آمارها نشان می دهد از سال 1388 برخلاف تصورها آمار گردشگران ورودی به ایران روند صعودی داشته و در سال 1394 به بالاترین حد خود یعنی بیش از پنج میلیون نفر رسیده است (منبع: بانک جهانی)، این موضوع چند موضوع را به ما یادآوری می کند:
اول) هیچ وقت به تصورات و شواهد خود اعتنا نکرده و فقط به مستندات و آمار معتبر رجوع کنیم. تا پیش از این آمار اکثر مردم و حتی کارشناسان در مباحث خود از ریزش شدید گردشگر از سال 88 به بعد یاد می کردند که آمار عجیب بانک جهانی نشان داد ورود گردشگر از نظر تعداد به داخل ایران روند صعودی داشته و البته که این افزایش شیب خوبی را هم طی کرده است.
دوم) ایران ظرفیت بالایی برای پذیرش گردشگر داشته و اگر از این ظرفیت به خوبی استفاده کند می تواند آمار صعودی و شیب خود را تندتر کند.
سوم) آیا این ظرفیت ها را تبدیل به موقعیت های بهتر گردشگری کرده ایم؟ آیا با توجه به محدودیت های موجود در کشور از ظرفیت های موجود به بهترین شکل ممکن استفاده کرده ایم؟
در نهایت مفهوم تبلیغات برای گردشگری ایران معنای خاص خود را پیدا می کند، این آمار صعودی به ما نشان می دهد که با تبلیغات هدفمند و بهینه و شناخت بازارهای هدف به صورت جدی تر با روش های مختلف مانند شرکت در نمایشگاه ها، رسانه ها، تولید محتوا و مدیا و البته آگاهی از نیاز توریست های ورودی، به راحتی می توانیم این آمار را افزایش دهیم.
در شرکت توریستی بزرگی که به عنوان مدیر بازاریابی و فروش حدود چهار سال کار می کردم همیشه وقتی قصد افزایش فروش از طریق تبلیغات را داشتیم یکی از اعضای هیات مدیره سوال خوبی می کرد و آن سوال این بود: اینکه ما این همه قصد افزایش فروش را داریم، آیا ظرفیت پذیرش حجم بیشتر فروش را داریم؟ آیا زیرساخت افزایش فروش مثل وسایل نقلیه، هتل، تور لیدر حرفه ای بیشتر، رستوران های باکیفیت و... را داریم؟
برمی گردیم به تبلیغات گردشگری در ایران و بررسی ظرفیت های موجود در ایران و سوالی که از عضو هیات مدیره شرکت اسبقم به ذهنم آمد و آن این بود که: همه جا صدای شیون و فریادهای منتقدین بلند است که چرا تبلیغ ملی و برند خاص برای گردشگری نداریم؟ چرا خوب تبلیغ نمی کنیم؟ چرا ایران را به دنیا خوب معرفی و تبلیغ نمی کنیم؟ و حالا همان سوال مطرح می شود که آیا زیرساخت ها برای افزایش گردشگر آماده است؟
همه این انتقادها در حالی است که هیچ زیرساخت آماده ای برای پذیرش گردشگر خارجی در ایران وجود ندارد و شهرهای اصلی توریستی ما در فقر امکانات گردشگری به سر می برند، به عنوان مثال تعداد هتل های پنج ستاره شیراز و اصفهان به عنوان پایتخت فرهنگی ایران به تعداد اعداد دورقمی نمی رسد، در نتیجه چگونه تبلیغات کنیم وقتی هیچ گونه زیرساختی برای این امر وجود ندارد؟
سیستم وسایل نقلیه در ایران سال هاست که دچار مشکل است و به جز وسایل نقلیه در حجم اتوبوس و برخی ون ها، سایر آنها مانند میدل باس ها و مینی بوس ها از پایین ترین کیفیت ممکن برخوردار است، همچنین در مورد راهنمایان گردشگری آموزش دیده و حرفه ای با اینکه رشد بسیار خوبی داشته است اما همچنان ضعف کمبود این راهنمایان حس می شود و بسیاری موارد دیگر که گفتن آنها تکرار مکررات بوده و حتی عادی ترین مردم نیز از وضع آنها باخبر هستند، تمام این موارد گفته شد نه برای اینکه تبلیغات نکنیم و بماند که اصلا تبلیغات خاصی نداریم، بلکه گفتیم تا نشان دهیم که تبلیغ خوب است ولی به شرط آنکه زیرساخت ها آماده شده و ما بتوانیم با پشتوانه تبلیغ کنیم، شاید یکی از علل اساسی تبلیغات ترس از عدم توانایی در رفع نیازهای مسافران باشد، شاید تبلیغات نداریم چون می دانیم زیرساخت ها آماده نیست و هنوز مشکل داریم، در آخر همه ما می دانیم که صنعت گردشگری ایران خصوصا در بخش توریست های ورودی بسیار پیشرفت کرده، نکته حائز اهمیت این است که در سال های قبل اکثر گردشگران خارجی افراد مسن بودند، اما اخیرا و در سال های اخیر سیل جالبی از گردشگران که بخش جوانان را تشکیل می دهند نیز وارد کشورمان شده اند که این خود نشان از پیشرفت خوب چه به صورت کیفی و چه کمی در صنعت گردشگری می دهد، ایران با وجود محدودیت هایی که ممکن است برای گردشگران خارجی به وجود آورد، همچنان جزو یکی از مقاصد جذاب برای بازدید خواهد بود، تبلیغات دهان به دهان گردشگرانی که پس از بازدید از ایران به کشور خود منتقل می کنند، تبلیغات شبکه های خارجی، همه و همه باعث شده است تا ایران از مقاصد خوب و جذاب برای گردشگری و در رأس آن گردشگری فرهنگی قرار بگیرد، در نتیجه امید است با توجه ویژه مسئولین و خصوصا ریاست محترم جدید سازمان میراث فرهنگی و جذب ایده های نو بتوانیم قدمی تازه در پیشرفت صنعت گردشگری و البته هتل داری کشور در راستای افزایش گردشگران ورودی برداشته و بتوانیم با تربیت متخصصان و راهنمایان حرفه ای در راستای پذیرایی هرچه بهتر از آنها قدم برداریم.
مشاور فروش و بازاریابی