کتاب خواندن برای بچهها یکی از مهمترین بخشهای زندگی هر کودکی محسوب میشود. بچهها با قصهها خو میگیرند، به شخصیتها دل میبازند و از آنها قهرمان میسازند و با آنها تا مدتها زندگی میکنند. بچهها با توجه به اینکه دختر باشند یا پسر داستانهای خاص خودشان را دارند. دخترها معمولا با شخصیتهای رویایی و عاشقانه و فانتزی با چشمهای درشت و زیبا و موهای بلند همذات پنداری میکنند و رویاهای کودکیشان را در زندگینامه آنها میبینند.
پسرها بیشتر درگیر شخصیتهای قهرمانی و قوی هیکل و قدرتمند هستند تا بتوانند نیروی مردانه و شور زورمندی را در خیالشان بال و پر دهند. از سوی دیگر، هر قصهای در هر سنی برای بچهها مناسب نیست، فارغ از اینکه شاید درکی از وقایع کتاب نداشته باشند و معنای خیلی از لغات را ندانند ممکن است باعث درگیریهایی در ذهنشان شود که به هیچوجه برای سنشان و ساختن روحیات و شخصیتشان مفید نیست. حالا نقش والدین که باید بچهها را با قصههای مناسب روحیه و سنشان آشنا کنند از اینجا پر رنگ میشود.
پدر و مادرها باید بدانند از چه سنی و از کجا شروع به خواندن داستانهای مختلف بکنند. آنچه در ادبیات کودکانه همیشه تکرار میشود همین شخصیتهاییهاست که خیلی شبیه طرز فکر و رویای بچههاست. کافی است بزرگترها نگاهی دقیق به داستانها داشته باشند تا این شخصیتها را پیدا کنند و بچهها را با آنها دوست کنند. به مرور متوجه میشوند که بچهها چقدر راحت از کارهای خوب این شخصیتها تقلید میکنند و حتی کارهای بد را با بررسی اشتباهات آنها انجام نمیدهند. داستانهای کلاسیک و به نسبت قدیمی که سالهاست میان بچههای نسلهای مختلف چرخیده هنوز هم میتواند برای کودکان جذاب باشد. مثلاً قصه «سیندرلا»، «زیبای خفته» و «سفید برفی» بیشک برای همه دختر بچهها هیجانانگیز و دوست داشتنی است. این قصهها که کارتونهایشان هم در دسترس هست برای آشنایی با دنیای قصه و شناخت شخصیتهای سفید و سیاه در دنیا، قدم خوبی برای شروع کار مادری است که دختربچهای در خانه دارد.
تجربه نشان داده هیچ دختر بچهای از این سه قصه فرار نمیکند و حتماً به یکی از این سه شخصیت دلبسته میشود. «ماجراهای تن تن و میلو»، «جک و لوبیای سحر آمیز» و «زورو» سه داستان کلاسیکی است که میتواند با توجه به محتوا و شخصیتهای پسرانهای که دارد برای پسر بچهها جالب و شنیدنی باشد. کاملاً واضح است که داستانهای زیادی هستند که جنسیت نمیشناسند و دخترها و پسرها هر دو از شنیدن و نزدیک شدن به شخصیت آنها احساس رضایت میکنند. «آلیس در سرزمین عجایب»، «سه بچه خوک»، «گربه چکمه پوش»، «پینوکیو»، «گالیور»، «گربههای اشرافی» و داستانهایی شبیه اینها تا امروز در تاریخ ادبیات بچههای دنیا نقش پررنگی داشتند و هنوز هم نسلهای جدید کودکان با آنها ارتباط خوبی برقرار میکنند. البته شخصیتهای زیادی طی سالهای اخیر به ادبیات کودکان دنیا اضافه شدهاند که بچههای نسل امروز و دنیای تکنولوژی در پی کشف زندگی آنها و ساختن بازیهایی با آنها هستند.
«هری پاتر» از معروفترین این شخصیتهاست که دختر و پسر را مجذوب خودش کرده. «اسپایدر من» مرد عنکبوتی رویایی خیلی از پسرهای این روزهاست. «بن تن» هم دیگر شخصیتی است که محبوب خیلی از پسرهای نسل امروز است. «خانواده خرسها»، «ماجراهای فرانکلین»، «فسقلیها» و « مینینی» از دیگر قصههایی است که برای دختر بچههای نسل امروز جذابیتهای خاصی دارد. با یک نگاه کلی خواهیم دید که داستان خواندن برای بچهها فرآیندی است که نیاز به دقت و توجه خاصی دارد. از انتخاب کتاب تا نوع روایت کردن قصه برای بچهها و رها کردن آنها در دنیایی رویایی یکی از مهمترین کارهایی است که مادران و پدران در شش سال اول زندگی بچه هایشان باید انجام دهند.
* روزنامه نگار