تهران کوچه تجاری کم ندارد. کوچههایی که در گذر زمان نه تنها اهمیت اقتصادی خود را از دست ندادهاند بلکه کسبوکارهای جدیدی را هم به خود دیدهاند. یکی از این کوچههای قدیمی و مهم تهران موسوم به مروی است. کوچهای که بنا به اسناد تاریخی بیش از 200سال قدمت دارد و مربوط به دوران قاجار است. با احداث بیش از 7پاساژ در این کوچه و مرمتهایی که روی بناهای آن انجام شده است، رنگ و روی امروزی هم به خود گرفته است.
مروی از کوچههای قدیمی تهران است و از همان ایام در شمار اماکن معروف خرید محسوب میشده است که در مجاورت خیابان ناصرخسرو واقع شده است. کوچه مروی، کوچهای شرقیغربی است و از سمت غرب و از خیابان ناصرخسرو مقابل شمسالعماره شروع شده و به خیابان پامنار ختم میشود. به دلیل وجود مهاجران عرب در این محل جلوههای فرهنگ و زندگی عربی را میتوان در این کوچه و اطرافش دید. وجود تعدادی خوراکفروشی با تابلوهایی به زبان عربی و عرضه خوراکهایی نظیر فلافل نشانگر این فرهنگ است. اگر در این کوچه قدم بردارید، معمولا چند نفر عربزبان را در حال مکالمه خواهید دید که بخش قابل توجهی از کسبه بازار را هم تشکیل میدهند.
هم تجارت، هم سیاحت
در هیاهوی شهری و ساختمانهای سر به فلک کشیده، دیدن بنایی با آجرهای سهسانتی و عطر کاهگل ارزشی وصفناشدنی دارد. تجربه چنین لحظهای زمانی میسر میشود که به کوچه مروی بروید و مسجد آقامحمود را از نزدیک ببینید. دیوارهای کوتاه، طاقهای گنبدیشکل، خشت و گل و تیرکهای چوبی به جای سنگ مرمر، آجر سهسانتی و سیمان و آهن، اینها ویژگیهایی است که یک ساختمان قدیمی را از بنای نوساز متمایز میکند.
خیابان پامنار، خیابان ناصرخسرو و خیابان 15خرداد؛ مجموعهای تاریخی در دل تهران. جایی که همزیستی سنت و مدرنیته را میتوان دید. نام کوچههای این اطراف هم جالب است. مثلا کوچه جارچیباشی در خیابان پامنار یا مهمانپذیری با شماره تلفن شش رقمی به نام کارون در همین اطراف. ساختمان شمسالعماره، دبیرستان مروی، مسجد مروی، حوزه علمیه مروی، سرای دار، بازار قدیمی مروی و مسجد آقامحمود یا مسجد حکیم، آثار تاریخی هستند که در اطراف و درون کوچه مروی قرار دارند. هر چند دبیرستان مروی بعد از دهه 60شمسی از بین رفت و تبدیل به پاساژ شد.
مسیر دسترسی
برای رسیدن به کوچه مروی چند راه پیش رو دارید. آسانترین راه استفاده از مترو است؛ با رفتن به ایستگاه متروی امامخمینی و سپس طی مسیر به سمت خیابان باب همایون. اگر از میدان توپخانه وارد خیابان باب همایون شوید، از طریق خیابان باب همایون، به خیابان ناصرخسرو میرسید. در قسمت ورودی کوچه مروی، مجسمه زیبایی قرار دارد. مسیر دیگر از طریق خیابان ناصرخسرو، کوچه خدابنده لو، بعد از باغچه علیخان، مقابل سقاخانه فرات است.
تاریخچه کوچه مروی
از کسبه بازار در مورد وجه تسمیه کوچه که میپرسم چند نفر اظهار بیاطلاعی میکنند و چند نفری هم میگویند از نام خان مروی گرفته شده است. اما اینکه این خان مروی کیست و به چه دورهای مربوط است را کسی نمیداند.
مطابق گزارشهای تاریخی، قدمت این کوچه به 200سال پیش میرسد؛ در آن زمان که مرزهای جغرافیایی ایران بسیار گستردهتر از امروز بود و خراسان بزرگ هنوز بخشی از آن سرزمین وسیع باستانی به شمار میرفت، شهرهای هرات، بخارا، مرو، سمرقند و غیره از ایران جدا نشده بود. آن زمان شهر مرو حاکمی از طایفه قاجار به نام محمدحسین خان داشت.
در اوایل سلطنت فتحعلیشاه ازبکها به مرو حمله کردند و محمدحسینخان که اجدادش از زمان شاه طهماسب صفوی حکومت آن حدود را داشتند، از آنان شکست خورد و در سال 1214 هجری قمری به کابل فرار کرد و از آنجا به قندهار و از قندهار به سیستان رفت و در نهایت به تهران آمد.
در تهران نیز با عزت و احترام فتحعلیشاه مواجه شد و لقب فخرالدوله یافت. وی که از کارهای درباری سر باز زد در محله کنونی کوچه مروی با احداث بناهایی به زندگی ادامه داد. وی در طول اقامت خود در تهران، ثروت فراوانی اندوخت و در غربیترین نقطه محله عودلاجان داخل حصار صفوی شهر تهران خانه و باغی برای خود تدارک دید. آن باغ و خانه در کوچه مقابل عمارت شمسالعماره که امروز به کوچه مروی شهرت دارد، قرار داشت.
خان مروی در زمان حیات خویش در زمینی در شمال کوچه مروی در سال 1231 قمری یک مسجد و بنا بر رسم معمول آن روزگار مدرسه علوم دینی در مجاورت آن بنا کرد. او بعدها باغی که در جنوب آن مسجد و در ضلع جنوبی کوچه مروی قرار داشت، وقف مسجد و مدرسه دینیاش کرد و در پایان عمر تمام اموال و املاک مزروعی را که مشتمل بر چند آبادی و نیز چندین خانه، دکان و غیره بود به همین منظور وقف مسجد و مدرسه کرد. این مدرسه و مسجد به خان مروی یا مروی شهرت یافت. هر چند در برخی از اسناد این ابنیه را با اشاره به لقب او (فخرالدوله) فخریه نیز نوشتهاند.
در دوره ناصرالدین شاه با ساخته شدن عمارت شمسالعماره مقابل این کوچه و احداث خیابان ناصریه (ناصر خسرو) میدانی مقابل سردر شرقی ارگ سلطنتی ابتدای کوچه مروی پدید آمد که به میدان شمسالعماره مشهور شد. ساخته شدن این ابنیه تازه باز هم بیش از پیش سبب شد تا کوچه مروی در مرکز توجهات پایتختنشینان قرار گیرد.
بهویژه اینکه بازارچه مروی توانسته بود تهرانیها را به خود جلب کند. بازارچه و گذر مروی در آن زمان از نامدارترین بازارهای دارالخلافه ناصری به شمار میرفت. این وضعیت ادامه داشت تا اینکه در دوران رضاشاه در اراضی وقفی باغ مروی، دبستان و دبیرستانی برای تحصیل دانشآموزان با شیوه نوین احداث شد.
پیر بازار مروی
پیرمردی زیر طاق دودگرفتهای نشسته و اهالی بازار میگویند بیش از 70سال است که زیر این طاق سیاه نشسته و از قدیم تاکنون به تعمیر بخاری و سماور میپردازد. مغازههای بغلی به او میگویند حاج حسین سماورساز. چشمان روشنی دارد و البته نافذ، پوستی سپید و انگشتانی کشیده که همگی از زیبایی دوران جوانیاش حکایت میکند.
هرچند ردپای گذر شلاقوار زمان شیارهای پیدایی بر گونههایش کشیده است. اخلاق تندی دارد و حاضر نیست حرفی بزند. خودش که حرف نمیزند، اما پیرمردی سیهچرده اطلاعاتی در مورد حاج حسین میدهد: وسایلی که هیچکس نمیتواند درستشان کند، او درست میکند.
هنری که او دارد هیچکس ندارد. عشقش به سماور و چراغ و غیره است. این پیرمرد که خودش هم از سال 50 که از عراق به ایران آمده، در این کوچه کار میکند، من را از پافشاری برای گفتوگو با پیرمرد منصرف میکند و میگوید اهل این کارها نیست. وی در مورد تغییراتی که کوچه از آن زمان تاکنون به خود دیده است، ابتدا سری تکان میدهد و اضافه میکند: آن زمان اینجا پاساژی نبود. بیشتر جایگاهی برای عرضه موادغذایی بود که از شهرستانهایی چون کرمانشاه و غیره میآوردند. مثلا روغن محلی کرمانشاه اینجا مشهور بود. ادویه و خرما را هم از عراق و خوزستان میآورند. گاراژ شمسالعماره این بغل بود که هر کس از عراق میآمد، اینجا هم محل اقامتش بود و هم تجارتش.
مشتریان کوچه مروی
هر چه به ظهر نزدیکتر میشویم بر تعداد خریداران کوچه مروی اضافه میشود و سروصدای بیشتری بر کوچه حاکم میشود. قیافه مشتریان نشان میدهد از همه اقشار به کوچه مروی مراجعه میکنند. خریداران هم این نکته را تایید میکنند.
با صحبتهایی که با چند نفر از آنها دارم از دلیل انتخاب مراکز فروش این کوچه میگویند. اکثر آنها با مقایسهای که از این کوچه با دیگر مراکز خرید تهران دارند، از قیمتهای مناسب آن میگویند. پسر جوانی میگوید مروی یکی از مراکز بورس خرید عطر و ادکلن است. مثلا عطری که در کوچه مروی میخرم 300 هزار تومان، در میرداماد باید 450هزار تومان بخرم چون آنها پول جای خود را هم میگیرند.
خانم دیگری که در حال خرید قهوه است میگوید از اینجا قهوه را چند هزار تومان ارزانتر میتوان خرید. از طرفی خرید قهوه کیلویی هم در اینجا امکانپذیر است. تنوع طرح و سایز در اجناسی مانند پوشاک دلیلی است که خانم جوانی را به این کوچه کشانده است. وی که در حال خرید بارانی است، میگوید: همین بارانی 190هزار تومانی در مراکز خرید بالای شهر تا 300هزار تومان قیمتگذاری شده است.
فروشندگان مروی
در کوچه مروی هم خردهفروش داریم و هم عمدهفروش. یکی از فروشندگان وسایل خرازی این کوچه را از مراکز بورس وسایل خرازی میداند و به همین دلیل استقرار در این کوچه را مزیتی برای فروش میداند. چون مشتریان هم دید مثبتی نسبت به این کوچه دارند.
یکی از فروشندگان عطر وادکلن هم میگوید: ادکلن و عطرهای موجود در بازار و مغازهها یا فرانسوی اصل است یا تولید امارات که از روی برندهای مشهور تولید میشوند البته شیشه اورجینال ندارند، اما کیفیت بالایی دارند و قیمتشان از 30 هزار تا 120 هزار تومان است.
عطرهای فرانسوی هم بسته به اصل بودن و برند بودن و غیراصل بودن بین 100هزار تا یکمیلیون تومان قیمت دارند. مثلا برندهایی چون شانل یا دیور از 500 هزار تا یک میلیون تومان قیمتگذاری شدهاند. به گفته چند تن از فروشندگان این کوچه، روزانه دهها هزار نفر خریدار در این کوچه رفتوآمد میکنند و گردش مالی عظیمی را رقم میزنند.
هزینههای رهن و اجاره
1200 مغازه در کوچه مروی واقع شده است. در هر مغازه حداقل دو نفر فروشنده مشغول به کار هستند. یعنی دستکم دوهزار نفر شاغل مستقیم در این کوچه به کسبوکار مشغول هستند. هزینههای اجاره مغازه در این کوچه بین 5 تا 10میلیون تومان است. از آنجایی که املاک این کوچه موقوفه مسجد است، ملکیت خصوصی نیستند و همگی سرقفلی هستند. البته رهن کمتر میگیرند. بیشتر اجاره است.
معمولا هم به این صورت است که پول یک سال اجاره را یک باره و بهصورت کامل میگیرند. در پاساژهای کوچه هم بسته به اینکه مغازه در چه طبقهای قرار گرفته باشد، هزینهها متفاوت است. رهن کامل در طبقات زیر همکف تا 40میلیون تومان است.
مثلا منفی دو یا سه. البته طبقات بالا هزینههای رهنشان به 100میلیون تومان هم میرسد. هرچند هزینههای مذکور تا حدود زیادی گران به نظر میرسد اما با صحبتهایی که با فروشندگان جوان کوچه مروی داشتیم، تقریبا گلایهای از این اوضاع ندارند. البته گرانیهای اخیر و هزینههای بالای خرید اجناس چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت.
اما کار بیشتر و خریدوفروش بیشتر تنها راهکار برای جبران مافات این هزینههاست. از طرفی، چون این کوچه مرکز بورس بسیاری از کالاهاست همیشه خریداران عمده و خرده زیادی در کوچه حضور دارند و نمیتوان کوچه مروی را بدون مشتری تصور کرد. کوچهای که دیگر با خاطرات دور و دراز خریداران و فروشندگان پیوند خورده است و رفته رفته کاربریهای تجاریاش افزایش مییابد.