خاک، آب، تالاب، رودخانهها، کشاورزی و. . . حالش بد است و بدتر از همه واژه آب مجازی است که همه را دیوانه کرده و بسیاری از کارشناسان مستقل نیز گاه اظهارنظرهای غیرکارشناسانهای میکنند و میگویند در ایران کشاورزی نکنیم! برویم آفریقا و آمریکای جنوبی کشاورزی کنیم! این حرفها و اظهارنظرها ترسناک است. مانند نفت که به خاطر آن سایر منابع طبیعیمان را نابود کردیم و اکنون برای آب همان بلا را بر سر منابع کشورمان میآوریم. معدنهای پرشمار یا سدسازیهای بیرویه و احمقانه وسط جنگلهای هیرکانی! نمیدانیم چرا سازمان محیطزیست و خانم ابتکار زیر بار این تخریبها میروند؟! خلاصه هر جا را نگاه میکنیم و به دور از نگاههای سیاسی، تخریبها زیاد است.
محصولات تراریخته که همان دستکاری ژنتیکی است، یک واژه مبهم است و ما با آن مخالفیم، چون مردم عادی از آن چیزی نمیفهمند. ما به منابع ژنتیکیمان باور داریم. در 40 سال پیش که استفاده از کود و سم شیمیایی در کشور رونق گرفت ما مبارزه بیولوژیکی را مطرح کردیم و گفتند این موضوع سیاسی است. رفتم تمام بیمارستانهای تهران را گشتم و بیماران سرطانی را پیدا کردم که از میان آنها کودکان و فرزندان افرادی که به هر حزب و جناحی وابسته بودند، پیدا میشد. بنابراین غذا را نمیتوان سیاسی کرد و به آن از دیدگاه سیاسی نگریست. حتی اگر بخواهند هم نمیتوانند چون همه جناحها و خانوادههایشان از غذای موجود در کشور مصرف میکنند.
ما 15 سال است که با پژوهشکدههای بیوتکنولوژی کشور اختلاف داریم. نخستین مشکل ما با آنها این است که چگونه به خود اجازه دادهاند به ذخایر ژنتیکی یک کشور دستاندازی کنند. این ذخایر سرمایه ملی است و کسی حق ندارد به آن دستاندازی کند. مانند موضوع آزولا که آقایان آن را وارد کردند، منابع را به نابودی کشاندند و حالا حاشا میکنند. در برنج هم به همینگونه است و برنج بومی مولایی را بدون اجازه مردم، کشور و نسلهای آینده، به فیلیپین بردند و دستکاری ژنتیکی کردهاند. در این زمینه ما با سینجنتا (شرکت هلندی) صحبت کردیم و متوجه شدیم اصلاً این محصول اجازه ورود به کشور را نداشته و محصول مال سینجنتاست. اما در کشوری هستیم که قانون اجرا نمیشود.
مورد بعدی پروتکل یا کنوانسیون تنوع زیستی است که ما آن را امضا کردهایم و مصوبه مجلس ما شده است و باید قوانین ملی نیز مانند آن میشد اما برخی آقایان با کمک کمیسیون کشاورزی مجلس، قوانین را هم دستکاری کردهاند. بهتنهایی میدوزند، میبرند و حرف زور میزنند. اینها کسانی هستند که از این موضوع سود میبرند؛ یک عده قلیل ذینفع که سلامت جامعه را به خطر انداختهاند. آقایان ادعا میکنند 5 میلیارد دلار محصولات غذایی دستکاری شده ژنتیکی وارد کشور شده است. اگر چنین است که میگویند باید سند و مدرک بیاورند. من براساس این گفتهها با رییس سازمان گمرک کشور تماس گرفتم و ایشان گفتند یک نخود هم بدون مجوز وزارت کشاورزی وارد کشور نمیکنیم. این ادعاهای بیاساس را باید مستند اعلام کنند. حتی اگر چنین محصولات مضری وارد شود نیز دلیلی برای تولید آنها در کشور نیست. نباید گفت چون وارد میشود پس باید تولید هم بکنیم.
ما کنوانسیون تنوع زیستی را امضا کردیم و باید واردات ما لیبلینگ را رعایت کند و هر کسی بداند که چه محصولی میخرد و چی میخورد. الان در کشورهای پیشرفته مانند روسیه و غیره تولید تراریخته را محدود کردهاند. همچنین هر کشوری در جامعه اقتصادی اروپا میتواند این محصولات را ممنوع کند و تاکنون 15 کشور آن را ممنوع کردهاند. از بحث علمی هم بگذریم وقتی میبینیم کشورهای توسعهیافته محصولات تراریخته را ممنوع کردهاند ما هم دلیلی برای تولید و مصرف نمیبینیم. اساس مقایسه واردات و تولید اشتباه است. اگر واقعاً سالانه 5 میلیارد دلار موادغذایی تراریخته وارد کشور میشود، دستگاههای مربوط باید پاسخگو باشند که چرا لیبلینگ اجرا نمیشود؟
از سوی دیگر به نظر نمیرسد با هزینههای گزاف پژوهش و تولید بذر محصولات دستکاری شده ژنتیکی تولید آن در کشور اتفاق افتاده باشد. بیشتر شبیه یک بلوف است. آقایان محصولات خارجی را وارد و به اسم ایران تمام میکنند. با این تفاسیر کشت این گونه محصولات اصلاً برای کشاورز خردهپای ما صرفه اقتصادی ندارد. نمیدانم چرا کشاورزی که باید عزیزش بداریم و سوبسید به آن بدهیم، به دلیل هزینههای سنگین تولید زمینش را رها میکند یا میفروشد تا هزینههای خانوادهاش را تأمین کند. این سیاستهای حمایتی از کشاورزی در تمام کشورها اجرا میشود اما ما بر عکس عمل میکنیم. باید هرچه زودتر به داد این کشور برسیم که فردا خیلی دیر است.
* رییس موسسه توسعه پایدار و محیط زیست(سنستا)