اخیرا بیلبوردی در تهران اکران شده، که پا روی اصول رایج تبلیغات بیلبوردی گذاشته و فاقد هرگونه شعار، تگلاین و لوگویی است. این بیلبوردها تنها حاوی تصویر حمید سپیدنام (خالق برند مستر تیستر) و بدون هیچ نوشته یا درج مطلب اضافی است.
مخاطب با دیدن این تصویر کنجکاو میشود که او کیست یا اگر با پیشینه ذهنی قبلی او را بشناسد باز هم کنجکاو میشود که این بیلبورد بیاسم و شعار چه هدفی را دنبال میکند.
کارشناسان عقیده دارند که این روش، رویکرد فیس برندینگ است که مرتبط با زیرمجموعه پرسونال برند بوده و از تیپ و چهره افراد برای ایجاد یک نام تجاری استفاده میکند. برای اینکه دریابیم اصول این رویکرد چیست پای صحبت امیر یوسفی، مشاور ارشد بازاریابی نشستهایم و در ادامه با فردی که چهرهاش را روی این بیلبورد دیدیم، یعنی حمید سپیدنام، موسس کاسپید و خالق برند مستر تیستر به گفتوگو پرداختهایم.
رویکردی برای نشان دادن ارزش و تواناییهای شخصی
امیر یوسفی، مشاور ارشد بازاریابی تعریف خود را از Face branding چنین عنوان میکند که فیس برندینگ، رویکردی از زیرمجموعه پرسونال برندینگ و راهکار یا رویهای است که برای ایجاد ویژگیهای لازم یک نام تجاری و نه صرفا تمامی آنها، روی چهره یک انسان یا فرد صورت میگیرد.
به این ترتیب افرادی همچون کارشناسان، کارآفرینان و هنرمندان میتوانند در زمینههای کاری خود صاحب اعتبار، شهرت، شخصیت و ارزشی قابل ارائه همچون یک نام تجاری یا برند شوند و در این راه از ویژگیهای منحصر به فرد تیپی و چهره بهعنوان مزیتی رقابتی، ماندگار و تاثیرگذار استفاده کنند. فیس برندینگ ایده قدرتمند، روشن و مثبتی است که هر زمان که دیگران به شما فکر میکنند به ذهنشان خطور میکند.
در واقع فیسبرند شخصی نشاندهنده ارزشها، تواناییها و اقداماتی است که شما طرفدار آنها هستید یا نشان میدهد که شما چه کسی هستید، چه کار میکنید و چه چیز متفاوتی در شما وجود دارد یا چگونه برای بازار هدفتان ارزشآفرینی میکنید.
شناختی به دست آمده از چهره یا تیپ شخصیت
او میافزاید: در مورد اصول این رویکرد باید در ابتدا عنوان کرد که کمپین فیس برندینگ نحوه اجرا، ارتباط قوی و سازگار، خاص و منحصر به فردی را برای شما ایجاد میکند.
پرسونال برندینگ به طور معمول با شناختی که از چهره و تیپ شخصیتی شما دارد در مورد صلاحیتهای اصلی، تخصص، نشان دادن توانایی و سطح شناخت و اطلاعاتی که توسط مخاطبان شما به دست میآید، صحبت میکند اما فیس برندینگ به سوالاتی حول خودتان و رسیدن به بهترین موقعیت و آنچه شما را از دیگران در این زمینه یا فضا متمایز میکند، پاسخ میدهد و این نوع از برندینگ متشکل از مواردی است که تاثیرگذاری کمپین وابسته به آنهاست.
یکی از این موارد ارزش طرح فیس برندینگ است که باید نشان دهد که شما برای چه چیزی تلاش میکنید؟در مورد وجه تمایز شما و پرسونال برندتان، چه چیزی باعث ایستادگی و به خاطر سپاری ظاهر شما میشود؟ آیا حضور شخصی در بازار پر رقابت امروزی استراتژی مناسبی برای اشاعه کسبوکار شما است؟ اصولا چه چیزی باعث رضایت مخاطب شما میشود؟
طی این مسیر نکات مهم برای ساختن یک برند شخصی با استفاده از ویژگیهای چهره برای کسبوکارتان یا برای افزایش و تقویت ارزش مورد نظر در شرکتتان شامل موارد زیر است: ابتدا ما باید مطمئن شویم که هر چیزی که در اطراف این برند وجود دارد، (شامل دفترکار، وب سایتمان و حتی خدماتمان به مشتری، سازمان و غیره) با یک پیام برند و چهره منحصر به فرد ما در ارتباط باشند.
در حوزه مخاطبان هدف، شبکه ارتباطی حرفهای خود را ایجاد کرده و مطمئن شوید که تمام اعضای آن پیام برند را گرفتهاند و معرف ما و ناقل آن پیام هستند و در یک کلام ما معروف و مشهور این بازار هستیم.
در خصوص اشاعه برند شخصیتی توسط معروفیت چهره برای مخاطبان باید مشارکت مناسبی برای توسعه و گسترش برند خود برقرار کرده و ارزش برند مکمل را بهدست آوریم.
تقویت برند با استفاده از وب
اینکه این رویکرد برای چه افرادی و در چه حوزههایی بهکار میآید، سوال دیگری است که یوسفی پاسخ آن را چنین میدهد: هرکسی، خواه ناخواه، دارای یک برند شخصی است و در برند شخصی نام فرد به تنهایی به همراه چهره متفاوت شخص برند شده مشهور است. هدف باید این باشد که آن برند طوری طراحی شود که تاثیری واضح و حائز اهمیت در مورد شما و کارتان ایجاد کند، حال چه صاحب کسبوکاری کوچک باشید یا یک کارآفرین تنها یا مدیر عامل یک شرکت، در هر صورت ممکن است نام تجاری شما برگرفته از نام فامیلی و چهره و تیپ شخصیتی شما باشد.
باید گفت این یک انتخاب است و شاید برای همه کسانی که در دنیای شرکتی و سازمانی فعالیت دارند، برندسازی شخصی بخش ذاتی و طبیعی فرآیند کسبوکار به حساب آید، بهخصوص برای کسی که روی طرحریزی یک مسیر شغلی دراز مدت کار میکند.
البته قابل درک است که در حیطه و محیط شرکت خود تمایل به برند شخصی خودتان داشته باشید، اما زمانیکه همکارانتان را بهعنوان رقیب میبینید مطمئنا موفقیت در این حوزه اندکی مشکل میشود. مهم نیست که پرسونال برند خود را در کجا و چه فضایی ایجاد کرده و هویتش را میسازید. یک عنصر مهم برقراری ارتباط، احتمالا اینترنت است. هرچند اهمیت برندسازی برای چندین دهه تنها در حوزه شرکتهای بزرگ شناخته شده بود که هرساله هزینههای زیادی را صرف برندسازی میکردند، اما اکنون این اینترنت یا فضای مجازی است که موج جدیدی از توجهات را به سوی برندسازی شخصی هدایت میکند.
وب در حین تقویت برند یا ارزش شفاهی آن چیز خاصی که هر کسبوکاری (یاهر شخصی) را منحصر به فرد میسازد، بسیاری از موانع قدیمی کسبوکار و تجارت را هم برطرف میکند.
تردستی جدید در حوزه برندینگ شخصی
این مشاور مارکتینگ در انتها در پاسخ به این سوال که جدیدا شاهد بیلبوردی از آقای حمید سپیدنام با عکس چهره و بدون هیچگونه توضیحی در سطح شهر هستیم آیا این اجرا برای ایشان مناسب بوده و موفق است، میگوید: باید عنوان کنم که حمید سپیدنام برند مستر تیستر را از سالها قبل با استفاده از فضای ایجاد شده در حوزه آنلاین مارکتینگ بنا کرد و به مرور در ذهن مخاطبان جا داد. با توجه به فعالیت اصلی ایشان در حوزه آنلاین و برند ایجاد شده در حوزه غذا باید به این هوشیاری آفرین گفت.
در مورد عکس چهره ایشان روی بیلبوردها باید عنوان کرد که در نگاه اول بحث فیس برندینگ ایشان و بالا بردن آگاهی مخاطبان از پرسونال برند حمید سپیدنام به ذهن خطور میکند که این میتواند روشی درست و البته هوشمندانه برای حفظ و تاکید بر برند شخصی با توجه به خصوصیات ظاهری ایشان باشد.
اما از آنجا که حمید سپیدنام فردی است که به هوشمندی و زیرک بودن در استفاده از فعالیتهای تبلیغی و ترویجی معروف است، باید انتظار این را داشت که این تبلیغ بر پایه فیس برندینگ در مرحله بعدی با ایدهای نو و به روز درآمیخته و با حرکتی جدید باعث غافلگیری مخاطبان او شود. جایی که هر کس منتظر است تا این چهره زیرک، خوشخوراک و جذاب، تردستی جدیدی را در حوزه برندینگشخصی رو کند.
رویکرد جدید برندینگ برای نخستین بار در ایران
در ادامه حمید سپیدنام، موسس کاسپید و برند مستر تیستر در خصوص هدف پشت پرده خود از اکران این بیلبورد به «فرصت امروز» میگوید: یک سال و نیم بود که چنین برنامهای را در ذهن داشتم، اما اکنون زمان لانچ این کار را مناسب دیدم. چرا که اگر چند سال پیش این کار را انجام میدادم، بازخورد آنچنانی نداشت. در حالیکه اکنون تعداد فالوئرهای زیادی من را در شبکههای اجتماعی دنبال میکنند و افراد زیادی من را میشناسند. بعد از طی شدن این مدت آن حالت سلبریتی بودن اتفاق افتاد و این تاثیر بیلبورد را بالا برد. هدف من از این کار برند کردن چهره یاFace Branding بود.
خوشبختانه این بیلبورد آنطور که باید دیده شد و نقدها و تماسهای زیادی در این خصوص به بنده ارجاع داده شد چرا که اتفاقی بود که برای نخستین بار در ایران انجام شد و بازخورد خوبی از آن گرفتم.
به هدف خود رسیدم
او در پاسخ به این سوال که آیا به آن هدفی که خواستار آن بودید رسیدهاید، میگوید: 100درصد رسیدهایم، چون خیلیها اعتقاد داشتند که یا باید دو مرحلهای بوده یا در مرحله بعد تیتر اضافه شود، اما میخواستیم این نخستین بیلبورد به این شکل باشد و رویش هیچ چیز اضافه وجود نداشته باشد.
در خارج از کشور نیز خود بنده ندیدم اما شنیدهام که در کشورهای دیگر مانند آمریکا اگر فردی بخواهد کاری متفاوت انجام دهد یا اتفاقی خاص بیفتد، از این روش استفاده میشود.
داشتن چهره متفاوت
خالق برند مستر تیستر درباره اصول این روش میگوید اصولا فرد اول باید چهره و سلبریتی باشد تا بتواند با این روش خود را بیشتر نشان دهد.
در ثانی فرد باید از این روش هدف خاصی را دنبال کند. اما بهصورت کلی سلبریتی بودن شرط اساسی این کار است.
در خصوص ابزارهای استفاده از جهت رویکرد Face Brandng باید اضافه کرد زمانی که فردی معروف میشود چه فوتبالیست باشد یا صاحب کسب وکار میتواند از این روش استفاده کند. ابزارهای دیگر آن میتواند فیسبوک و اینستاگرام باشد، اما باید برای همه اینها استراتژی داشت.
مثلا برای فردی استفاده از غذا و تست انواع مزههای مختلف باعث میشود که سلبریتی شود. این بیلبورد نیز در جهت ادامه حرکت کاسپید، حمید سپیدنام و مستر تیستر بوده است. این بیلبورد و رسانههای مرتبط آن تنها ابزار برای این کار نیستند و میتوان از دیگر ابزارهای بازاریابی برای آن نیز استفاده کرد.
او میافزاید: بیشک چهره متفاوت در این نوع برندینگ بیتاثیر نیست. کسانی که حمید سپیدنام را میشناسند، حتی با سایه موها یا فرم بدنش نیز او را میشناسند. داشتن چهره خاص میتواند به فیس برندینگ کمک کند. بازیگران نیز به جهت چهره منحصر به فرد و لباس خاص خود میتوانند از این نوع برندینگ در راستای اهداف خود استفاده کنند.
ارتباط با نویسنده: hoda.rezaeii@yahoo.com