بسیاری از شرکتها برای کنترل بیشتر امور سعی میکنند همه فعالیتهای خود را درونسازمانی کنند. یکی از این موارد که نمونههای مختلفی نیز در داخل کشور از آن وجود دارد، آژانسهای تبلیغاتی دورن سازمانی است؛ آژانسهایی که اغلب در شرکتهای بزرگ درونسازمانی شدهاند تا نظارت بیشتری روی فعالیت تبلیغاتی شرکت وجود داشته باشد. اکثر این شرکتها دلایل مختلفی برای اجرای این شیوه دارند و معمولا به اعتقاد خودشان روند تبلیغاتی بهتری نیز به نسبت قبل برای شرکت ایجاد کردهاند.
مدیر یکی از این شرکتها که در حوزه تولید شوینده در بازار فعالیت میکند و مدتی است فعالیتهای تبلیغاتی خود را درون سازمانی کرده، به «فرصت امروز» میگوید: با درونی کردن فعالیتهای تبلیغاتی کنترل بیشتری روی بودجه تبلیغاتی و مراحل ایدهپردازی و اجرای فعالیتهای تبلیغاتی داریم و معمولا تمام این مراحل توسط تیم تبلیغاتی شرکت انجام میشود.
در این شیوه تمامی مراحل انجام و فرآیند اجرایی تبلیغات را به عهده دیگر شرکتهای تبلیغاتی بیرون سازمانی میگذاریم. برای مثال ساخت تیزرها یا اجرای تبلیغات محیطی به عهده شرکتهای بیرون سازمانی است.
این مدیر درباره مزایا و معایب درونسازمانی کردن بخش تبلیغات میگوید: معمولا شرکتهای بیرون سازمان به نکات مثبت جریان تبلیغات فکر میکنند و از معایب آن غافل هستند. این مسئله درباره شرکتهایی که تحقیقات بازار خود را درون سازمانی انجام میدهند و صحبتی از آسیبی که به شرکت میزند نمیکنند نیز صادق است.
افراد درون سازمان شاید از نیازهای سازمان بهتر مطلع باشند، ولی از طرفی ملاحظاتی را در نظر میگیرند که افراد بیرون سازمان به آن توجهی ندارند و این ملاحظات باعث میشود روند حرکتی شرکت تغییر نکند و شرکت در جهت درستی قرار نگیرد.
برخی از شرکتها برای جلوگیری از این حالت مشاورهایی را از بیرون سازمان به درون میآورند تا نگاهی متفاوت از قبل را در سازمان ایجاد کنند و روند یکنواخت آن را تغییر دهند. شاید این درونی کردن فعالیت سازمانی سودهای مختلفی برای شرکت داشته باشد ولی مطمئنا ضررهایی نیز به همراه خواهد داشت؛ ضررهایی که دربرخی موارد جبران آنها دشوار خواهد بود.
مراقب درونی کردن فعالیتهای تبلیغاتی
در سازمان باشید
شهرام احمدی کارشناس ارشد تبلیغات بازرگانی در این باره به «فرصت امروز» میگوید: بعضی شرکتهای تولیدی ممکن است برای کاهش بودجه تبلیغاتی، با فراهم کردن منابع انسانی و تجهیزات لازم، برای خودشان یک آژانس تبلیغاتی بسازند و تمام مراحل برنامهریزی، طراحی و اجرای تبلیغات خود را بهصورت «درون سازمانی» انجام بدهند.
در ایران هم نمونههای معدودی از این شرکتها وجود دارد. این کار فقط به خاطر کنترل بودجه نیست و معمولا دلایل دیگری هم دارد: مثلا ممکن است در یک صنعت مشخص، به آن شکل که موردنظر صاحب آگهی است، شرکتهای تبلیغاتی موجود تجربه مورد نیاز و توانمندیهای لازم برای شناخت و تحلیل شرایط آن بازار خاص را نداشته باشند. حالت دوم این است که شرکتها تجربیات موفقی از همکاری با شرکتهای بیرونی نداشته باشند و این موضوع باعث شود به این سمت گرایش پیدا کنند.
سوم اینکه ممکن است شرکتها برای صرفهجویی در هزینهها و سادهتر شدن مبادله آمارها و جریان اطلاعات بین بخشهای مختلف تولید، توزیع فروش و بازاریابی، کل فعالیتهای تبلیغاتی مورد نیازشان را هم در داخل سازمان انجام بدهند و در نهایت در بعضی از بازارهای خاص و مواردی که مثلا بیم دسترسی رقبا به اطلاعات حساس شرکتهای تجاری وجود دارد ممکن است به این شیوه عمل شود.
ولی در مجموع، در تبلیغات امروز از این شیوه کمتر استفاده میشود، چون برای «آژانسهای درون سازمانی» این خطر همیشه وجود دارد که مانند وضعیت روابط عمومیهای برخی سازمانها که در پی خوشامد مدیران خود هستند، به مرور از مخاطب خود فاصله بگیرند و توانایی ارتباط موثر با مشتریان را از دست بدهند.
کارکنان آژانسهای درون سازمانی به دلیل سروکار داشتن با یک بازار خاص، معمولا قابلیتهای تخصصی و تحلیلی بالایی در آن صنعت کسب میکنند و از این نظر نسبت به سایر شرکتهای تبلیغاتی در وضعیت بهتری قرار میگیرند اما در طولانی مدت، حفظ خلاقیت، نشاط و انگیزه در آژانسهای درون سازمانی کار سادهای نیست و خطر تکراری و یکنواخت شدن شیوههای تبلیغاتی و کمرنگ شدن خلاقیت در کارهای آنها وجود دارد.
این کارشناس در پایان تاکید میکند: به هر حال کاهش اثربخشی برنامههای تبلیغاتی، افزایش هزینهها و اتلاف بودجه را در پی خواهد داشت، به همین دلیل خیلی از شرکتها برون سپاری را ترجیح میدهند و در مراحل برنامهریزی و اجرای تبلیغات، از ظرفیتهای بیرون سازمان استفاده میکنند.