حتما این جوک را شنیدهاید که میگویند ما ملتی هستیم که وقتی درجایی حضور داریم، حتما درآمد آن شخص را محاسبه میکنیم. حالا حکایت برگزاری موسیقی و درآمد میلیونی کنسرتگزار است. بحث درآمد میلیونی کنسرتگزارها یکی از بحثهایی است که از مدتها قبل در رسانهها مطرح شد و متأسفانه دلخوری تهیهکنندهها را به دنبال داشت. البته دلیل اصلی پرسش به قیمت بالای بلیت کنسرت برمیگشت که هزینههای زیادی را برای خانوادهها به همراه داشت.
رفتن به کنسرت برای هر خانواده چهار نفره با درآمد متوسط، یکسوم حقوق فرد را به دنبال داشت؛ البته این رقم تنها به بلیت کنسرت مربوط میشد، هزینه رفتوآمد و غیره که خود داستان دیگری را به دنبال دارد. به همین دلیل رفتن کنسرت برای خانوادههای عادی امری محال و ناممکن محسوب میشود. بهعبارتدیگر کنسرت رفتن برای خانواده عادی تبدیل شد به امری لوکس و گرانبها. اگر همخانواده با درآمد متوسط علاقه به رفتن کنسرت موسیقی دارد، قطعا مجبور است که در روزهای پر برنامه موسیقی که البته تعداد آن ۶۰ روز در سال است، کنسرت محبوب خود را از بین کنسرتهای متعدد انتخاب کند.
این امر شامل دانشجویان موسیقی و دیگر دانشجویان رشتههای دیگر هم میشود؛ کسانی که مجبور هستند دیدن کنسرت موسیقی را براساس درآمدهای ماهانه خود انتخاب کنند.گرانی بلیت هزار دلیل دارد، اجاره بالای سالنهای خصوصی، دستمزد خواننده و نوازندهها، دستمزد آهنگساز، عوامل پشتصحنه، بلیتهای اهدایی مهمانان و خبرنگاران و حتی بلیتهایی برای ارگانها و البته سود تهیهکنندههایی که سرمایهاش را وسط گذاشته و گاهی سود میکند و گاهی هم ضرر را باید در نظر گرفت.
هرچه هست، رفتن کنسرت برای اقشار با درآمد متوسط در سبد خرید اصلی زندگی جایی ندارد. بههرحال برگزاری کنسرت خرج دارد و ما هم در این یادداشت تصمیم نداریم که چرتکه دست بگیریم و سود نجومی کنسرتگزارها را محاسبه کنیم اما میخواهم به نکتهای اشاره کنم که در دنیا رواج دارد؛ تخفیف ویژه دانشجویی یا تخفیف برای کسانی که ایستاده نمایش را میبینید. به عبارت دیگر سود کمی کمتر برای تهیهکنندههای موسیقی.
تجربه ایستاده کنسرت دیدن در ایران تقریبا تجربهای محال است؛ چراکه اغلب برگزارکنندگان کنسرت و خود سالن این موضوع را مخالف نظم سالن میدانند. بهعبارتدیگر، نظم را بر حضور تعداد بیشتر افراد ارجح میدانند. هرچند اگر این امر به درستی و بهموقع اجرا شود قطعا هم به نفع هنرمندان است و هم به نفع مخاطب. این تجربه متفاوت را نخستین بار در دهه ۸۰ در کنسرت شهداد روحانی در تالار وحدت به درخواست این رهبر و آهنگساز اجرا شد. او از مسئولان سالن خواست که درهای سالن را برای مخاطبانی که بیرون سالن ماندهاند باز کنند تا همه بتوانند این اجرا را ببینند.
امری که با پاسخ مثبت مسئولان تالار وحدت همراه شد و تا آخر اجرا افراد با سکوت کار را تماشا کردند.متأسفانه این امر هرگز ادامه نیافت و از سوی دیگر چند سالی است که تخفیف اجرای دانشجویی چندان مورد استقبال اهالی موسیقی و تهیهکنندگان موسیقی نیست. امری که تا چند سال پیش حتی از سوی بزرگان موسیقی هم مورد تأیید بود. این روزها کموبیش این امر اتفاق میافتد. البته تخفیف دانشجویی کنسرتهای موسیقی به دلیل قیمت بالای کنسرت چندان تخفیف محسوب نمیشود؛ بلکه به قیمت بلیت تئاتر نزدیک است که این روزها هم برای پرداخت این ارقام برای دانشجویان چندان ساده نیست.
بد نیست گاهی و در تعداد محدود هم هنرمندان و هم تهیهکنندگان تخفیفهایی برای قشر دانشجو در نظر بگیرند. بههرحال در چند سال آینده دانشجویان موسیقی وارد دنیای موسیقی خواهند شد و بهتر است که از مسائل موسیقی خبر داشته باشند و کارها را شنیده باشند. بههرحال سود کمتر در آینده به بار خواهد نشست.
روزنامه نگار هنری