تا پیش از فراگیر شدن زیرساختهای ارتباط الکترونیک و اینترنتی، معاملات در بورس کشور با روشهای سنتی و قدیمی که در سه دهه گذشته مرسوم بوده است، انجام میشد. در این روش متقاضیان خرید سهام به کارگزاری مراجعه کرده و به یکی از استیشنهای کارگزاریها معرفی شده و اقدام به معاملات میکردند. وجود استیشن در این روش، بسیاری از خطاهای خریداران سهام را پوشش میداد چرا که تجربه استیشنها به یاری آنها میآمد اما با ورود معاملات آنلاین این روش دگرگون شد و حجم انبوهی از معاملهگرانی وارد بازار شدند که بدون هیچ تجربهای، بهطور مستقیم به معامله میپردازند و آسیبهای زیادی هم آنها را تهدید میکند.
با بابک اخیانی، مدیر معاملات کارگزاری آسل در این باره و در مورد وضعیت فعلی بازار سرمایه و تحلیل و بررسی گروههای بورسی به گفتوگو نشستیم.
***
با توجه به اینکه کارگزاریها، گیت مستقیم ورود به بازار سرمایه هستند و از ورود سرمایهگذاران نیز نفع میبرند، به نظر شما آیا این موضوع باعث نخواهد شد که یوزر و پسورد وکدهای آنلاین بیرویه داده شود و از آنجایی که همه سهامداران تجربه و اطلاعات کافی از بازار ندارند باعث خراب شدن بازار شوند؟
این اتفاق در کوتاهمدت خواهد افتاد و تأثیر ورود سرمایهگذاران جدید و بیتجربه بر بازار را شاهد خواهیم بود اما در بلندمدت سرمایهگذاران به بلوغ میرسند و با گذشت زمان، تجربه به افراد میآموزد که وقتی تجربه و تخصص کافی ندارند به سراغ کدهای آنلاین نروند و به سمت صندوقها و سبدها هدایت میشوند. برای اینکه کمتر شاهد این اتفاق در بازار باشیم و برای جلوگیری از ضرر و زیان حاصل از بیتجربه بودن سرمایهگذاران تازهوارد، نیاز است که فرهنگسازی صورت بگیرد و افراد با بازارآشنایی بیشتری پیدا کنند و لازم است که در زمینه فرهنگسازی هزینه شود. درخصوص این مطلب نمیتوان برای کارگزاریها اجباری در نظر گرفت، زیرا این کار بخشی از فعالیتهای عملیاتی شرکتهای کارگزاری محسوب میشود و مسلما تمایل به این دارند که کارمزد دریافت کنند. بنابراین از اینکه سرمایهگذاران وارد بازار بورس شوند، استقبال میکنند و تجربههای تلخ بازار، تأثیر زیادی برکار آنها نخواهد داشت بلکه ورود سرمایهگذاران برایشان جذابتر خواهد بود. اما جای نگرانی جدی نیست چون در بلندمدت بازار به تعادل خواهد رسید و این تجربه به سرمایهگذاران بعدی منتقل خواهد شد. زمانی که افراد ببینند دوستان و اطرافیان از این رفتار متضرر شدهاند، این امکان وجود دارد که از تجربههای دوستانشان درس بگیرند و دیگر، بیمحابا به سمت کدهای آنلاین روی نیاورند یا پس از مدتی آزمایش کردن به این نتیجه برسند که اشتباه کردهاند و بهتر است بیشتر مطالعه کرده و اطلاعات کسب کنند یا از محصولات دیگر بازار سرمایه استفاده کنند. امروزه محصولات بازار سرمایه بسیار متنوع شدهاند و هر فرد با هر درجه از تجربه و آگاهی و هر درصد ریسک میتواند یک محصول مناسب برای خود انتخاب کند و وارد بازار شود. این فرهنگسازی حداقل دو یا سه سال طول خواهد کشید و حتی در بورسهای پیشرفته نیز ما با این مسئله روبهرو هستیم.
درخصوص کنترل صدور کدهای آنلاین و ورود سرمایهگذاران بیتجربه به بازار و جلوگیری از ضرر و زیان در بازار چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
بخشی از این مشکل با فرهنگسازی حل خواهد شد و بخشی نیز با کنترل هیجانات بازار قابل حل خواهد بود که در حال حاضر، سازمان بورس در این زمینه در حال تلاش است و از سویی نمیگذارد انتظارات هیجانی شکل بگیرد و از سوی دیگر نیز قیمتها و شرکتها را نیز کنترل و هدایت میکند تا بازار دچار هیجان نشود. مصداق این امر در سال 94 نیز در بحث بیانیه لوزان و همچنین توافق ژنو بود که کاملاً در یک یا دو روز ابتدایی کنترل شد و به اتمام رسید.
از آنجا که فرهنگسازی، کاری هزینهبر است معمولاً شرکتهای خصوصی این هزینه را متحمل نمیشوند یا تنها در حد تبلیغات هزینه میکنند. فرهنگسازی در نهایت کاری دولتی است که عمدتا خود سازمان بورس متولی آن است و اقداماتی هم صورت گرفته است اما روند آن کمی کند بوده و سازمان بیشتر تلاش کرده تا در بحث کنترل هیجانات کار کند که درواقع میتوان گفت بحث کنترل هیجانات به نسبت بسیار سختتر از فرهنگسازی است، زیرا بحث پول و منافع افراد مطرح است و درگیریها، بسیار بیشتر از بحث فرهنگسازی است. شاید انجام هم زمان کنترل هیجانات و فرهنگسازی نیاز به زمان بیشتری داشته باشد اما میتواند از دردسر و تنشهایی که میتواند سازمان یا سرمایهگذاران قدیمی را درگیر آن کند، بکاهد.
به نظر شما سامانه جدید کدال چقدر میتواند به شفافسازی بازار کمک کند و اعتماد سرمایهگذاران را به بازار بازگرداند؟
تغییراتی که در سیستم جدید کدال لحاظ شده تغییرات بسیار خوبی است و باعث میشود سازمان از دید اتهام دور بماند ولی یک ضعف بزرگ وجود دارد که در امور ناشران اهرمی نداریم و شدیدا نیازمند قانون و اهرمهای تشویقی و تنبیهی هستیم. در ابتدا این توهم وجود داشت که رانتی ایجاد میشود و افراد خاصی از آن مرتفع میشوند، اما این مشکل حل و رفع شد و این افراد خاص وارد بحث خود شرکتهای بورسی و ناشران بورس شدند. زیرا در بخش ناشران نظارت قوی وجود ندارد و این بخش از ضعف قوانین رنج میبرد
در وضعیت کنونی بازار که به نظر میرسد سپرده بانکها محل مطمئنتری برای سرمایهگذاری باشد، عدهای نیز معتقدند که میتوان از بازار سرمایه، سود و بهرهای بیش از بهره بانکها کسب کرد. نظر شما در این باره چیست؟
به نظر من در حال حاضر نمیتوان از بازار سرمایه چنین انتظاری داشت، ولی درصورتیکه اطمینان از توافق هستهای و رشدی که به تبع آن سرمایهگذاران متصور هستند اتفاق بیفتد، پس از آن میتوان گفت رشد آرام و خوبی را شاهد خواهیم بود، ولی در حال حاضر سرمایهگذاری در بورس به هیچوجه قابل توجیه نیست زیرا سود بانکی بدون ریسک است و در بازار سرمایه نیز به غیر از موارد خاص، سود شبیه بهره بانکی هم به سختی محقق میشود ولی با فرض قطعی شدن توافق هستهای میتوانیم سودهایی بیش از بهره بانکی را در بازار سرمایه شاهد باشیم.
در بحث توافق هستهای عدم قطعیت وجود دارد اما احتمال اینکه توافق قطعی نشود، بسیار کم است زیرا معادلاتی وجود دارد که شاید آمریکا و کشورهای غربی ترجیح میدهند مقداری خاورمیانه را آزادتر بگذارند و متمرکز بخشهایی همچون جنوب شرق آسیا شوند که از این جهت این موضوع میتواند فرصت رشد خوبی برای ما باشد و اتفاقاتی هم که افتاده وگشایشها و توافقاتی هم که انجام شده شاید در راستای همین سیاستهای اقتصاد کلان آمریکا و کشورهای غربی باشد. سیاست مداران ما نیز این فرصت را غنیمت شمردند و از آنجا که این تغییر رویکرد از جانب کشورهای غربی اتفاق افتاده، اقداماتی انجام دادند که به نفع کشور ایران باشد. بنابراین این مسئله فراز و نشیب دارد ولی بسیار بعید است که بحث توافق قطعی نشود. منتها از آنجا که بسیاری ازسرمایهگذاران تجربه خرید احساساتی و هیجانی را در بازار داشتند، میترسند و منتظرند توافق قطعی صورت بگیرد، سپس به خرید اقدام کنند و انتظار میرود بازار سرمایه در نیمه دوم سال بسیار جذابتر از نیمه اول سال باشد.
به نظر شما در حال حاضر سرمایهگذاران حقیقی بیشتر به بازار شکل میدهند یا سرمایهگذاران حقوقی؛ ارزیابی شما از رفتار حقوقیها در بازار چگونه است؟
در حال حاضر، حقیقیها بیشتر به بازار شکل میدهند و حقوقیها معمولا بسیار آرام حرکت میکنند. در واقع میتوان گفت حقوقیها نقش حامی را در بازار ایفا میکنند، بنابراین باید توجه داشت که سرمایهگذاران حقوقی نیز مانند سایر سرمایهگذاران به منافع خود میاندیشند، بنابراین از عدم صبر و تحمل و احساساتی شدن سرمایهگذاران حقیقی استفاده میکنند و بازده کسب میکنند اما مطمئناً بازده سرمایهگذاران حقوقی نیز نسبت به سالهای گذشته بسیار کم است ولی از آنجا که سرمایهگذاران حقوقی مدیریتی منطقی دارند و کمتر دچار احساسات و هیجان میشوند و به واسطه دید و تجربهای که دارند صبر و تحمل بیشتری دارند، در شرایط کنونی برنده بازار هستند و حقیقیها در این میان برنده نخواهند بود.
حجم معاملات چه بار اطلاعاتی برای سرمایهگذاران دارد؟
حجم معاملات در واقع میتواند از ورود پول هوشمند به بازار خبر بدهد که با ورود نقدینگی به بازار میتوان انتظار داشت، در آیندهای نزدیک اتفاقات خوبی رخ دهد. اما در حال حاضر حجم معاملات در بازار چندان خوب نیست، اقدام خوبی که سازمان در این زمینه انجام داده این است که بخشی از بلوک را از بازار عادی و روتین خارج میکند و این باعث میشود که حجم معاملات واقعیتر شود.
با توجه به کاهش قیمت نفت به نظر شما این کاهش تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و در این مدت سرنوشت گروه پالایشی چگونه خواهد بود؟
به نظر میرسد که دیدگاه اقتصاددانان بینالمللی به نفت زیر40 دلار است و ظاهراً گروه پالایشی با مشکلی جدی روبهرو است. مگر اینکه دولت تغییر رویکرد دهد و به نحوی دیگر با این گروه رفتار کند و بهنوعی شفافتر عمل کند و تکلیف را مشخص کند که بهصورت کارمزدی با آنها کار کند یا مانند یک تولیدکننده و این اتفاق خواهد افتاد ولی شاید در سال 95. زیرا این کارنیازمند زیرساختهایی است که دولت دیگر خام فروشی نکند و بیشتر فرآورده بفروشد و صادر کند. این زیرساخت هنوز فراهم نیست و بهخاطر بوروکراسی دولتی شاید تا دولت به این نتیجه برسد مدتی زمان ببرد. صادرات فرآوردههای پتروشیمی بسیار سخت است و امکان اینکه گازوییل و بنزین صادر شود وجود ندارد و قیر هم به سختی صادر میشود و با مشکلات زیادی همراه است. با این وجود شرکتهای پالایشی امکان سودآوری ندارند و با مشکلات و موانع زیادی مواجه هستند. اگر رویکرد دولت، توسعه این بخش باشد میتوان امیدوار بود که تحول بزرگی در این صنعت اتفاق بیفتد.