، حال توجه خود را بیشتر به سمت گزارشهای میاندورهای معطوف کردهاند. گزارشهایی که چندان مطلوب به نظر نمیرسند. گفتوگوی «فرصت امروز» با ابوالفضل جعفری ماهوک کارشناس سرمایهگذاری شرکت کاتوز آرمان پارس را در این خصوص در ادامه میخوانید:
***
بــا توجه به انتشار گزارشهای سهماهه اغلب شرکتها، این گزارشها را چطور ارزیابی میکنید؟
بسیــاری از شــرکتها نخستین پیشبینی خود را از سود هر سهم سال مالی 1394 زمانی منتشر کردند که 3 آوریل 2015 مهلت اعلام توافق هستهای بود. شرکتها با تصور اینکه 13فروردین 1394 توافقشده و تحریمها لغو خواهد شد، بودجههای خوشبینانهای منتشر کردند؛ ولی با توجه به اینکه بحث توافق هستهای آنطور که انتظار میرفت محقق نشد و برخی از عوامل داخلی نیز مطابق با انتظارات تغییر نکردند تا جایی که بنده گزارشهای سهماهه را ملاحظه کردم، گزارش اغلب شرکتها ضعیف بوده و از پوشش مناسبی برخوردار نبود. شرکتهای پتروشیمی گازی نرخ خوراک خود را در بودجه 8سنت برآورد کرده بودند،
این در حالی است که در سهماهه ابتدایی سالجاری صورتحساب آنها با نرخ علیالحساب 3445 ریال، یعنی نرخ 13 سنت و دلار رسمی سال 1393، برای آنها ارسالشده است. این موضوع بدین معنا است که در صورت قطعی شدن نرخ 13 سنت، صورتحساب قطعی با دلار رسمی سالجاری برای آنها ارسالشده و وضع را از این نیز بدتر خواهد کرد. شرکتهای صنعت سیمان و فولاد نیز با توجه به رکود شدید بازار مسکن و افت قیمتها، وضعیت جالبی ندارند و گزارشهای ضعیفی را روانه کدال کردهاند. در این میان صنعت دارو کمی بهتر از سایر صنایع بوده است.
پیشبینـــی شمـا از سایر گزارشهای فصلی چیست؟
با توجه به اینکه بنده تا اواخر سال انتظار وقوع اتفاق خاصی را در اقتصاد کشور ندارم، تصور میکنم گزارشهای ششماهه و تا حدی 9ماهه نیز به همین منوال باشد. اگر روند برنامه توافق هستهای طبق برنامه باشد، انتظار میرود بخش کوچکی از تأثیر آن در سهماهه چهارم سالجاری نمایان شود. در حال حاضر، پیشبینی میکنم شرکتهای دارویی گزارشهای بعدی آنها نسبتا بهبود خواهد یافت. اما در مورد شرکتهای پتروشیمی با توجه به افت قیمت نفت و نرخ خوراک در بودجه آنها، اگر بتوانند بودجه خود را پوشش دهند، کار بزرگی انجام دادهاند. در مورد شرکتهای سیمانی و فولادی با قطعیت نمیتوانم اظهارنظر کنم اما معتقدم تا اواخر سال نباید از آنها انتظار خاصی داشت. در این میان از شرکتهای پیمانکاری نباید غافل شد. درصورتیکه طبق برنامه پیشبینیشده پولهای بلوکهشده به دست دولت برسد، انتظار میرود ابتدا بدهی دولت به شرکتهای خصوصی تسویه شود که در این صورت شرکتهای پیمانکاری نخستین شرکتهایی خواهند بود که از نتایج توافق منتفع میشوند.
وضعیت گروه بانکی و پتروشیمی در سالجاری را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظرم هیچکدام از آنها وضعیت مناسبی ندارند. بسیاری از سرمایهگذاران تصور میکنند که نخستین صنعت پیشرو پس از توافق صنعت بانک و خودرو خواهد بود. من منکر تأثیر مثبت توافق بر این صنایع نیستم اما به نظرم بازار در مورد این صنایع کمی اغراق میکند. به این دلیل که با برداشته شدن تحریم بانکها و اتصال آنها به سوییفت، ابتدا باید چرخ صنایع تولیدی و خدماتی به راه بیفتد و تجارت آنها با خارج از ایران توسعه یابد تا منافع ناشی از نقل و انتقالات وجوه آنها به بانکها برسد. از سوی دیگر رکود حاکم بر کشور و وضعیت نابسامان نرخ سود سپرده و تسهیلات و همچنین معوقات بالای بانکها باعث شده تا بهبود وضعیت آنها کمی سختتر ازآنچه به نظر میرسد، باشد.
در مورد صنعت پتروشیمی نیز معتقدم تأثیر توافق بر تجهیزات و سرمایه به کار گرفته واحدهای پتروشیمی بیشتر از تأثیر بر فروش آنها خواهد بود. به این دلیل که این شرکتها در شرایط تحریمی نیز صادرات و مبادلات بینالمللی داشتهاند. هرچند که با رفع تحریمها این مبادلات راحتتر انجامگرفته و هزینههای آن بهشدت کاهش خواهد یافت، اما اثر بزرگتر آن آزاد شدن تجهیزات بلوکهشده این واحدها برای اجرای طرحهای توسعه و اورهال آنها است. با توجه به اینکه به تصور بنده اجرایی شدن مفاد توافق زودتر از زمستان سالجاری آغاز نخواهد شد، وضعیت شرکتهای پتروشیمی در سالجاری تغییر چشمگیری نخواهد داشت.
به نظر شما کدام صنایع عملکرد بهتری در سالجاری خواهند داشت؟
به نظر من صنایع دارویی و پیمانکاری از وضعیت بهتری نسبت به سایر صنایع برخوردار باشند. با توجه به اینکه گزارشهای سهماهه شرکتهای دارویی نسبت به اغلب صنایع بهتر بوده و به دلیل ماهیت صنعت، کمتر از سایر صنایع تحت تأثیر چرخههای اقتصادی قرار میگیرند، تصور میکنم عملکرد بهتری نسبت به سایر صنایع داشته و در تحقق بودجه خود با مشکلات کمتری مواجه شوند. از سوی دیگر، به نظر میرسد اولویت دولت در صورت تأمین نقدینگی، پرداخت طلب شرکتهای خصوصی و در پی آن از سر گرفتن پروژههای ناتمام عمرانی در کشور باشد که در این صورت شرکتهای پیمانکاری وضعیت بهتری پیدا خواهند کرد. کما اینکه اثرات ضمنی و روانی توافق نیز باعث شده تا فعالیت این شرکتها در عرصه بینالمللی باکمی توفیق بیشتر همراه شود و فرآیند دریافت پروژه در کشورهای خارجی کمی تسهیل شود.
با توجه به برگزاری مجمع اغلب شرکتها، جو مجامع را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظرم چیزی که بیشتر از همه در مجامع خودنمایی میکرد، کمبود نقدینگی شرکتها بود. شما با حضور در چند مجمع میتوانستید این موضوع را کاملاً حس کنید که شرکتها بهشدت از کمبود نقدینگی رنج میبرند. این موضوع در هلدینگها و شرکتهای سرمایهگذاری بزرگ محسوستر بود. بهطوریکه این شرکتها برای جبران این موضوع، شرکتهای سرمایهپذیر خود را نیز دچار مشکل کرده و از آنها سودهای بالا طلب کردهاند.
به نظرم مشکل هزینه مالی بالایی که در سال 1393 گریبانگیر شرکتها شده بود، در سالجاری خود را بیشتر نمایان خواهد کرد و شرکتها برای تأمین نقدینگی و سرمایه در گردش خود مجبور به تحمل هزینه مالی بالاتر خواهند شد. این مشکل در شرکتهایی که بهنوعی وابسته به نهادهای دولتی هستند، بیشتر به چشم میخورد.
به نظر شما علت رفتار چند هفته اخیر حقوقیها چیست؟ چرا با وجود برگزاری جلسات مختلف مبنی بر حمایت از بازار و عدم فروش بیرویه، باز هم برخی حقوقیها را در برخی سهمهای فروشنده میبینیم؟
یکی از علتهای مهم این امر، موضوعی است که در سوال قبل عرض کردم، کمبود نقدینگی. بسیاری از شرکتها طی یک سال اخیر به دلیل مذاکرات هستهای آینده بسیار مبهمی پیشروی خود میدیدند. بنابراین در سرمایهگذاری بلندمدت کمی با تردید عمل کرده و مترصد کسب سود از هیجانات بازار بودند. این امر باعث شد تا قبل از مهلتهای چندگانه به نتیجه رسیدن مذاکرات خرید کنند، به این امید که پس از مهلت تعیین شده و اعلام توافق، آن را به قیمت بالاتر به فروش رسانده و سود شناسایی کنند. اما این موضوع طبق انتظار آنها پیش نرفت. بنابراین بهای تمام شده بسیاری از سهمها در پرتفوی اغلب شرکتها بالاست. به همین دلیل در حال حاضر مسئله توافق هستهای مشخص شده و پایان یافته است، از اندک فرصتهای موجود و مثبت شدن بازار استفاده کرده و سهام خود را در قیمتهای بالاتر به فروش میرسانند تا بتوانند آن را با قیمت پایینتر خریداری کرده و از این طریق زیان حاصل را پوشش دهند.