گردشگری از آن دست پدیدههایی است که تنوعپذیری وجه خصیصهنمای آن بهشمار میرود. به همین دلیل هم هست که در سالهای اخیر بر تنوع این حوزه اضافه شده و دستهها و رستههای مختلفی برای آن تعریف شده است. همین تنوع موجب شده هیچگاه رکودی را شاهد نباشد. رونقی که البته در گرو مدیریت امکانات و ظرفیتهای گردشگری است. در این میان ماه رمضان که به ظاهر گردشگری باید رکودی را به خود ببیند، در بسیاری از کشورها به موقعیتی مناسب جهت جذب گردشگران تبدیل شده است.
در این گزارش نگاهی داریم به آیینها و مراسم مربوط به رمضان در گوشه و کنار ایران چه به لحاظ موسیقی و آداب و رسوم و چه به لحاظ پخت انواع غذاهای محلی. ضمن اینکه در طول این گزارش این مسائل را با این رویکرد معرفی میکنیم که ظرفیتهایی گسترده برای جذب گردشگر از سراسر جهان هستند. بنابر آمار و ارقام موجود بیش از 100نواخوانی و صلواتخوانی مخصوص رمضان در گوشه و کنار ایران وجود داشته که امروزه یا در کتابها باقی مانده یا بیشترشان فراموش شدهاند.
آیینهای دیرینه
ماه رمضان برای مسلمانان تنها یک آیین مذهبی ویژه نیست، یک فرهنگ است. بیش از 100 غذا و 30 نوع نان خانگی در شهرهای مختلف ایران وجود داشته که در ماه رمضان پخته میشده و امروزه مانند بسیاری از آداب و رسوم این ماه از بین رفته است. مردم ایران از دیر باز مانند هر تمدن دیرینهای، برای بسیاری از مناسبتهای ملی و مذهبی خود، آیینهای ویژهای برگزار میکردند. پس از ورود اسلام به ایران نیز بسیاری از مناسبتهای اسلامی، رنگ و بوی ایرانی به خود گرفت و حتی ایرانیان آیینها و مراسم جدیدی را خلق کردند که پیشتر وجود نداشت.
رمضان نیز یکی از مناسبتهای اسلامی است که پس از ورود به ایران رنگ و بویی ایرانی به خود گرفت و مردم این سرزمین کهن، آیینهای رمضان را به شیوه خود برگزار میکنند. مردم هر منطقه از ایران زمین، فرا سوی انجام فرایض مذهبی و مناسبتهای ویژه این ماه، آداب و رسوم خاص منطقه خود را نیز انجام میدهند که برگزاری این مراسم و آداب و سنن ویژه در استانها و مناطق مختلف کشور به نوعی وابسته به تاریخ، سنت و فرهنگ آن منطقه است. فرهنگی که میتواند برای سایر ملتها هم جذاب باشد و دیدنی که امروزه در قالب گردشگری تعریف میشود و میتواند ظرفیتی عظیم باشد. خانهتکانیها، رفت و روبها و کارهایی از این قبیل به آیین تطهیر مربوط است که خود ریشه در فرهنگی بسیار کهن دارد.
در حقیقت یکی از دلایل ارزشمندی چنین آیینهایی و اهمیت حفظ آنها زنده نگهداشتن آیینی است که گوشهای از فرهنگ یک ملت را دارد. این امر میتواند دلیلی بر تمدن و پیشینه اصالتمند یک ملت هم باشد که در عصر حاضر بهعنوان یک مکانیزم دفاعی در مقابل هجمههای فرهنگی میتوان از آن استفاده کرد. از آنجا که این آیینها در دل فرهنگ عامه حضور دارند و در واقع با آنها نشو و نما میکنند، زنده ماندهاند. اما اگر به همین منوال پیش برویم و نادیدهشان بگیریم و هیچ استفادهای از آنها نکنیم دیر یا زود باید شاهد نابودی و فراموششدنشان باشیم.
گستردگی و تنوع سفره ایرانی
در شهرهای مختلف ایران انواع غذاهای ویژه رمضان پخته و سرو میشود. غذاهایی که بعضا طی مراسمی و با اجرای آیینهایی پخته میشوند. نوع توزیعشان در بین مردم هم از جمله دیدنیهایی است که میتواند جاذب گردشگران باشد. از شولیپزون یزد گرفته تا دادن افطاریهای دستهجمعی در بین خانوادههای تبریزی. نان سوروک یزدیها و رنگینک جنوب و آشهای مناطق مختلف از دیگر جاذبههای خوراکی ماه رمضان است. سفره غذای مردمان کرد هم به تنهایی عاملی جذاب برای گردشگران است. از آش ترخینهشان بگیر تا آش دوغ. اما امروزه پخت این غذاها هم به برگزاری جشنوارههای فصلی منحصر شده است. پخت نانهای محلی قبل از اذان مغرب هم از جمله زیباییهای سنتی این منطقه بوده است. زنان کرد طبق آیین دیرینهشان نوعی نان ویژه و محلی برای شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان میپزند که به آن کولیره میگویند و بعد از پخت، آن را بین همسایگان و اهالی محل تقسیم میکنند که البته هنوز این آیین در بخشی از مناطق استان وجود دارد. نان سوروک را یزدیها بهصورت نذری توسط عموم مردم میپزند و در میان دیگر اهالی شهر و روستا توزیع میکنند. این نان همانند آش گندم در ایام شهادت حضرت علی(ع) پخته و در زمان افطار بین مردم توزیع میشود.
تنوع موسیقی رمضانی
خراسان از جمله جاهایی است که موسیقی رمضانی هنوز در آن زنده است. رمضانخوانی یکی از این آیینهاست که نوعی خبررسانی برای ماه رمضان است. سیستان و بلوچستان و سحریخوانیهای ریشسفیدان، مولودیخوانی و نقارهزدن در کردستان، صلواتخوانیهای مناطق کویری چون یزد و کرمان و غیره از دیگر نواخوانیها و موسیقی این ماه است. عموم این موسیقیها یا برای بیدار کردن مردم برای خوردن سحری است یا برای اعلام شروع ماه مبارک است. دعا و نیایشها و ادعیههایی برای ازدیاد رزق و روزی، رفع بیماریها و غیره است.
مثلا شوخوانی یکی از آیینهای به جامانده در خراسان جنوبی است. شوخوانی آوایی برای تدارک سحری است. به این صورت که هر شب برخی مردان خوشصدا پس از نیمه شب سه نوبت بر بام خانه رفته و با صدای بلند به خواندن ادعیه و نیایش میپردازند که با این عمل، مردم با شنیدن صدای آنان از خواب بیدار شده و تدارک سحری را میبینند. این آیین هنوز در روستاهای بیرجند رواج دارد. یکی دیگر از مراسمات قدیمی این منطقه در این ماه، خواندن «رمضانی» است. این مراسم به این گونه است که در شبهای رمضان پس از نماز و افطار، جمعی از پسران و نوجوانان در دستههای چهار تا شش نفری به راه افتاده و به در خانههای همسایه بهویژه سرشناسان و توانگران میروند و به قصد گرفتن انعام برنامه ویژهای اجرا میکنند. آنان با خواندن اشعاری معروف به «رمضانی» با لهجه بیرجندی از صاحب خانه طلب انعام میکنند. این مراسم بهعنوان آداب و رسوم و برای جمعآوری نذورات مردم و همچنین ایجاد شور و نشاط از زمانهای قدیم در استان مرسوم بوده است.
سیستانیها کهنتر از همه
موسیقی سیستان به اشعار فارسی گره خورده است. به این صورت که در آیین سحرخوانی، ریشسفیدان و معتمدان روستاهای سیستان پیش از آغاز سحر از خواب بیدار شده و با رفتن به پشت بام منازل خود با خواندن اشعار محلی و مذهبی مردم روستا را از فرارسیدن وقت سحر باخبر میکنند. این افراد اشعار مذهبی و سرودههای شاعران کشور از جمله «خواجه عبدالله انصاری» و «باباطاهر عریان» را با صدای بلند روی پشتبام خانه میخوانند. آیین رمضانخوانی نیز از هشتم تا چهاردهم ماه رمضان در سیستان مرسوم است. در این آیین که شبهنگام اجرا میشود، جمع زیادی از نوجوانان و جوانان هر محله در مقابل منازل سایر مردم اجتماع کرده و اشعار محلی را با صدای رسا میخوانند.
باستانیهای محلی
پیراهن مراد یا کیسهدوزی یا دوختن کیسه برکت، نام آیینی است که در یزد، شیراز، تبریز، همدان و چند شهر دیگر هنوز انجام میشود به این ترتیب است که برای شفای بیماران و توسط زنان انجام میشود. در این مراسم، زنان یزد در روز 27 ماه مبارک رمضان از هفت نفر از سادات پولی را بهعنوان تبرک دریافت میکنند و با این پول، پارچهای را تهیه کرده و اقدام به دوخت کیسه یا پیراهن مراد میکنند. در آذربایجان شرقی همزمان با ماه رمضان دو سنت قاباخلاما و کیسهدوزی با گذشت قرنها همچنان پابرجاست و بهخصوص قاباخلاما یا خانهتکانی با جدیت اجرا میشود. کیسهدوزان به این صورت است که زنان روزهدار پس از رفتن به مسجد و اقامه نماز ظهر به همراه خود پارچه، نخ و سوزن میبرند. در میانه دو نماز ظهر و عصر با استفاده از این وسیلهها به کار دوختن یک یا چند عدد کیسه برکت مشغول میشوند و اعتقاد دارند هر فردی که به داخل این کیسه پول بریزد، خداوند به وی مال و دارایی زیاد میبخشد، به همین علت زنان در این روز بیش از یک کیسه برکت دوخته و آن را برای فزونی دارایی بین خانواده خود و دیگران توزیع میکنند.
کلیدزنی در کرمان: کرمانیان از گذشته در این ماه آداب و رسوم خاصی داشتهاند که امروزه برخی از آنها به فراموشی سپرده شدهاند و برخی دیگر همچنان پابرجا هستند. مراسمی با عنوان کلیدزنی در شبهای ماه مبارک برگزار میشود که در آن زنی داخل یک سینی آینه، سرمهدان و یک جلد کلامالله مجید قرار داده به منازل اهل محل میرود و در حالی که صورت خود را با چادر پوشانده با کلید به سینی میزند. صاحبخانه پس از گشودن در، آینه داخل سینی را برمیدارد و چهره خود را مینگرد، سپس مقداری شیرینی، قند یا پول داخل سینی قرار میدهد. کلیدزن این عمل را با نیت از پیش تعیین شده انجام میدهد و صاحبخانه به او میگوید هر مراد و نیتی داشته باشی خداوند آن را برآورده سازد. در پایان خوراکیها یا پول جمعآوری شده را به مستمندان میدهند. در این ماه از شب سوم تا پایان ماه مراسمی با عنوان «اللهرمضونی» نیز برگزار میشود که در آن گروهی از جوانان به منازل محله رفته و سرودهای را میخوانند. پس از خواندن هر بیت همراهان صلوات میفرستند و پس از اتمام این سروده صاحبخانه مبلغی پول به سرپرست گروه میدهد.
فانوس زمان یزدیها: زمانی که مردم دیگر از روش ستارهبینی برای پی بردن به زمان سحر استفاده نمیکردند، خادمان مساجد برای اینکه مردم از این زمان اطلاع داشته باشند و بتوانند با خوردن سحری، خود را برای روزه آن روز آماده کنند، اقدام به روشن کردن فانوس نفتیهای خود میکردند. آنها این فانوسها را بر بالای منارههای مساجد و امامزادهها قرار میدادند تا مردم با دیدنشان، از زمان سحر اطلاع پیدا کنند. در این زمان هم که انواع وسائل ارتباطی، انواع ساعتهای زنگدار و گوشیهای موبایل برای بیدار شدن مردم وجود دارد، برخی از مردم یزد با استفاده از روشهای سنتی، اقدام به بیدار کردن یکدیگر برای سحری خوردن میکنند و معتقدند که به وسیله این کار از ثواب بیشتری برخوردار میشوند.