امروزه فضای رقابتی بین سازمانهای معتبر دنیا باعث شده که آنها در مورد آینده فعالیتهای خویش نیز تصمیمات و برنامهریزیهایی را اتخاذ کنند. برخی از سازمانها براساس تحقیقات بازاری که انجام میدهند، پیشبینیهایی را از آینده سازمان و بازار خود صورت داده و براساس آن پیشبینیها تصمیمات و برنامهریزیهایی را اتخاذ میکنند اما برخی دیگر از سازمانهای معتبر با استفاده از مقوله آیندهپژوهی با چالشهای پیش روی خود مقابله کرده و تصمیمات و برنامهریزیهای مستحکمتری را اتخاذ میکنند؛ اینکه سازمانهای ایرانی نیز چگونه میتوانند از طریق آیندهپژوهی آینده سازمان خود را تضمین کنند، بهانهای شد تا «فرصت امروز» سراغ دکتر محمد بلوریان تهرانی، مدرس و مشاور کسبوکار برود.
محمد بلوریان تهرانی، مدرس و مشاور کسبوکار در گفتوگو با «فرصت امروز» میگوید: آیندهپژوهی به مجموعهای از اقدامات گفته میشود که به مطالعه روندها میپردازد. بهعنوان نمونه مجموعهای از وقایع رخ میدهد و این وقایع روندی را میسازد و این روندها در آینده باعث تغییراتی در سازمانها میشود. از طرفی به آیندهپژوهی، برنامهریزی روبه عقب نیز گفته میشود و به این موضوع اشاره دارد که اتفاقاتی که رخ میدهد در آینده منجر به شرایطی میشود که سازمان باید خود را در آن نقطه در آینده قرار دهد و زیرساختهای لازم برای آن شرایط را مهیا میکند که مشتریان خود را از دست ندهد.
بهصورت کلی آیندهپژوهی از ترکیب و تعامل چهار مولفه به دست میآید؛ مولفه اول وقایع و رویدادها، مولفه دوم روندهای بلند مدت، مولفه سوم برداشت، تصویر ذهنی و قضاوت مخاطبان نسبت به روندها و مولفه چهارم اقدامی است که سازمانها باید انجام دهند بهطوریکه آثار زیانبار مولفههای پیشین گریبانگیر سازمان نشود.
او ادامه میدهد: آیندهپژوهی با مقوله پیشبینی سازمانها از آینده وضعیت خود تفاوت دارد؛ چون در پیشبینی سازمانها ابتدا زیرساختهای خود را آماده و اقدام به پیشبینی از آینده خود میکنند اما در آیندهپژوهشی این روندها هستند که حائز اهمیت است. بهعنوان نمونه اگر در 10 سال آینده فروش سازمانی کاهش پیدا کرد باید از الان چه اقداماتی را در راستای این موضوع انجام دهد.
دو برابر شدن طبقه متوسط در 10 سال آینده
بلوریان تهرانی اظهار میکند: طبق مطالعاتی که در این زمینه انجامشده است تقریبا طبقه متوسط جامعه در 10 سال آینده دو برابر خواهد شد؛ یعنی از 4میلیارد نفر بیشتر خواهد شد. همین موضوع هجوم تقاضا را به وجود خواهد آورد و سازمانهای ایرانی نیز باید در این راستا برنامهریزیهایی را اتخاذ کنند که در آن شرایط چه اقداماتی را انجام دهند؛ چون در حال حاضر هنوز شرایط آنقدر پیچیده و رقابتی نیست.
این مدرس کسبوکار میافزاید: بهعنوان نمونه در مورد تشکیل اتحادیه اروپا نیز روندهایی وجود داشت؛ بهعنوان نمونه مردم این کشورها با مشکلاتی مواجه بودند و این مشکلات روندهایی را ساخته بود که این روندها در 10 سال آینده قطعا بسیار بیشتر میشد و همین موضوع باعث شده بود که اروپای واحدی تشکیل شود. این موضوع نمونهای از آیندهپژوهی است که سازمانها هم میتوانند از این نمونه استفادههای زیادی را انجام دهند.
در این میان مولفه اول در تشکیل اتحادیه اروپا که نمونه خوبی برای مقوله آیندهپژوهی است، جابهجایی افراد، سرمایه، نیروی کار و... بین کشورهای مختلف اروپایی بود و مولفه دوم آیندهپژوهی در این موضوع، روندها است که در بلندمدت رویدادهای مولفه اول تکرار میشد و در یک دوره زمانی 20 ساله رفتوآمدها، انتقال سرمایه و. . . برای افرادی که در این کشورها زندگی میکردند بهسختی صورت میگرفت که همین موضوع مولفه سوم را ایجاد کرد که باعث شد تصویر ذهنی به وجود آید که چاره این چالشها چیست و چگونه میتوان این چالشها را از میان برد؛ همین تصویر ذهنی باعث شد اروپای واحدی تشکیل شود که برای تشکیل اروپای واحد باید چندین اقدام را در راستای زیرساختهای این موضوع انجام میدادند.
بلوریان تهرانی میافزاید: آیندهپژوهی که سازمانها ایرانی نیز باید به آن توجه کنند در تشکیل اتحادیه اروپا به این صورت شکل گرفت که تمامی کشورها در وهله اول پول واحدی را داشته باشند. از طرفی مرزها را بردارند و ویزای شینگن به مردم دهند و آخرین اقدام هم این موضوع بود که واحد قانونگذاری را برای کشورهای مختلف در نظر بگیرند؛ این سه موضوع زیرساختهایی بودند که در راستای رفع گرفتاریهای مردم کشورهای اروپایی ایجاد شدند.
رویای بدون زیرساخت سازمانهای ایرانی
او خاطرنشان میکند: بهعنوان نمونه اگر سازمانی در تحقیقات بازار خود به این نتیجه برسد که جمعیت کشور بهواسطه نرخ زادوولد در 10 سال آینده افزایش پیدا میکند؛ این موضوع بهعنوان یک واقعه تکرار میشود و سازمان باید روند دو، سه، پنج و. . . ساله آن را پیدا کند و زیرساختهای آن را موردبررسی قرار دهد و سازمان خود را با آن زیرساختها آماده آینده کند. سازمانهای ایرانی باید به این موضوع توجه کنند که پیشبینی بدون زیرساخت فقط یک رؤیا است.
این مشاور کسبوکار بیان میکند: سازمانهای ایرانی باید در راستای آیندهپژوهی واحد تحقیقات بازاری و R&D را ایجاد کنند و پایه این موضوع باید در واحد R&D ایجاد شود و برای امروز و فردای سازمان فکر و ایدهای داشته باشند. بهصورت کلی باید سازمانهای ایرانی در این راستا دو تیم داشته باشند. بهعنوان نمونه اگر در تیمی گفته شود چگونه محصولات خود را تعمیر و نگهداری میکنند باید تیم دیگری به فکر آینده باشد که چگونه طراحیهای محصول تغییر کند.
اگر در تیمی گفته شود چگونه کیفیت محصولی حفظ شود، تیم دیگری باید به این موضوع توجه کند که چگونه کیفیت خود را افزایش دهد. او ادامه میدهد: در سازمانهای معتبر دنیا در واحد R&D کمیتهای تحت عنوان راهبری کیفیت وجود دارد که روی مقوله کیفیت و مسائل مربوط به آن توجه ویژهای دارد. از طرفی واحد تحقیقات بازار نیز باید در تلاش باشد نیازهای آینده مشتریان را کشف کند و از طریق آیندهپژوهی برنامهریزی را در راستای پاسخ به آن نیازها ایجاد کند.
توجه به رقبای آینده
بلوریان تهرانی اظهار میکند: واحد بازاریابی هر سازمانی در مقوله آیندهپژوهی باید اقداماتی را انجام دهد. بهعنوان نمونه باید اطلاعاتی در مورد مشتریان، رقبا، حال، آینده و... اتخاذ کنند. سازمانهای ایرانی باید در بحث آیندهپژوهشی رقبای خود در آینده را شناسایی کنند و تکنولوژی آینده و زیرساختهای آن را برای خود پیادهسازی کنند؛ بهطوریکه اگر با هجوم تکنولوژی در آینده مواجه شدند بتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند.
تهدید عمده و خردهفروشها در آینده
این مدرس کسبوکار خاطرنشان میکند: بانک اطلاعاتی در مورد بازار باید جمعآوری شود که شامل شرکتهای پخش، عمدهفروشها، واسطه، نماینده و... میشود و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در 10 سال آینده این فضا را تهدید خواهد کرد و بسیاری از خریدهای مشتریان از طریق اینترنت خواهد بود و سیستمهای عمده و خردهفروشی رفتهرفته محدود خواهند شد.
سازمانها در راستای آیندهپژوهی باید در بخش توزیع برنامهریزی استراتژیکی را اتخاذ کنند که در آینده با مشکلات زیادی مواجه نشوند. در این میان شرایط محیطی نیز در مقوله آیندهپژوهی بسیار حائز اهمیت است. او میافزاید: آیندهپژوهی بهصورت کلی بهاینعلت در هر سازمان ایرانی ضروری است که بحثهای رقابت، سودآوری و... فقط با رویکرد آیندهپژوهی در سازمانهای ایرانی میسر میشود و امروزه سازمانی که آیندهپژوه است میتواند در بازار رقابتی حرفی برای گفتن داشته باشد.
از طرفی سازمانی آیندهپژوه است که نگرش استراتژیک داشته باشد و بهصورت کلی نگرش سنتی هیچوقت نمیتواند آیندهپژوه باشد. در این میان سازمان در راستای آیندهپژوهی باید سازمانی یادگیرنده باشد و بخش آموزش آن سازمان در راستای آیندهپژوهی تقویتشده باشد و دل مدیران ارشد سازمان برای مقوله آموزش بتپد. نوآوری که در واحد R&D وجود دارد نیز در مقوله آیندهپژوهی بسیار تاثیرگذار است.
بهصورت کلی هر سازمانی در راستای آیندهپژوهی باید به اینگونه فاکتورها توجه کند تا بتواند در راستای آیندهپژوهی عملکرد مثبتی داشته باشد. این مشاور کسبوکار بیان میکند: سازمان آیندهپژوهی مانند اپل در سال 2030 تراشههایی را تولید میکند که در بدن انسان قرار میگیرد و ضربان قلب، فشارخون فرد و... را بهصورت آنلاین به مراکز درمانی ارسال میکند که اگر آن فرد با مشکلاتی مواجه شود مراکز درمانی بهموقع به او کمک کنند و در صورت تحقق این موضوع قطعا روی مراکز درمانی که بهصورت سنتی عمل میکنند بسیار میتواند تاثیرات منفی بگذارد.
بهعنوان نمونه دیگری در مقوله آیندهپژوهی، دانشگاه هاروارد تراشههایی میخواهد تولید کند که در مغر انسان قرار داده میشود و به کمک این تراشهها امکان انتقال اطلاعات از مغز یک فردبهفرد دیگری میسر میشود که فردی بااراده خود اطلاعاتی را از طریق این تراشه به مغز فرد دیگری انتقال میدهد.