صنعت نشر بهعنوان یکی از ارکان کارهای فرهنگی محسوب میشود، اما در شرایط فعلی از وضعیت خوبی برخوردار نیست و ناشران با مشکلات عدیدهای مواجه هستند. از طرفی کسی به فکر نشر نیست. در یک جمله به نظر میرسد مسئولان نشر را فراموش کردهاند. امروزه ناشران یا با تیراژ بسیار پایین به کار خود ادامه میدهند یا اینکه از گردونه نشر بهخاطر هزینههای سنگین خارج شدهاند.
هزینههای نشر موجب شده تیراژ کتاب به پایینتر سطح خود برسد. ناشران تنها به تعهدات خود نسبت به آنچه ملزم شدهاند، عمل میکنند. در حال حاضر تیراژ یک کتاب به زیر هزار نسخه رسیده است. این از نظر اقتصادی هیچگونه توجیهی ندارد. کتابی که در این سطح منتشر میشود تنها بهخاطر تکلیف ناشر است و ناشر رفع تکلیف میکند. در غیراین صورت توجیهپذیر نیست.
از طرفی تیراژ پایین، قیمت کتاب را افزایش میدهد که این نفع ناشر و مصرفکننده نیست. هرچقدر تیراژ کتاب پایین باشد، قیمت کتاب افزایش مییابد. این مسئله موجب کاهش آمار فروش کتاب و خرید آن شود. کتابی که میتوانست در تیراژ وسیعتری چاپ شود اما بهصورت محدود منتشر میشود.
یکی از عوامل این مسئله نبود نقدینگی برای ناشر است. ناشر مجبور است سرمایه خود را تقسیم و در چندین نوبت اقدام به نشر کتاب کند. برای نمونه یک کتاب در تیراژ هزار نسخه و طی سه نوبت در سال منتشر میشود. درحالیکه باید در همان نسخه اول و در تیراژ سه هزار تا انتشار یابد. اما ناشر توان آن را ندارد. بنابراین کمبود نقدینگی ناشر و عدم دریافت تسهیلات مناسب از سوی بانکها موجب عدم رونق حوزه نشر شده است.
در حال حاضر بانکها با 30 درصد بهره تسهیلات به نشر اختصاص میدهند که هیچ ناشری قادر به پرداخت و دفاع نیست. کسی هم در این زمینه اقدامی انجام نداده و حرکت جدی صورت نگرفته است. ناشران نمیتوانند از طریق بانکها نقدینگی خود را تامین کنند و از طرفی هم ناشر قادر به پرداخت هزینههای سنگین نیست. این عوامل دستبهدست هم داده تا وضعیت نشر در شرایط بحرانی قرار گیرد. از این رو مسئولان باید توجه ویژهای به این حوزه داشته باشند.
از سویی دیگر شنیده میشود که نشر یک مقوله فرهنگی بوده و نیاز به حمایت دارد. یکی از حمایتهای مورد نیاز این نشر نیز عدم پرداخت مالیات است. با توجه به اینکه گفته شده حوزه فرهنگ از پرداخت مالیات معاف است اما عملا ناشران ملزم به پرداخت مالیات هستند. حتی برگهای مالیاتی نسبت به سال قبل دو تا سه برابر افزایش یافته است.
بنابراین نهتنها مسئله مالیات حل نشده بلکه افزایش چندبرابری نیز داشته است. از یک طرف مسئولان اعلام کردهاند معافیت مالیاتی حوزه نشر توسط دولت، مجلس مصوب شده اما در عمل مودیان مالیاتی میگویند، دستورالعملی ابلاغ نشده است. آیا مسئولان نباید به این نکته توجه کنند؟
آیا این به صنعت نشر صدمه نمیزند و اقتصاد نشر را مورد تهدید قرار نمیدهد؟ این نیز خود عاملی میشود که صنعت نشر با شرایط سختی دستوپنجه نرم کند. از طرفی بحران کاغذ و قیمت آن مزید بر علت میشود. توقع بر این بود که با ساماندهی بازار کاغذ، نشر به وضعیت مطلوبی برسد.
اما در این باره نیز حرکت جدی صورت نگرفت. گفته شد پس از حذف یارانه کاغذ، دولت اقدام به خرید کتاب از ناشر کرده تا خلأ نشر را جبران کند اما هیچ کتابی خریداری نمیشود. یکی از مباحث مطرح در حوزه نشر، تعدیل نیروست. بسیاری از نیروها تعدیل شدهاند که این هم به دلیل هزینههاست. افراد تعدیلشده نیروهای متخصص بوده که سرمایههای حوزه نشر هستند. اما ناشر به دلیل عدم توان پرداخت هزینههای نیرو، مجبور به تعدیل آنها شده است. تعدیل نیروی متخصص ضربه سنگینی به صنعت نشر میزند.
صنعت نشر همواره بهعنوان محور کارهای فرهنگی مورد تاکید مقامات بوده است و بارها نیز در این باره نسبت به حمایتهای دولت از آن تاکید شده تا شرایط برای دریافت تسهیلات حوزه نشر مهیا شود. اما در عمل اتفاق خاصی روی نمیدهد.
همین مسئله موجب شده که بسیاری یا از حوزه نشر خارج، یا تیراژ کتابهای خود را کاهش داده یا با تعدیل نیرو مواجه شوند. از طرفی وقتی مولفی به ناشر برای نشر کتاب مراجعه میکند، به دلیل عوامل یاد شده ناشر حاضر به چاپ اثر نیست که این مسئله خود موجب دلسردی و کم شدن تولیدات فرهنگی در کشور میشود.
کشوری که در آن بحث توسعه علمی و نشر دانش همواره مطرح بوده و مورد تاکید قرار میگیرد؛ اما چالشهای این حوزه مانع از آن میشود و این با سیاستهای در نظر گرفته شده در تناقض است. از این رو برای تولید علم نیاز به حمایت از مولف و حمایت از مولف نیاز به حمایت از نشر به منظور تولید اثر دارد.