در آلمان، برای نخستین روز به مدرسه رفتن کلاساولیها، رسمی بسیار قدیمی وجود دارد. روز اول مدرسه، هر کلاس اولی، از طرف خانوادهاش یک مخروط مقوایی بلند که باکاغذهای رنگی بستهبندی شده، با آرزوی موفقیت و شیرینکامی درطول دوران مدرسه، هدیه میگیرد. درون این پاکتها که اغلب هم قد خود بچههاست، با انواع هدیههای کوچک و لوازمالتحریر ساده و البته شکلات و آبنبات پرشده؛
اما سالهاست که بچهها زودتر میخواهند خودشان سفارش بدهند که در درون این پاکت چه باشد و به جای مدادشمعی و خمیرهای رنگی، گوشی موبایل میخواهند. آنها چنان با منطق برای والدین خود ضرورت داشتن موبایل را استدلال میکنند که بزرگترها اغلب به شک افتاده و تنها وقتی معلم مدرسه به آنها اطمینان میدهد که سرکلاس اول، به موبایل هیچ احتیاجی نیست، نفس راحتی میکشند.
بله دنیا عوض شده؛ روزهای آخر تابستان، فروشگاهها مملو از پدر و مادرهایی شده که با حیرت به بچه خود نگاه میکنند که مثل آدم بزرگها، با قیافه بسیار جدی و مصمم، کیف مدرسه انتخاب میکند یا کفش ورزشی که دونمره از پایش بزرگتر را پوشیده، اصرار دارد:
«راحتم! همین خوبه. همینو میخوام». دراین روزها، پدرو مادرها فقط نقش «کارت اعتباری» را برای بچهمدرسهایها بازی کرده، عملا بهجز امور مالی،حمل و نقل و ترابری، هیچ نقش دیگری در خرید مربوط به مدرسه برای بچهها ندارند. بچههای این دوره و زمانه، همهچیز را خودشان میدانند. آنها میدانند که کدام پاککن دفترچه را سوراخ یا سیاه نمیکند، کدام خودکار خوشبوست و اغلب هیچ شانسی برای اظهارنظر والدین باقی نمیماند. ازطرفی برای هیچ بچهای کیفیت کاغذ
خوب دفترچه، دربرابر جلد زیبا با تصویر قهرمان کارتونیاش، شانسی ندارد. جنس بسیارعالی شلوار هرگز برای یک بچه ارزشی ندارد، اما مقبول بودن در بین همکلاسی و دوستان بسیار مهم است.
با وجود آنکه در بیشتر شهرهای اروپا، تحصیل مجانی است و مدارس هیچ شهریهای دریافت نمیکنند، یا بیشتر بچهها با دوچرخه به مدرسه میروند، حدی برای محدود شدن هزینههای مربوط به مدرسه وجود ندارد. از میز تحریرگرفته تا انواع نوشتافزارهای لوکس، کفش و جامدادی تا لباس و کتاب و سلمانی، دراین ایام همیشه هزینه زندگی یک خانواده چند برابر بیشتر میشود.
روزهای آخرتابستان، بازار دستدومفروشیها که فروشنده و خریدار هردو خود بچهها هستند، با نظارت پدر و مادرها، در هر محله برپاست.
دختری که امسال به دبیرستان میرود، کولهپشتی خود را نمیخواهد و پسری به جعبه مجهز پرگارش دیگر احتیاجی ندارد. چراغمطالعه، مجموعه عکسبرگردان، کلاسور یا کتابهای کمکآموزشی، همه با قیمتهای بسیار ارزان خریدوفروش میشوند.
بازار عوض کردنهای مجانی وسایل مدرسه از طریق صفحههای اینترنتی هم دراین ایام بسیار پررونقاند.
یکی از روشهایی که در این زمان برای خرید لوازم مربوط به مدرسه توصیه میشود، آن است که قبل از شروع نخستین خرید، از بچهها پرسیده شود که چه چیزهایی میخواهند و از آنها بخواهیم که خواستههای خود را حتما بنویسند
. بعد از تایید یا تعدیل این لیست، بچهها باید حتما کاغذ یا یادداشت الکترونیکی را همراهشان به خرید آورده و دقیقا از روی لیست خرید کنند. به این ترتیب هم در وقت و پول صرفهجویی شده وهم مقدار زیادی جلوی جروبحث و دلخوریهای مخصوص این دوره زمانی گرفته میشود. با درنظرگرفتن سن فرزند، قبل از وارد شدن به فروشگاه باید درباره قدرت خرید و میزان بودجه با بچهها صحبت کرد.
شرطهایی مثل مخالفت با عکس روی جلد دفترچه، یا نخریدن مداد اِتود را قبل از ورود به مغازه تذکر بدهید و علت هر «نه» گفتن خود را به گردن گران بودن خواسته او نیندازید، که از دست رفتن اعتماد در بچهها گرانتر از هرچیزی تمام خواهد شد.