خصوصیسازی تئاتر یکی از راههای مقابله با مشکلات اقتصادی دولت در زمینه هنرهای نمایشی بود. اگر پیش از این مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از صفر تا صد هزینه یک گروه تئاتری را برای تولید یک نمایش میپذیرفت، از چند سال پیش این مرکز دولتی تصمیم گرفت که حضور خود را در تولید یک نمایش کمتر کند و تنها در زمینه نظارت و ارزشیابی امضای خود را پای آثار نمایشی بگذارد. گرچه این روند باعث اعتراض هنرمندان شد و خواستار کمکهای دولتی به تئاتر شدند اما مشکلات اقتصادی قدرتمندتر از این اعتراضها بود و مرکز هنرهای نمایشی تنها با پرداخت کمک هزینه توانست در کنار هنرمندان تئاتری قرار بگیرد و فقط بار کوچکی از دوش هنرمندان بردارد.
اما چندی است که دولت در بخشخصوصیسازی تئاتر پا را فراتر از تولیدات تئاتری گذاشته است. این روزها بازار مجوز به راهاندازی سالنهای خصوصی تئاتر داغ است. از مدتی پیش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با توجه به اعتراض هنرمندان به کمبود سالنهای تئاتر و با هدف توسعه تئاتر و البته جذب سرمایهگذاران خصوصی سعی کرده به ایجاد سالنهای خصوصی بپردازد. به همین منظور دادن مجوز به افرادی که شرایط ساخت و ایجاد سالنهای خصوصی را دارند یکی از اقدامات مهم چند سال اخیر دولت یازدهم است.
اما کمک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بخشخصوصی برای دادن مجوز تنها یک بخش ماجرا است و بخش دیگر تعامل دیگر نهادها با ساخت سالنهای خصوصی است. معمولاً در دنیا بخشخصوصی در کنار نهادهای دولتی قرار میگیرد تا فشار بار اقتصادی دولت را سبک کند، به همین دلیل حضور بخشخصوصی چه در هنر و چه در بخشهای دیگر با استقبال نهادهای مختلف مواجه میشود، اما به نظر میرسد که در ایران این امر برعکس است.
این روزها خبرهایی از مانعتراشی نهادهای دیگر برای ایجاد سالنهای تئاتری به گوش میرسد. آذرماه امسال ماموران شهرداری برای تخریب و بستن «تماشاخانه تهران» اقدام کردند و به تازگی اماکن تهران به سالن «آفتاب» مجوز نمیدهد. در این میان باید به سالن تازه تأسیس «هما روستا» هم اشاره کرد که به دلیل مشکلات با صاحب ملک دچار مشکلات عدیدهای شد.نکته جالب این ماجرا این است که این بار به گفته مدیران این سالنها، مرکز هنرهای نمایشی تمام و کمال در کنار این سالنها ایستاده است تا مشکلات حل شود.
گرچه نمیتوان از نقش مؤثر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این میان به راحتی گذشت اما باید به این نکته اشاره کرد که نبود قانون مدون و درست، باعث اتلاف انرژی و سرمایه بخشخصوصی شده است، امری که دلزدگی و حتی پسزدگی بخشخصوصی را به دنبال دارد. اغلب مدیران این سالنها هنرمندان تئاتری هستند که با بودجه شخصی دست به ساخت سالنهای خصوصی میزنند. گفتنی است این سالنها از تبدیل ملک شخصی به سالن تئاتر طراحی و اجرا میشوند و در بیشتر موارد اجارهای هستند.
اگر سر و ته قضیه محاسبه شود، قطعاً به این نتیجه میرسیم که سالنهای خصوصی محل درآمد برای هنرمندان نیست، بلکه بیشتر یک کار دلی است که سود چندانی هم در پی ندارد. به همین دلیل است که وقتی مشکلاتی از این دست پیش میآید، جز خستگی و زیان مالی برای گروهی که میخواهد تئاتری را به روی صحنه ببرد، امر خاصی را به دنبال ندارد.
طبیعی است هنرمندان به قوانینی که هر روز عوض یا حتی ایجاد میشوند آگاهی نداشته باشند و طبیعیتر آن است که مرکز هنرهای نمایشی باید با نهادهایی که هر روز قانون جدید میگذارند تفاهمنامههایی امضا و قوانین را مشخص کنند تا از هنرمندان برای ایجاد سالنهای خصوصی- که از اهداف مرکز هنرهای نمایشی هم هست- دلسرد نشوند.
روزنامهنگار هنری