گسترش حملونقل ریلی تصمیم بسیار درست و مهمی است. چه این گسترش برای بار و چه برای جابهجایی مسافر در نظر گرفته شود بسیار اهمیت دارد. این اتفاق خیلی پیش از این باید میافتاد که متاسفانه تاکنون مسکوت مانده است. در 30 سال گذشته متاسفانه حملونقلی ریلی ما کمترین توسعه را داشته است. گسترشی که در این زمینه صورت گرفته متعلق به خط آهن بافق- بندر عباس است و دیگری خط نیمهکاره بندرعباس - تهران بود که تکمیل شد. بیش از این هیچ رشد و توسعهای در حملونقل ریلی کشور به وجود نیامده است. در اصل اقدامی که راهآهن ریلی کشور را توسعه دهد انجام نشده است. بهتازگی یک خط ریلی به مرز عراق کشیده شده که آن نیز مسافری است و چندان در توسعه حملونقل ریلی تجاری ما نقشی ندارد. اکنون نیاز است که حملونقل ریلی به مناطق مهمی وارد شود مانند چابهار به زاهدان، سپس خراسان، افغانستان و آسیای میانه که میتواند نقش مهمی در توسعه واردات و صادرات داشته باشد.
کشور ما کشوری است که به لحاظ وسعت گسترده است و فاصله بین مبادی ورودی کالا و نقاط جمعیتی زیاد است. در چنین کشوری باید حملونقل ریلی را توسعه داد. حملونقل ریلی برای مسافتهای بیش از 800 کیلومتر اقتصادی است و اگر بخواهیم همه این مسافتها را با حملونقل جادهای پوشش دهیم، هزینه زیادی را باید تقبل کنیم. کامیونهایی که لازمه حملونقل جادهای هستند، مشکلات بسیاری را با خود به همراه دارند، نخستین مشکل این کامیونها ایجاد ترافیک و دیگری تحمیل هزینه بالایی به کشور است. حملونقل جادهای از گازوییل یارانهای استفاده میکند و به جای لیتری یک دلار هزینه گازوییل 30 سنت پرداخت میکند و بقیه این هزینه را دولت متحمل میشود. حال به این هزینه، هزینه قطعات اضافه و تعمیرات جادهای را نیز باید بیفزاییم تا ببینیم چه هزینه بالایی برای حملونقل جادهای پرداخت میشود.
حملونقل جادهای جدای از آنکه بسیار هزینهبر است خطرات بالایی نیز دارد. 8 هزار کشته در سال در جادههای کشور بخش عمدهاش به حضور این کامیونها و حملونقل پرخطر آنها باز میگردد. اگر همه حملونقل بار را روی سیستم راهآهن بیاوریم و با ایجاد خطهای متعدد سرعت حملونقل را بالا ببریم، میزان زیادی از هزینههای مستقیم و غیرمستقیمی که در حوزه حملونقل میپردازیم کاسته میشود. حتی اگر بتوانیم حملونقل ریلی را برقی کنیم تا حد زیادی میتوانیم به افزایش سرعت حملونقل کمک کنیم. این یارانه بالایی که هزینه گازوییل میشود تا حملونقل جادهای پیش رود میتواند صرف نیروگاههایی شود که برای این قطارها برق تولید میکنند. نتیجه این حملونقل برقی حفاظت از محیطزیست و کاهش مصرف انرژی خواهد بود. جدای از آنکه از گرمایش نیز به نحوی جلوگیری میکنیم.
همیشه حملونقل ریلی در برنامه دولت بوده، اما متاسفانه این برنامه پیگیری نشده است، اما در دولت فعلی احساس میشود که این امر به شکل جدی در حال پیگیری است. رییس کل راهآهن آقای پورسیدآقایی اساسا پیشینهاش در راهآهن بوده و بهخوبی با ساختار حملونقل ریلی کشور آشناست و با توجه به کاستیها و نیازهایی که در کشور وجود دارد در تلاش است تا حملونقل ریلی کشور را توسعه دهد و احیا کند. البته دولت و مجلس به دلیل آنکه بهخوبی نسبت به نیاز کشور آگاه شدهاند، همه ضرورت توسعه حملونقل ریلی را احساس کردهاند و به سمتی رفتهاند تا این زیرساخت مهم را در کشور توسعه دهند. هرچند هزینه برآورد شده برای توسعه زیرساخت حملونقل ریلی رقم بالایی برآورد شده است، اما این تصمیم حتما عملیاتی خواهد شد. در کشورهایی مثل هند و چین پیمانکارهایی هستند که تمایل دارند تا این خطهای راهآهن را برای ما راهاندازی کنند و در یک بازه 8 تا 10 ساله پول آن را پس بگیرند. بنابراین ما نباید نگران بودجه ایجاد راهآهن باشیم.
باید نگاه اینگونه باشد که اگر راهآهن چابهار- بندرعباس کشیده شود درآمدی که به شکل مستقیم و غیرمستقیم حادث میشود تا چه میزان میتواند هم از هزینههای ما بکاهد و هم برای ما درآمدزایی کند. فرض بگذارید که شما راهآهنی میان چابهار و خراسان بکشید. اگر این راهآهن نباشد بار آن را کامیون باید جابهجا کند. در هر لیتر گازوییلی که این کامیون مصرف میکند ما 70 سنت یارانه میدهیم که این خود هزینهای بر گردن دولت است. این سوخت را در همین جاده محاسبه کنید؛ 2 هزار کیلومتر حد فاصل میان چابهار تا خراسان است که بهطور میانگین این کامیون 800 لیتر مصرف میکند که اگر 10 میلیون بار در این مسیر جابهجا شود، چیزی حدود 400 هزار لیتر هزینه میکند تا این بار را جابهجا کند یعنی 400 هزار دلار پول گازوییل در سال هزینه این حملونقل میشود که همین را میتوان قسط راهآهن در نظر گرفت. هزینه 10 سال این نوع حمل و نقل میشود 4 میلیون دلار و هزینه راهآهن تامین میشود.
* مدیرعامل شرکت حمل واردات ایران