چه در رأس یک شرکت باشید یا شخص دیگری در مقام بالاتری نسبت به شما قرار داشته باشد، زمانهایی وجود دارند که این مسئله که چه کسی بالاتر از دیگری است، اهمیتی ندارد. به خاطر داشته باشید موفقیت یک رویداد قطعی نیست، اما نتیجه تدریجی که از تلاشتان به دست میآید و انجام بهتر کار، میتواند زمانی که توفان به سراغ کسبوکارتان میآید، کارتان را حفظ کند و سرپا نگهتان دارد. یک مدیر خوب باید همیشه موقعیت حال حاضرش را ارزیابی کند، داراییها و کمبودهایش را بسنجد و به جلو حرکت کند. در این مطلب قصد داریم راهکارهایی را در مواجهه با مواقع بحرانی پیشرویتان قرار دهیم.
بحران را تشخیص دهید
زمانی که موقعیتی بحرانی سراغ کسبوکارتان میآید، همه کسانی که در شرکت مشغول به کار هستند، تلاش میکنند تا هرچه سریعتر به این بحران پاسخ دهند. شما بهعنوان مدیر میخواهید تا جایی که امکانش هست، این موقعیت را از کسبوکارتان بیرون کنید، اما باید مشکل را تشخیص دهید، پیش از اینکه بتوانید راهحل موردنظرتان را طراحی کنید سوالات بسیاری پیش میآیند. چه مشکلی را میخواهید برطرف کنید؟ این مشکل درباره چیست؟
از کجا آغاز شده است؟ چه کسی مسئول است؟ بزرگی این مسئله چقدر است؟ شاید نخستین کاری که میتوانید انجام دهید این است که به خودتان زمان دهید، نفس بکشید و بگویید تا یک فنجان قهوه یا چای برایتان بیاورند. افکارتان را یکجا جمع کنید و آماده برخورد با واقعیت باشید. آماده باشید تا ساعتها و روزها به دقت به این موضوع که کجا هستید، کجا باید باشید و به کجا ممکن است آینده کسبوکارتان ختم شود، فکر کنید.
مسئولیت سنگینی را که روی دوشتان است، زمین بگذارید
زمانی که همه چیز گفته و همه کارها انجام میشوند، فقط افراد و مسائل محدودی هستند که ارزش پیدا میکنند. زمانی که در کانون توجه و در رأس یک کسبوکار هستید، هرکسی در داخل و خارج این محدوده تماشایتان میکند. غرق کردن خود در مسئولیتها کار آسانی است، اما آنچه ضرورت دارد این است که متمرکز باقی بمانید و معیاری برای خودتان قرار دهید تا عملکرد بهتری داشته باشید.
زمانی که با بحرانی مواجه میشوید، بهترین زمان ممکن است تا وظایف را به دیگران محول کنید و از گروههای داخلی و خارجی شرکتتان درخواست کمک کنید. اگر قرار باشد به تنهایی وارد یک بحران شوید درست مثل این است که مانوری را به تنهایی برگزار کنید. نقاط ضعفتان را بپذیرید و بدانید که به نیروهای خارجی برای کمک در مواقع لزوم نیاز دارید.
یک برنامه تنظیم کنید
وقتی که با مشکل یا موقعیت بحرانی مواجه میشوید، به ندرت پیش میآید که آماده مواجهه با طیف وسیعی از چنین موقعیتها و مشکلاتی باشید. برنامههایی را از پیش تعیین کنید تا متناسب با نیازهای خاص باشد و در این برنامه به مناطقی که آسیبپذیرند، بیشتر بپردازید. همه اعضا از کارمندان، هیاتمدیره و سهامداران را در این برنامه سهیم کنید تا مطمئن شوید که در جهت سلایق همه گام برمیدارید.
وارد عمل شوید
هر آنچه در مواقع بحرانی یا زمانی که با مشکلی در کسبوکارتان مواجه میشوید، انجام میدهید باید در جهت عکسالعمل نشان دادن به آن موقعیت با سرعت هرچه بالاتر باشد. زمانی که یک برنامه طرحریزی میشود، باید قابلیت اجرای سریع نیز داشته باشد. بهعنوان مثال اگر تیم توزیع محصولاتتان عملکرد ناقصی دارند، آنها را فرابخوانید و محصولاتی را که باید هرچه سریعتر فروخته شوند، جایگزین کنید.
این کار اثبات میکند که برای حل این مشکل هرآنچه را که ضرورت داشته، خیلی سریع انجام دادهاید. اغلب نتیجه را دوباره بازبینی کنید و به احتمالات جدید تا جایی که میتوانید بیندیشید. همه اعضای شرکتتان را از کارهایی که انجام میدهید، آگاه کنید و صداقت داشته باشید. هرآنچه را که میتوانید انجام دهید، اطمینان همه طرفهای درگیر کسبوکارتان را جلب کنید و اگر لازم است تا کاری انجام دهید که اطمینانشان را دوباره به دست آورید، کوتاهی نکنید.
درهای ارتباطی را باز بگذارید
هر بازخوردی را که دریافت میکنید با آغوش باز پذیرا باشید و دنبال کنید، حتی اگر کسی که این پیغام را برایتان میآورد، حامل خبرهای بدی باشد. زمانی که با یک بحران مواجه میشوید، یکی از ارزشمندترین منابعتان، اطلاعاتی است که در دست دارید. از کارمندانتان بخواهید گزارشی درباره تهدیداتی که بزرگ جلوه میکنند به شما بدهند، مثلا اینکه مشتریانتان درباره همه خدمات و محصولات شما چه احساسی دارند.
زمان مناسبی است تا موانع سلسلهمراتب را از سر راه بردارید تا به اطلاعات لازم برسید و کانالهای ارتباطی را افزایش دهید. شما در بهترین مکان قرار دارید تا به چنین موقعیتهایی خیلی زود واکنش نشان دهید، آن هم زمانی که پاسخگویی آسانتر است و هزینه کمتری دارد. بهعنوان مثال، یک خط اضطراری تعیین کنید یا شبکههای اجتماعی که افراد درگیر با کسبوکارتان بتوانند با شما ارتباط برقرار کنند و بخشی از گفتوگو باشند. ایده این کار به این دلیل است تا بتوانید عکسالعملها و نحوه برخورد آنها را ببینید.
به ارزشهای اساسیتان پایبند باشید
خودتان را با مشکلات و مسائل کوچک سازگار نکنید. آنچه میفروشید بیانگر چیزی است که هستید و مشتریانتان ثباتی را که در طول تمام فصلها دارید، تحسین خواهند کرد، بنابراین آنچه را که هستید، با مشکلات کوچک تغییر ندهید. بهعنوان مثال، مشتریانتان به شما سفارش میدهند و کالایتان به موقع به دستشان نمیرسد، وسوسه نشوید تا به آنها محصولات معیوبی ارائه دهید، فقط به خاطر اینکه دیرکردتان را جبران کنید و باعث آرام شدن مشتریانتان شوید.
مشتریان شما احترام بیشتری برایتان قائل خواهند بود، اگر با آنها صادقانه رفتار کنید و دلیل دیرکرد را برایشان توضیح دهید، به جای اینکه بخواهید آنها را ابله فرض کنید. ثابت کنید که ارزشهای اساسیتان غیرقابل تغییر هستند؛ این ارزشها را بشناسید و براساس آنها با جدیت کارتان را ادامه دهید.
روی برنده شدن تمرکز کنید
هرگز یک بحران «خوب» را از دست ندهید. زمان و کمپانیهای مختلف اثبات کردهاند که میتوانید یک تغییر فوقالعاده از بحرانهای به وجود آمده، ایجاد کنید. بهعنوان مثال، استیو جابز مدیرعامل پیشین اپل، در سال 1997 به این کمپانی بازگشت، زمانی که سهام اپل سقوط کرده بود. او پروژههای اپل را از 350 به 50 و سپس به 10 پروژه رساند و با استفاده از تبلیغات و عمومی کردن این مسئله اعلام کرد این کمپانی پیش از این عملکرد ضعیفی داشت و پروژههایش را کاهش داد تا به غول تکنولوژی تبدیل شود که در حال حاضر است.
زمانی که جابز در سال 2011 از این کمپانی خارج شد، سهام اپل به بیش از 9هزار درصد تبدیل شده بود. از تبلیغات استفاده کنید و توجه داشته باشید که مزایایی را دریافت میکنید. از هر شکایتی که از مشتریانتان دریافت میکنید، به نفع خودتان استفاده کنید یعنی به هر کدام از مشتریانتان بهشخصه اطمینان دهید که آن مشکل برطرف خواهد شد و اثبات کنید که چقدر برایشان ارزش قائل هستید.
برای یادگیری زمان بگذارید
زمانی که بحران تمام میشود و کسبوکارتان به حالت عادی بازمیگردد، تمایلی برای پشتسر گذاشتن این بحران و آسیبهایی که وارد کرده، در شما به وجود میآید، اما بخشی که درباره یک بحران نباید فراموش شود یادگیری از آن است. برای یادگیری و تجزیه و تحلیل درسهای یک بحران وقت بگذارید و بدانید که وقتی این بحرانها تازه هستند درسهای بهتری برایتان به همراه خواهند داشت.
با سهامداران داخلی و خارجی جلسههای سازمانیافته و مرتب بگذارید، بازخورد مشتریان را جمعآوری کنید و زمان بگذارید تا هر پاسخی را که دریافت میکنید، بررسی کنید. اصلاحات لازم را در بخشهایی که نیازمند است، انجام دهید و برنامهریزی و آمادگی برای احتمالات آینده داشته باشید. اگر این فرآیند را به خوبی اجرا کنید، برای بحرانهای مشابه که در آینده اتفاق میافتاد، آمادگی خواهید داشت و در بهترین حالت میتوانید از اتفاقات احتمالی اینچنینی جلوگیری کنید.