هر وقت از مشاوران تبلیغاتی میخواهید که یک پیشنهاد تبلیغاتی به شما بدهند، اکثرا فورا میگویند: چقدر بودجه دارید؟ مسئلهای که دردسرساز شده و بسیاری از کسبوکارها فقط به خاطر اینکه هزینه کافی بابت این موضوع ندارند، عطای تبلیغات را به لقایش میبخشند و بدون هیچ تلاشی در این زمینه سعی میکنند به شیوههای دیگری محصولشان را بفروشند اما اکثر کسبوکارها بعد از مدتی به این نتیجه میرسند که به تبلیغات نیاز دارند و باید از آن برای اقناع یا ترغیب مشتری استفاده کنند.
در این میان هستند کسبوکارهایی که با پی بردن به لزوم صرف بودجههای نجومی از خیر تبلیغات نمیگذرند و خودشان به فکر اجرای یک شیوه خلاق و ارزانقیمت میافتند.
به یاد دارم چند وقت پیش وقتی سوار مترو شدم، خانمی از شیوه جالبی برای تبلیغ کسبوکار کوچکش استفاده میکرد. او تراکت تبلیغاتی را با کاغذ و مقوای رنگی درست کرده و با مدادهای رنگی با دست روی آن نقاشی کشیده بود. علاوه برنقاشی، به شکل سادهای شماره و آدرس محل کار خود را نیز روی تراکت نوشته بود. تراکت دستساز این خانم آنقدر زیبا و ساده بود که هر مسافری با دیدنش به ذوق میآمد و فورا با دریافت آن شروع به پرسیدن دربارهاش میکرد. این خانم بهراحتی توانسته بود، سختترین مرحله تبلیغ یعنی جلب توجه مخاطب را سپری کند. حال که گوش مخاطب آماده شنیدن بود میتوانست شروع به ارسال پیام تبلیغاتی خود کند. مخاطب آماده نیز سریعتر میتوانست پیام را هضم و دریافت کند. این شیوه برای این خانم هزینه بالایی نداشت، ولی به هرحال توانسته بود او را به هدفش برساند.
نکته جالب دست به دستشدن تراکت دستساز این خانم توسط مسافران بود. چون اکثرا با دیدن آن خواهان این بودند که از ماجرا سردربیاورند. حال در این میان خانم گاهی در توضیحاتش به مخاطبان میگفت اگر تمایلی به خرید و دیدن تراکت ندارید، لطفا آن را به نفر بعدی بدهید، چون دیگر هزینه تهیه تراکتها را ندارم، در واقع خانم بهراحتی با همین نکته توجهها را به تراکت جلب میکرد و اکثرا متوجه میشدند که چقدر برای تهیه آن زحمت کشیده شده، حتی برخی شماره را در دفتر یا تلفن خود ثبت میکردند و تراکت را به نفر بعدی میدادند. این خانم شاید نمیدانست که در حال اجرای یک شیوه تبلیغاتی علمی است.
شیوه جاذبه احساسی، روشی است که در آن با تحریک احساسات و عواطف مشتریان صاحب کسبوکار پیام را به مخاطب رسانده و او را ترغیب به خرید میکند. معمولا تبلیغاتی که از طریق تحریک احساسات پیام را به مخاطب میرساند، تأثیرگذارتر و ماندگارتر است و مخاطب را راحتتر با محصول و پیام درگیر میکند. مشتریان این خانم بدون شک درباره آن تا آخر روز با چندنفری گفتوگو و جریان را چندین بار در ذهنشان مرور میکردند. البته امکان داشت که تراکت را به تعدادی هم نشان میدادند و در این نشان دادن، ناخودآگاه درباره کسبوکاری که از این شیوه تبلیغاتی استفاده کرده بود، صحبت میکردند.
پس میتوان نتیجه گرفت که گاهی با کمترین هزینه هم میتوان تبلیغ کرد. اجرا و پیشنهاد چنین شیوههایی فقط نیاز به خلاقیتی اندک دارد و مشاوران تبلیغاتی در این زمینه باید به فکر باشند. در این بازار بیسرمایه، مشاوران تبلیغاتی باید به فکر کاهش هزینه تبلیغاتی برای کسبوکارها باشند و این موضوع را درنظر بگیرند که اگر شیوه تبلیغاتی کمهزینه آنها نتیجهبخش باشد و فروش کسب وکار بالا برود، آنها نیز سود خواهند کرد.