این روزها جمعیت زمین بیش از هر زمان دیگری مشغول رفتوآمد ونقل و انتقال است. نرخ افزایش جمعیت مهاجران از نرخ افزایش جمعیت ساكنان كره زمین پیشی گرفتهاست. این را هم میشود در اخبار و تصاویر نقاط مختلف دنیا دید و هم آماری كه به تازگی سازمان ملل منتشر كرده آن را تایید میكند. براساس آخرین آمار سازمان ملل، 244میلیون نفر یعنی حدود 3/3درصد از جمعیت جهان، اكنون در جایی غیر از محل تولدشان زندگی میكنند. این وضعیت جدید جمعیتی جهان، پیامدهای سیاسی- اجتماعی و ازهمه مهمتر اقتصادی جدی به دنبال دارد. اگرچه براساس آمارها بخش عمده مهاجران و پناهجویان جهان در 20 كشور جهان متمركز میشوند، اما این جابهجایی و موقعیت كشورهای مبدا و مقصد بر اقتصاد كل جهان و البته مناطق مهم آن تاثیر میگذارد.
نشانههایی از این تاثیرات در كشورهایی مانند تركیه كه بیشترین شمار پناهجویان سوریهای را در ماههای اخیر در خود جای داده، یا اروپا كه ناگهان طی یك سال گذشته با سیلی بیسابقه از مهاجران و پناهجویان روبهرو شده، قابل مشاهده است. در كشورهایی مانند آمریكا یا كانادا كه اساسا كشور مهاجران خوانده میشوند، اقتصاد و سیاست و قوانین اجتماعی برپایه مهاجران بنا شدهاست. بنابراین در این كشورها نمیتوان اثراتی كوتاه مدت و آنی از ماجرای مهاجران و پناهجویان دید. اما تركیه یا كشورهای اروپایی وضعیتی متفاوت دارند.
مثلا در تركیه، قایقهای سبك و بادی و جلیقه نجات، این روزها به متغیری مهم در بخشهای تولید و اقتصاد تبدیل شدهاست. كارگاههای زیرزمینی برای تولید جلیقههای نجات ایجاد شده كه در برخی از آنها خود پناهجویان عمدتا سوریهای یا عراقی مشغول به كار هستند. كوه جلیقههای نجات در سواحل تركیه و آن سوی آب در سواحل یونان، این روزها به نماد بحران انسانی و مهمترین خبر جهان یعنی پناهجویان تبدیل شده است. این نماد، خود نشان از تاثیرات اقتصادی این تحول هم دارد.
نشریه بلومبرگ هفته گذشته از دوبرادر نروژی نوشت كه در میانسالی، طی چند ماه میلیونر شدهاند. آنها 90 مركز نگهداری از پناهجویان و اسكان مهاجران در نروژ و 10 مركز مشابه در سوئد را اداره میكنند. در این مراكز علاوه بر اسكان، كار آموزش و ارائه خدمات بهداشتی و اجتماعی هم صورت میگیرد. بودجه این مراكز را دولت و سازمانهای غیردولتی و برخی نهادهای بینالمللی تامین میكنند. اما بخشی از چرخه اقتصاد اروپا شدهاست.
در آلمان، آنگلا مركل صدراعظم با حمایت از پذیرش مهاجران و پناهجویان و تشویق دیگر كشورهای اروپایی به این كار، به قهرمان انساندوستی در جهان تبدیل شدهاست. اما این موضعگیری بدون حمایت بخشهای سرمایهای و اقتصادی آلمان و بدون فكر و حسابگری درباره پیامدهای اقتصادی چنین تصمیمی، ممكن نمیشد.
آلمان در گذشته و در جریان جنگ جهانی هم تجربه استفاده از نیروی كار ارزان و جوان مهاجران در اقتصاد خود را دارد. اكنون یك بار دیگر آلمان به این نیروی محرك چشم دوختهاست. پیرشدن جمعیت و گرانی نیروی كار باتوجه به ادامه پسلرزههای بحران اقتصادی جهان، مهاجران را به فرصتی برای اقتصاد آلمان تبدیل میكند. اگرچه این فرصت به همراه خود تهدیدهایی همچون مناقشات اجتماعی كه این روزها در شهرهای آلمان ایجاد شده، هم دارد.
کارشناس مسائل اروپا