دولت مستقر در ایالات متحده آمریکا همه نیروی مادی و فکری خود را برای حفظ برنامه جامع اقدام مشترک میان ایران و گروه کشورهای 1+5 به کار گرفته است. آنگونه که از سخنان مقام های مذاکره کننده برمی آید، برخی از موارد تحریمی مربوط به مسائلی غیر از مسائل هسته ای بوده و هست که تیم مذاکره کننده اختیار گفت وگو درباره آنها را نداشته است.
از سوی دیگر اما گروه هایی از تندروهای حزب جمهوریخواه به ویژه آنهایی که دنبال رای برای ترامپ هستند و اکنون در نهادهای قانونگذاری و در نهادهای رسانه ای حاضرند، علاقه مندند که موضوع ایران را به یکی از محورهای مبارزه با دموکرات ها تبدیل کنند. به همین دلیل است که در هر جایی و در هر محفلی و از هر تریبونی به دستاورد اوباما و حزب دموکرات می تازند.
دست بر قضا، اما در تهران و در برخی احزاب و جمعیت های سیاسی و رسانه های آنها، گروه هایی هستند که چشم به راه و گوش به زنگ پیام های افراطیون آمریکایی هستند. بررسی برخی رسانه های گروه مخالف برجام نشان می دهد روزانه ده ها خبر، گزارش، یادداشت و گفت وگویی که از سوی منتقدان دولت مستقر در رسانه های کوچک و بزرگ غربی منتشر می شود را با سرعت برق و باد منتشر می کنند. پاس کاری از راه دور این دو طیف جاده دوطرفه است، یعنی اینکه منتقدان دولت اوباما نیز از سخنان و نوشته های برخی احزاب و جمعیت های سیاسی منتقد دولت حسن روحانی که طعم و بویی غیر از برجام و علیه آن است را به اطلاع مخالفان ایران می رسانند و آنها را همچون ابزاری برای تضعیف اوباما و امتیاز گرفتن به کار می برند.
به نظر می رسد که منتقدان منصف تر دولت یازدهم از این همسازی میان حزب جمهوریخواه آمریکا با طیف های عصبانی ایرانی رضایت ندارند و این را مایه تضعیف ایران می دانند و نمی خواهند در این دام بیفتند. واقعیت این است که اما این طیف به لحاظ اثرگذاری بر رسانه های نیرومند منتقدان سرسخت دولت، نیروی کافی ندارند و صدایشان کمتر به گوش می رسد. دقت در فضای رسانه ای منتقدان دولت نشان می دهد که ناامیدسازی شهروندان ایرانی از اینکه اصولا برجام فایده ای داشته باشد با شتاب در حال اجراست و نیروی متمرکزی نیز این داستان را پیگیری می کند.
ناامیدسازی شهروندان نسبت به کارنامه و برنامه دولت روندی خطرناک است که پیامدهای آن ناشناس است. در صورتی که منتقدان تصور می کنند پروژه ناامیدسازی شهروندان نسبت به کارآمدی و فایده مندی دولت یازدهم و مخدوش کردن چهره دولت منجر به این می شود که در انتخابات آتی به آنها رای داده خواهد شد سخت اشتباه می کنند. تجربه ناکام این طیف در انتخابات 7اسفند 1394 و رای دادن مردم به چهره های ناشناس که خود را غیراصولگرا می نامیدند، می تواند زنگ خطری باشد که مردم ایران یا کمتر پای صندوق های رای بیایند یا اینکه رای خود را به افرادی می دهند که نسبت به دو جریان سیاسی مستقل تر قول می دهد.
شکست دولت فعلی در اصلاح ساختاری اقتصاد و کسب وکار مردم به این معناست که هیچ دولتی از هر جنس سیاسی مثل دولت سازندگی، دولت اصلاحات و دولت مدعی عدالت و دولت اعتدالگرا توانایی حل مساله را ندارند و ناامیدی شکل و ماهیت تازه ای پیدا خواهد کرد.
عضو شورای سردبیری