تبدیل شدن یک پدیده طبیعی به فاجعه، تا حد زیادی به استانداردهای زندگی در کشورها و جوامع مربوط است. حتی در یک کشور جهان سوم، فقیرترین قشر جامعه نسبت به حوادث آسیب پذیری بیشتری دارند. به همین ترتیب، بیشتر 10 هزار قربانی زلزله مکزیک در سال 1985 در محله های پررفت وآمد بود.
فقرا با از دست دادن دارایی شان از لحاظ اقتصادی به گونه ای متفاوت متحمل ضرر می شوند. بلایای طبیعی مزارع، دام ها، کارگاه ها و تجهیزات را نابود می کند. خانواده ها گاهی مجبور به فروش اموال خود هستند تا بتوانند نیازهای اساسی خود را تهیه کنند. در مناطق مستعد خشکسالی، خانواده های روستایی اغلب دام خود را می فروشند تا بتوانند مواد غذایی به دست آورند.
وضعیت مشابهی در مقیاس بین المللی، بین کشورهای غنی و فقیر برقرار است: زلزله ای در کالیفرنیا عواقب ناچیزی خواهد داشت در حالی که عواقب چنین حادثه ای در مکزیک یا ایران بسیار دردناک خواهد بود.
موارد پیش آمده در ژاپن و پرو، دو کشور در سرزمین های زلزله خیز، کاملا گویای این حرف است: بین سال های 1960 و 1981، ژاپن 43 زلزله و بلایای دیگر طبیعی را متحمل شده است که در مجموع 2700 مرگ و میر یا به عبارتی 63 نفر در هر رویداد تلفات داشته است. در همان دوره، در پرو، 31 بلای طبیعی رخ داد که 91 هزار تلفات داشت، به طور میانگین 2900 نفر در هر رویداد.
چنین نمونه هایی متعددند و نمایانگر آنند که فرکانس بلایای طبیعی در کشورهای جهان سوم و ساکنان فقیرشان و شدت آسیب وارد شده به آنها به نوعی حاصل از بدشانسی- طبق خرافات- متمرکز بر بخش جنوبی کره زمین نیست. نابرابری ناشی از حوادث بین شمال کره زمین و جنوب آن و در مقیاس درونی کشورها، بین قشر ممتاز و محروم، توسط سطوح مختلف توسعه اقتصادی توجیه پذیر است.
«توسعه فقیر» یکی از عوامل اصلی در آسیب پذیری جمعیت است که اغلب مجبور به سکونت در زمینی با کمترین امنیت هستند، تنها به خاطر این مزیت که رایگان یا با اجاره کم در اختیارشان قرار می گیرد.
این مسئله می تواند مناطقی را نیز دربرگیرد که امکان جاری شدن سیل وجود دارد یا سایت های رانش زمین که در صورت بروز زلزله یا باران سنگین (بر ریزش کوه هایی که جنگل زدایی شده اند،...) حرکت می کنند یا مکان های خطرناک در نزدیکی آتشفشان که خاک شان بسیار غنی است.
حال مثالی می زنیم که ارتباط بین توسعه فقیر، مدیریت زیست محیطی و آسیب پذیری را روشن می کند: در هندوراس، حدود 4درصد از جمعیت مالک 65درصد از زمین های زراعی هستند. شرکت های فروش موز اغلب بهترین آنها را حفظ می کنند.
بنابراین، جمعیت باید برای تولید محصول بهتر، روی دامنه های دره سکونت کرده و درختان را قطع کنند تا بتوانند دانه ها را بکارند. این جنگل زدایی، که با استثمار تجاری چوب نیز ترکیب می شود، پدیده جدی فرسایش را همراه دارد که موجب طغیان آب رودخانه ها به دلیل رسوب زمین می شود.
هنگامی که توفان فیفی کشور هندوراس را در سال 1974 درنوردید، باران های سنگین، دامنه کوه ها را به سیلابی از گل بدل کرد. 4 الی 8 هزار نفر کشته شدند و آسیب وارده بر بخش کشاورزی بسیار قابل توجه بود.
زیستگاه نامناسب نیز یکی از عوامل آسیب پذیری است که به طور عمده فقرا را در برمی گیرد. در سال 1976، پس از زلزله گواتمالا، مدیر اداره توسعه بین المللی آمریکا اشاره کرد: «تاثیر ویرانگر زلزله، خانه های اکثریت جمعیت فقیر گواتمالا را تحت تاثیر قرار داده است. به گفته دولت در شهرهای کوچک یا در حومه شهر، بیش از 150 هزار خانه ریزش کرده است.»
اگر سطح پایین توسعه اقتصادی علت اصلی تبدیل پدیده های طبیعی به فاجعه است، مواردی که در ادامه خواهند آمد به نوبه خود نشان دهنده یک مانع قابل توجه در برابر توسعه کشورهای آسیب دیده هستند. گاهی اوقات چندین نسل طول می کشد تا آسیب ناشی از یک فاجعه بازسازی شود. به عنوان مثال، در نیکاراگوئه، آسیب های ناشی از زلزله سال 1972 معادل 209 درصد از تولید ناخالص داخلی بود.
زلزله در مکزیکوسیتی در سال 1985، طی یک دقیقه و نیم، 15هزار ساختمان را تخریب کرد، 25 تا 30 هزار نفر کشته و 500هزار بی خانمان به جای گذاشت و باعث از دست دادن 4.3 میلیارد دلار شد.
دانشگاه محیط زیست و امنیت بشر سازمان ملل متحد، از سال 2011 گزارش رتبه بندی ریسک جهانی را ارائه می دهد، که به بررسی آسیب پذیری 171 کشور در برابر بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله و توفان می پردازد. فقر، زاغه نشینی، دسترسی محدود به خدمات پزشکی و اجرای ضعیف قوانین از جمله عواملی است که مردم را نسبت به بلایای طبیعی آسیب پذیرتر کرده است.
در این رتبه بندی، قطر به عنوان امن ترین کشور در جهان برشمرده شد. در ادامه، مالت، عربستان سعودی، باربادوس و گرانادا قرار دارند.
اما پس از کشورهای تونگا، فیلیپین، گواتمالا و بنگلادش، کشوری که در ابتدای لیست به عنوان پرخطرترین مکان قرار گرفته است کشور جزیره ای و کوچک جمهوری وانواتا است. در ماه مارس سال 2015، توفان پم 75 هزار نفر را بی خانمان کرد و 96درصد از محصولات کشاورزی را از بین برد. به گفته یونیسف این توفان یکی از بدترین بلایای طبیعی در تاریخ اقیانوس آرام بوده است.
به نظر می رسد این مسئله داخل یک دور باطل افتاده است: فقر، آسیب پذیری مردم را در برابر بلایای طبیعی افزایش می دهد و بلایای طبیعی فقر را تشدید می کنند!