ورود به هر کسبوکاری و شروع هر سرمایهگذاریای، نیازمند تحقیق و بررسی گذشته، حال و آینده بازار آن کار است چرا که هر کاری حواشی و جوانب مخصوص به خود را دارد و حتی ممکن است وضعیت بازارهای دیگر یا حتی اتفاقاتی که در سایر حوزهها میافتد روی کار شما هم تاثیرگذار باشد. تجربه من در حوزه سرمایهگذاری مربوط به موضوع مطرح شده است، در واقع از گذشتهها هم گفتهاند «جلوی ضرر را از هرجا بگیری منفعت است»، یعنی من از یک جایی به بعد توانستم سرمایهام را نجات دهم و آسیب چندانی را متحمل نشوم.
جریان از این قرار بود که چند وقت پیش با کسی که در یک کارخانه تولید سوسیس و کالباس کار میکرد آشنا شدم. این دوست به من پیشنهاد یک سرمایهگذاری آزمایش نشده را داد، در واقع او که خود در این کارخانه فعالیت میکرد با وضعیت بازار این محصول آشنا بود و معتقد بود من با تولید سپراتور که جداکننده گوشت از اسکلت مرغ است و در همه دنیا از این دستگاه خمیر مرغ برای تولید سوسیس و کالباس بهره میگیرند میتوانم یک سرمایهگذاری مناسب انجام دهم و با فروختن انحصاری آن به کارخانههای تولیدکننده سوسیس و کالباس سود بسیار بالایی را به دست آورم.
من که خود در حوزه ماشینآلات تحصیل کردهام و ایده فوق برایم خیلی جذابیت داشت دنبال قضیه را گرفتم و شروع کردم به تحقیق و بررسی در مورد انواع سپراتور، سازوکارشان، موارد استفاده و چگونگی عملکردشان. در این بین شرکتی را در اصفهان پیدا کردم که تنها تولیدکننده این دستگاه در ایران بود و از آن هم استفاده میکرد ولی چون این شرکت تولیدات دیگری داشت و فقط روی سپراتورهای جداکننده گوشت از اسکلت تمرکز نکرده بود نتوانستم اطلاعاتی در مورد ریسک سرمایهگذاری یا میزان موفقیت و سودوزیان این کار از آنها کسب کنم، تنها فایده این آشنایی این بود که برخی از انواع سپراتورهای تولیدی این شرکت را بررسی کرده و به این نتیجه رسیدم که با مقداری تغییرات میتوانم نوع بهتر با بازدهی بیشترش را تولید کرده و وارد بازار کنم.
سرمایه اولیهام حدود 20 میلیون تومان بود که مقدار کافی برای شروع به نظر میآمد، با مشورت یکی از دوستان قدیمی که دستی بر آتش داشت تصمیم گرفتیم کار را شروع کنیم، ابزار مورد نیاز را تهیه کرده و در مراحل نهایی تولید بودیم که خبرهایی از گوشه و کنار شنیده شد. اختلاف نظرهایی در مورد غیرمجاز اعلام کردن استفاده از خمیر مرغ توسط کارخانههای تولید سوسیس و کالباس باعث شد تمام برنامههای ما به هم بریزد.
در واقع وزارت بهداشت بر سلامت خمیر مرغ شک کرده بود و تصمیمات و نظرات این وزارتخانه باعث سردرگمی ما شده بود، از یک طرف تولیدکنندگان و حتی متخصصان تغذیه معتقد بودند که خمیر مرغ برای سلامتی مشکلی ندارد و میتوان از آن استفاده کرد از طرفی وزارت بهداشت ادله دیگری ارائه میداد که خلاف این تایید بود.
این اخبار چند ماه ادامه یافت تا آنجا که هنوز هم این جریان در کش و قوس است اما ما نمیتوانستیم بیشتر از این سرمایهمان را در حالت تعلیق نگه داریم و مجبور شدیم تمام ابزار و وسایلی که تهیه کرده بودیم را به قیمتی پایینتر به صاحبانش برگردانیم.
این تجربه به من درس بزرگی داد و آن هم اینکه یک نفر بهعنوان یک سرمایهگذار کوچک نمیتواند درخصوص کاری که هنوز بهنوعی در کشور آزمون و خطا نشده و جواب خودش را پس نداده سرمایهگذاری کند همچنین حتما قبل از شروع هر سرمایهگذاری باید تمام جوانب و حواشی آن کسبوکار به علاوه تجربیات سایرین را از نظر گذراند.