فکر کنید یک روز تصمیم بگیرید برای فرزند خودتان قصه بخوانید، اینکه از کجا باید شروع کرد و سراغ چه کتابی رفت تا اینکه از چه سنی برای بچه میشود کتاب خواند نخستین سوالاتی است که ذهن هر کسی را درگیر خودش میکند. در تحقیقات جدید علمی تا حدودی ثابت شده که برای عادت دادن كودك به كتابخوانی باید از دوران جنینی شروع کرد. مادران باردار اگر در طول روز، زمانی را به خواندن شعر، داستان یا ترانههای كودكانه برای فرزندشان اختصاص دهند و در فضایی آرام و بیسروصدا با صدای بلند برای او كتاب بخوانند، در آینده میتوانند تاثیر این کار را به خوبی ببینند.
فرزندان این مادران راحتتر با دنیای کتابخوانی آشنا میشوند. بعد از تولد هم از همان ابتدای نوزادی باید برای بچهها قصه خواند و حتی کتابهای مخصوص کودکان را دستشان داد تا با آن بازی کنند و به عکسهای رنگی آن واکنش نشان دهند. باید برای بچهها قصههایی خواند که جذاب باشد، شخصیتهای دوست داشتنی و قهرمان داشته باشد و مناسب با سن و فضای روحی بچهها باشد.
داستانی که خیلی کلاسیک و حرفهای باشد و بچه چیزی از آن نفهمد میتواند او را از قصه شنیدن بیزار کند. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که بچهها الگوبرداری را از بدو تولد با خودشان دارند و نخستین الگوهای آنها پدر و مادرند، اگر در طول روز والدین خود را در حال مطالعه ببینند حتما به کتاب خواندن علاقهمند میشوند. بچهها باید به کتاب خواندن عادت کنند و این عادت را بیش از همه از مادر و پدر و بعد از محیط اطرافشان میگیرند.
نشانههای دیگری که از کتابخوانی در زندگی بچهها میتوان دید حضور شخصیت قصهها در بازیهای روزانه آنهاست. بچهها با شخصیتهای قصه دوست میشوند و در خاطرشان به خوبی میماند و در طول بازیهای کودکانهشان از آنها استفاده میکنند. وقتی کودک کمی بزرگتر شد و قادر به تشخیص و انتخاب شد میتوان با او به کتاب فروشی رفت و او را در انبوه کتابهای رنگی و جذاب کودکانه رها کرد.
باید اجاره دهیم کودکان خودشان کتابها را در دست بگیرند، ورق بزنند، با آنها بازی کنند و در نهایت با انتخاب خودشان برای آنها کتاب بخریم. این کار نهتنها روحیه خودساختگی و اعتماد به نفس کودک را بالا میبرد بلکه او را به این فعالیت علاقهمند و مشتاق میکند. وقتی بچهها از سنین کودکی با کتاب آشنا شوند کمکم خودشان برای خرید و خواندن کتاب پیشقدم میشوند و از مادر و پدر میخواهند برایشان داستان بخواند. در اینجاست که والدین باید به این حرکت کودک روی خوش نشان دهند و حتما برایش قصه بخوانند. بگذارند کودکشان با قصههای شیرین به خواب برود و روزها ذهنش با داستانهایی که شنیده درگیر باشد.
بهترین راه قصه خواندن برای سنین پایین بچهها زمان خواب و استراحت است. بچهها در طول روز تماما سرگرم بازی و شیطنت هستند و کمتر ممکن است بنشینند و به قصه گوش دهند. اما اگر عادت کنند شبها با کتاب خواندن به خواب بروند بعدها خودشان هم پیش از خواب برای خواندن کتاب وقت میگذارند، البته این روزها با پیشرفت تکنولوژی و دنیای اینترنت و علم راههای دیگری هم برای قصه شنیدن بچهها هست.
کافی است از سیدیهای ضبط شده داستانها کمک بگیریم و شبها بچهها را با صدای این قصهها بخوابانیم. همه اینها راههایی است که مادران و پدران میتوانند بچهها را با کتاب خواندن آشتی دهند مهم این است که ما بخواهیم و تصمیم بگیریم بچههایمان کتاب را بشناسند و بخوانند و در آینده از مهمترین بخشهای زندگی آنها باشد.
* روزنامه نگار