*زمانیکه این یادداشت را میخوانید، پرونده سی و یکمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر با تمام کاستیها و خوبیهایش به پایان رسیده و احتمالاً طبق سنت چند ساله جشنواره اسم دبیر یا رئیس دوره بعد جشنواره مشخصشده است. گمانهها به سمت حمیدرضا نوربخش است، همان کسی که از نیمهراه با وجود مخالفتهای هنرمندان و حتی اهالی رسانه به دلیل عملکرد این فرد در خانه موسیقی بر کرسی رئیس سی و یکمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر تکیه زد.
*همیشه سرمایههای یک جشنواره تعداد و رقم فروش بلیتهای آن نیست. گاهی سرمایههای یک جشنواره حضور هنرمندانی است که در آن شرکت میکنند. اگر در جشنوارههای تئاتر فجر و فیلم فجر همه هنرمندان درجه اول شرکت میکنند، سالهای سال است که هنرمندان موسیقی از شرکت در جشنواره موسیقی فجر ابا دارند.
اگر فلان هنرمند موسیقی شرکت در جشنواره فیلم فجر یا تئاتر فجر را چه برای ساخت موسیقی و چه برای دیدن کارهای جدید سینمایی یا تئاتری کسر شأن خود نمیداند، این هنرمندان از شرکت در جشنواره موسیقی فجر فراری هستند. گویی شرکت نکردن در جشنواره موسیقی فجر افتخاری برای هنرمندان است.این موضوع به اندازهای است که حتی هنرمندان سینما را میتوان در جشنواره تئاتر فجر یا فیلم فجر دید اما در جشنواره موسیقی فجر هرگز.
*البته چند سالی است که قدمهای خوبی برای آشتی هنرمندان برداشته شده است. شاید انتخاب حمیدرضا نوربخش (و حتی انتخاب دوباره او) نه به جایگاه مدیرعاملی او در خانه موسیقی برمیگردد و نه به سابقه مدیریتی او، بلکه انتخاب او با تمام مخالفتها به دلیل هنرمند بودن اوست، کسی که با درد هنرمندان آشناست.
قهر هنرمندان حرفهای موسیقی ایران را در جای دیگری باید جست. کامبیز روشنروان که در بیست و چهارمین جشنواره موسیقی فجر دبیری جشنواره را بر عهده داشت در گفتوگویی با نگارنده اعلام کرد، دلخوری هنرمندان از مسئولان موسیقی کشور و اینکه در طول سالها در کنار هنرمندان نبودهاند باعث قهر هنرمندان از جشنواره موسیقی فجر شده است.
*هنرمندان سرمایه جشنوارههای هنری هستند. در این دوره از جشنواره رئیس جشنواره طی یک اقدام سریع و محافظهکارانه سالار عقیلی را به دلیل گفتوگو با شبکه «من و تو» از جشنواره حذف کرد؛ امری که بعدها توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم بخشیده شد. علی جنتی که پیش از این بارها از رفتارهای محبتآمیز با هنرمندان صحبت کرده بود و دوره خودش مشکل هنرمندان ممنوع الکار بسیاری را برطرف کرد، این بار برخلاف نوربخش که خود از صنف هنرمندان است برخوردی دوستانه را پیشه کرد.برخلاف دورههای گذشته این مدیر دولتی قدمهای دوستی را برای این خواننده جوان برداشت؛ امری که باید امیدوار بود با دیگر هنرمندان هم صورت بگیرد و تنها یک استثنا یا صرفا برای شخص سالار عقیلی نباشد.
*امسال به گواه آمار فروش بلیت از مرز 2 میلیارد تومان هم گذشت؛ امری که مدیران آن را استقبال مردمی تعریف کردند. البته تعریف اشتباهی هم نیست. اما در این میان باید افزایش قیمت بلیت را هم در نظر گرفت. با این حال حضور هنرمندان مطرح جهانی هم نشانه پیشرفت جشنواره در سطح بینالمللی است. اما همچنان جشنواره از عدم حضور هنرمندان طراز اول ایرانی رنج میبرد.
* وظیفه دبیر جشنواره یا رئیس جشنواره تنها این نیست که آمار فروش بلیت جشنواره را بالا ببرد. البته وظیفه او بالا بردن سطح کیفی جشنواره هم نیست. شاید مهمترین وظیفه او جذب سرمایههای مهمی چون هنرمندان است. باید امیدوار بود که دیگر برخوردهای حذفی همچون این دوره پیش نیاید و از همه مهمتر هنرمندان بیشتری در این رویداد هنری حضور یابند. در این صورت جشنواره پربارترین دوره خود را چه ازلحاظ کیفی و چه از لحاظ مالی طی خواهد کرد.
خبرنگار هنری