بازار سهام در حالی دوران گذار به پساتحریم را از سر میگذراند که در گرماگرم روند نزولی آن، سهامداران بسیاری با ضررهای هنگفتی مواجه شدهاند. از دیماه سال 92 تاکنون بهجز چند مقطع کوتاه بازار سهام در نزولی مداوم و سهامداران در ضررهای مکرر قرار داشتهاند. بخشی از ریشه این رخدادها به عواملی غیراز حیطه اختیارات مسئولان اقتصادی باز میگردد مانند نزول قیمت نفت، فرسایشی شدن مذاکرات و توافق هستهای و... و بخشی از آن هم ریشه در عملکرد مسئولان اقتصادی داشته است مانند نرخ سود بانکی، نرخ خوراک پتروشیمیها و... با علیاصغر مهریزاده، عضو هیاتمدیره کارگزاری اردیبهشت ایرانیان در این باره به گفتوگو نشستیم و به بررسی ریشههای نزول بازار سهام و چشمانداز پیشرو پرداختیم.
بهنظر میرسد آییننامه نرخ خوراک گاز شرکتهای پتروشیمی بیش از آنکه ابهامات این صنعت را کاهش دهد بر ابهامات این صنعت افزوده است. نظر شما در این خصوص چیست؟
به نظر من این آییننامه ابهامات را افزایش نداده ولی کمکی هم به رفع ابهامات این صنعت نکردهاست. در این آییننامه تخفیفاتی ذکر شده که برخی از موارد دقیق و مشخص نیست. مبنا و مرجع قیمت خوراک هنوز مشخص نشده و فقط تخفیفات مطرح شده است. برای کمک به بهبود بازار باید شفافیت صورت بگیرد. با وجود ابهامات موجود در بازار سرمایه نهتنها سرمایهگذار خارجی حاضر به سرمایهگذاری نخواهد بود بلکه سرمایهگذار داخلی نیز حاضر نیست با وجود ابهامات، در بازار سرمایه سرمایهگذاری کند بنابراین ابتدا باید ابهامات رفع شود و سرمایهگذاران بهصرفه بودن سرمایهگذاری در این بازار را بسنجند، سپس وارد بازار شوند.
به نظر شما چه صنایعی برای ورود سرمایهگذار خارجی در اولویت قرار دارند؟
صنعت پتروشیمی با توجه به اینکه دارای مزیت نسبی است میتواند یکی از گزینههای سرمایهگذاری باشد ولی هنوز شرایط برای ورود سرمایهگذاران خارجی به این صنعت فراهم نشده است. اگر بخواهیم مقایسهای داشته باشیم، بهظاهر نرخ خوراک گاز در کانادا از ایران ارزانتر است بنابراین شرایط سرمایهگذاری در کانادا ریسک کمتری نسبت به ایران دارد. آنها صاحب صنعت پتروشیمی هستند لذا درصورتیکه شفافیت صورت بگیرد و شرایط کسبوکار بهبود پیدا کند و مناسب باشد، با توجه به مزیت نسبی که ایران دارد صنعت پتروشیمی میتواند گزینهای مناسب برای سرمایهگذاران خارجی محسوب شود.
در هر صورت سرمایهگذارها مقایسه میکنند و درصورتیکه شرایط مناسب و بهصرفه باشد سرمایهگذاری خواهند کرد بنابراین بهتر است ابتدا ما شرایط را شفاف کنیم سپس بسنجیم که آیا با این شرایط کسی حاضر خواهد بود که سرمایهگذاری کند یا خیر؛ یا فرمولهایی پیشنهاد شود که قابلیت مقایسه و رقابت با شرایط جهانی داشته باشد. یعنی به نحوی تعیین شود که اگر قیمت گاز بالا باشد شرایط بهگونهای باشد که دولت ضرر نکند و نه اگر پایین بود شرایط طوری باشد که سرمایهگذاران خارجی ضرر نکنند. بهعنوان مثال قیمت نفت جهانی از 110 دلار به حدود 40 تا 45 دلار رسیده است. طبیعتا روی نرخ خوراکها اثرگذار خواهد بود.
با توجه به اهمیت صنعت پتروشیمی و تاثیرگذار بودن آن در بازار، چرا تاکنون وضعیت نرخ خوراک مشخص نشده و رفع این ابهامات به طول انجامیده است؟
به نظر میرسد که دولت منتظر مشخص شدن برنامه سیاسی است تا شرایط بهتری حاکم شود و تحریمها برداشته شود. در صنایع نفت و گاز هم قرار بود سال گذشته قراردادهای جدید نفتی رونمایی شود ولی به تعویق انداختهاند. بهظاهر منتظر بهبود شرایط سیاسی هستند که تحریمها برداشته شود بعد قراردادهای جدید را اعلام کنند.
بهنظر شما نهایی شدن توافق چقدر در بازار سرمایه تاثیرگذار خواهد بود؟
نهایی شدن توافق تا حدی بازار را از بلاتکلیفی خارج میکند ولی الزاما تمام مشکلات بازار ما به این دلیل نبوده. در این فاصله قیمت نفت پایین آمد و وضع اقتصاد جهانی بد شده و شرایط اقتصادی جهانی به هم ریخته است. اگراین اتفاقات نمیافتاد فولاد حدود 520 دلار بود و شرکتهای فولادی ما اینگونه مستاصل نمیشدند و بالطبع سنگآهنیها هم همینطور و همچنین شرکتهای دیگر که سلسلهوار به هم وصل هستند. پس تا حدی میتوان گفت شرط لازم برای اینکه بازار سرمایه بهبود یابد شرایط سیاسی است ولی یقینا این بهتنهایی کافی نیست و شرایط دیگری هم باید فراهم شود؛ ازجمله وضعیت اقتصاد جهانی، رفع ابهاماتی که در بازار سرمایه وجود دارد و همچنین تناقضی که میان بازار پول و بازار سرمایه وجود دارد نیز باید رفع شود. بنابراین نهایی شدن توافق هستهای بهتنهایی اثر چندانی بر بازار نخواهد داشت.
از جنبه دیگر میتوان گفت دولت برنامههایی برای اینکه نرخ سود بانکی را کاهش دهد دارد لذا به دلیل توافق سیاسی نتوانسته بعضی کارها را انجام دهد و منتظر است تا توافق نهایی و رسمی شود سپس برنامههایش را عملی کند. به نظر من توافق میتواند تا حدی پایه خوبی باشد ضمن اینکه پیشبینی میشود وضعیت اقتصاد جهانی به این شکل باقی نخواهد ماند و بدتر از این نخواهد شد و رو به بهبود خواهد بود. اگر شرایط سیاسی نیز خوب باشد میتواند بازار را از بلاتکلیفی در آورد و از کاهش بیرویه بازار جلوگیری کند و پایهای برای ثبات بازار باشد.
آینده صنایعی همچون بانکیها، پتروشیمیها و سنگآهنیها را که لیدرهای بازار هستند چگونه پیشبینی میکنید؟
به دلیل رکود جهانی، P/E شرکتهای پتروشیمی ما بد نیست. شاید P/E شرکتهای پتروشیمی از 4 به 5 برسد ولی از چهار به هفت بعید است برسد بنابراین فکر میکنم هنوز شرکتهای پتروشیمی ما P/E خوبی دارند. بانکها نیز دو گروه هستند. یکی بانکهایی که مورد تحریم بودند و دیگری بانکهایی که در تحریم نبودند. بانکهایی که تحریم بودند و درآمدهای غیرمشاع آنها از بین رفته بود پس از لغو تحریمها میتوانند از این جهت وضعیت بهتری داشته باشند. در مورد سنگآهنیها نیز بعید میدانم قیمت سنگآهن از این پایینتر بیاید و برای سرمایهگذاری بلندمدت فکر میکنم این گروه مورد توجه باشد.
برخی از کارشناسان معتقدند در نیمه دوم امسال قیمتها بهتر خواهد شد و عدهای نیز معتقدند طی یک یا دو سال اولیه با نهایی شدن توافق سیاسی تاثیر قابل توجهی در بازار مشاهده نخواهیم کرد. نظر شما در این خصوص چیست؟
به نظر من آنچه در حال حاضر تعیینکننده است نرخ سود بانکی با P/E معادل چهار و پنج است. اگر P/E بانکها به 7 و 8 برسد پس احتمال اینکه پول از بانکها به سمت بازار سرمایه برود وجود دارد و تا حدی میتوانند این دو را به هم نزدیک کنند. اما اگر سود بانکی به همین شکل باقی بماند تغییر مناسبی را در بازار سرمایه شاهد نخواهیم بود که البته سودهای بانکی فعلی نمیتواند ادامهدار باشد زیرا منجر به تورم خواهد شد.
با توجه به انتظاراتی که برای روند رو به رشد شاخص کل وجود داشت، روز چهارشنبه بورس تهران افت بیش از هزار واحدی را تجربه کرد. تحلیل شما از این وضعیت چیست؟
به نظر میرسد سازمان بورس کاری را که باید حتی زودتر انجام میداد، انجام داده است و این کار بسیار خوبی بوده لذا مهمتر ازآن رفع ابهام در بازار سرمایه است. زیرا سرمایهگذار با ابهام حاضر به سرمایهگذاری در بازار سرمایه نخواهد بود. یکی از عواملی که باعث افت بازار سرمایه شد عدم شفافیت بازار بود. سرمایهگذار قصد سرمایهگذاری بلندمدت دارد و برای مدت کوتاه کسی وارد بازار نخواهد شد.
سرمایهگذار خارجی نیز انتظار دارد حداقل برای پنج یا 10 سال تکلیفش مشخص باشد بعد وارد بازار شود. بنابراین باید تلاش شود که هیچگونه ابهامی در بازار وجود نداشته باشد. در حال حاضر یکی از ابهامات مهمی که در بازار هست بحث پالایشگاهها است. بههر حال قیمت خوراک مشخص است و قیمت فروش محصولات نیز مشخص است. بازار باید به نحوی باشد تا کسی که میخواهد وارد سهم پالایشگاهها شود بداند ورودی این شرکت چیست و با چه قیمتی و خروجی آن چه چیزی و با چه قیمتی خواهد بود و با توجه به قیمتهای جهانی بتواند آن را حساب کند. در غیراین صورت کسی حاضر نخواهد بود با وجود ابهام در چنین سهمی سرمایهگذاری کند.
چه پیشنهادی برای بهبود بازار سهام ایران دارید؟
یکی از راههایی که به بهبود بازار سهام کمک خواهد کرد تعیینتکلیف نرخ سود بانکها بهخصوص نرخ سودهای کوتاهمدت است. نرخ سودهای روزشمار که در حال حاضر 25-24 درصد است بزرگترین مانع پیشرفت بازار سهام است که باید مشخص شود. همچنین شفافیت در بازار نیز یکی از مهمترین عواملی است که مانع پیشرفت بازار میشود و باید به آن رسیدگی شود تا بازار بهبود پیدا کند.