اعتماد بیش از حد یا فرااعتمادی که زیرمجموعه تئوری تجربه محور در مالی رفتاری قرار میگیرد، یکی از زیانآورترین سوگیریهای رفتاری در شاخه مالی رفتاری است که سرمایهگذاران از خود بروز میدهند، زیرا عدم درک ریسک از دست دادن سرمایه، انجام معامله در دفعات مکرر یا انجام معامله برای یافتن سهام داغ و پرمعامله آتی و در اختیار داشتن یک پرتفوی غیرمتنوع، همگی مخاطرات جدی برای سرمایه شما به دنبال دارد. یکی از پیامدهای ضمنی رایج هریک از انواع سوگیریهای فرااعتمادی، عدم وجود آیندهنگری واقعی است. بنابراین لازم است که سرمایهگذاران خود را در برابر فرااعتمادی محافظت کرده و مشاوران مالی نیز در این زمینه به آنها کمک کنند. اطمینان بیش از حد منجر میشود تا سرمایهگذاران مهارتهای پیشبینیکننده خودشان را بیش از حد تخمین بزنند و این اعتقاد را پیدا کنند که میتوانند بازار را زمانبندی کنند. تشخیص و تعدیل اعتماد بیش از حد، یک مرحله اساسی در طراحی پایههای یک طرح مالی مناسب است. اعتماد بیش از حد افراد به خودشان، قویترین یافته در روانشناسی قضاوت است.
هنگامی که افراد میگویند 90درصد اطمینان دارند رویدادی رخ خواهد داد یا گزارهای درست است، شاید تنها 70 درصد مواقع حق با آنها باشد (De Bondt & Thaler, 1994). فرااعتمادی باعث میشود تا سرمایهگذاران مهارتهای پیشبینی خود را بیش از حد برآورد کرده و باور کنند که میتوانند زمان (تغییرات) بازار را تعیین کنند. مطالعات نشان داده است که یکی از اثرات جانبی فرااعتمادی سرمایهگذار، فزونی بیش از اندازه معاملات است. شواهدی وجود دارد که تحلیلگران مالی به آهستگی ارزیابی پیشین خود از عملکرد آینده شرکتی را اصلاح میکنند حتی هنگامی که قرائن محکمی مبنی بر اشتباه بودن ارزیابی کنونی وجود داشته باشد. افراد معمولاً بیش از حد به تواناییهایشان اعتماد میکنند و تحلیلگران و سرمایهگذاران در حوزههایی که دارای دانش و اطلاعات نسبی هستند، بیش از حد انتظار به خود اعتماد دارند(Waweru & Munyoki, 2008).
بهعنوان مثال هنگام برآورد ارزش یک سهم، سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن، درصد انحراف بسیار پایینی را برای طیف بازدههای مورد انتظار درنظر میگیرند، مثلاً چیزی حدود 10 درصد سود یا زیان، درحالیکه تجربیات موجود انحراف معیار بیشتری را نشان میدهد. مفهوم ضمنی چنین رفتاری این است که سرمایهگذاران، ریسک از دست دادن اصل سرمایه را کمتر از واقع برآورد میکنند. (طبیعی است در مورد روی دیگر ریسک یعنی بالا رفتن ارزش، نگرانی وجود ندارد).در حالت کلی و ابتداییترین شکل، فرااعتمادی ایمان و اعتقاد بیجا و غیرقابل توجیه به استدلال شهودی، قضاوت یا تواناییهای شناختی یک فرد است که میتواند به دو گروه فرااعتمادی در پیشبینی و فرااعتمادی به اطمینان تقسیم شود.
فرااعتمادی در پیشبینی حالتی است که در آن سرمایهگذاران هنگام تخمین و ارزیابی تصمیمات سرمایهگذاری، پیشبینیهای سرمایهگذاری با فاصله خیلی کم انجام میدهند. یکی از نابخردیهای مشهود ناشی از این سوگیری این است که سرمایهگذاران ممکن است در نتیجه تجمع و انباشت ریسکهای غیرضروری در پرتفوهای خود، ریسکهای نزولی را کمتر از حد ارزیابی کنند. فرااعتمادی به اطمینان بیانگر وضعیتی است که سرمایهگذاران به قضاوتهای خود بیش از حد مطمئن هستند. پیامد رایج این حالت این است که سرمایهگذار هنگام شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری دارای این باور ذهنی است که این سرمایهگذاری بیعیب است اما عملکرد پایین آن منجر به معامله بیش از حد سرمایهگذار در جستوجوی بهترین فرصت بعدی میشود. بنابراین احتمال زیادی وجود دارد که سرمایهگذاران تحت سوگیری فرااعتمادی، پروتفوی محدودی با حداقل تنوع و فراوانی معامله سرمایهگذاری، نگهداری کنند (Tiwari, 2009).
هـمـچـنـیـن اغـلـب سـرمـایـهگذاران درمورد قضاوتهای خود خیلی مطمئن هستند، این نوع فراعتمادی را، «فرا اعتمادی به اطمینان» مینامیم. بهعنوان مثال برای تصمیم سرمایهگذاری در یک شرکت خاص، اغلب انتظار زیان را نادیده میگیرند و بعدا درصورتی که شرکت عملکرد ضعیفی داشته باشد، احساس تعجب یا نارضایتی میکنند. این افراد غالبا معاملات پرحجمی انجام میدهند و صاحب پرتفوهایی میشوند که به اندازه کافی متنوع نیست. هم «فرااعتمادی بـه اطـمـیـنان» و هم «فرا اعتمادی در پیشبینی» میتواند منجر به اشتباه درعرصه سرمایهگذاری شود (پمپین، 1963؛ ترجمه بدری، 1388).
رفتارهای ناشی از تورش رفتاری اعتماد بیش از حد که ممکن است به پورتفوی سرمایهگذار لطمه بزند:
1- سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن، توانایی خود را در ارزیابی یک شرکت بهعنوان یکسوژه سرمایهگذاری، بیش از حد تخمین میزنند. در نتیجه آنها اطلاعات منفی را که بهطور طبیعی علامت هشداردهندهای است مبنی بر اینکه خرید سهم نباید انجام شود یا اگر خریدی انجام شده باید به فروش برسد، را نادیده میگیرند.
2- سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن در نتیجه این باور که آنها اطلاعات ویژهای در اختیار دارند (که دیگران ندارند) معاملات پرحجمی را انجام میدهند. تجربه نشان میدهد که انجام معاملات زیاد، غالبا منجر به بازدهی ضعیف در بلندمدت میشود.
3- سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن یا عملکرد تاریخی سرمایهگذاری خود را نمیدانند یا به آن اهمیت نمیدهند، لذا ممکن است ریسک از دست دادن اصل سرمایه خود را کمتر از واقع برآورد کنند، درنتیجه معمولاً عملکرد ضعیف و غیرمنتظره پرتفوی در انتظار آنان است.
4- سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن، پرتفوهای غیرمتنوعی را دراختیار دارند، از این رو بدون یک تغییر متناسب در ظرفیت ریـسـکپـذیـری، ریـسک بیشتری را تحمل میکنند. این سرمایهگذاران حتی اغلب نمیدانند که آنها ریسکی بیشتر از آنچه ظرفیت و تحمل آن را دارند، تقبل کردهاند.
هر چهار مورد ارائه شده در زیر مخاطراتی هستند که غالبا از فرااعتمادی نشات میگیرد:
1- اعتقاد بیاساس نسبت به توانایی خود در شناسایی سهام شرکتها برای سرمایهگذاری بالقوه: بسیاری از سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن، مدعیاند که دارای استعدادهای بالاتر از حد متوسط هستند، اما شواهد کمی در حمایت از این ادعا وجود دارد. مطالعه اودان نشان داد که پس از کسر هزینه معاملات (و قبل از مالیات) سرمایهگذار متوسط، حدودا معادل 2 درصد در سال، عملکرد ضعیفتری نسبت به متوسط بازار داشته است. بسیاری از سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن همچنین معتقدند که قادرند صندوقهای مشترک سرمایهگذاری را انتخاب کنند که عملکرد آتی آنها برتر از سایرین باشد. با این حال بسیاری تمایل دارند که در داخل و خارج این صندوقها، در بدترین زمان ممکن معامله کنند، زیرا انتظارات غیرواقعی را دنبال میکنند. ارقام واقعی نشان میدهد که در فاصله سالهای1995-1984، بازده سالانه یک صندوق سرمایهگذاری مشترک بهطور متوسط 12/3درصد بوده است درحالیکه یک سرمایهگذار متوسط که فقط در یک صندوق سرمایهگذاری کرده، بازدهی معادل 6/3 درصد کسب کرده است. مشاوران سرمایهگذاری وقتی با مشتریانی مواجه میشوند که مدعیاند توانایی پیشبینی سهام داغ آتی را دارند، باید از آنها بخواهند که عملکرد تاریخی دو سال اخیرشان را مرور كنند، اگر نه همیشه ولی در اغلب موارد، عملکرد ضعیفی مشاهده خواهد شد.
2- معاملات مکرر (حجم بالا): در مطالعه برجسته باربر و اودان، «پسرها، پسر خواهند بود». متوسط حجم معاملات (گردش) سالانه هر فرد در پرتفوی خود 80 درصد بود (اندکی کمتر از رقم 84 درصد که متوسط حجم معاملات صندوقهای مـشـتـرک سرمایهگذاری است. 20 درصد پایین سرمایهگذاران ازنظر گردش پرتفوی (گردش سالانهای حدود یک درصد) بازده سالانهای معادل 17/5 درصد کسب کردهاند که درمقایسه با بازده 16/9 درصدی شاخص S&P500، عملکرد بهتری را در طول این دوره نشان میدهد. در مقابل 20 درصــد بــالای سرمایهگذاران از نظر گردش پرتفوی (گردش حدود 9 درصد ماهانه یا 108 درصد سالانه)، بازدهی معادل 10 درصد داشتهاند. این شواهد دلیلی بر تأیید ادعای محققان مبنی بر خطرساز بودن این عامل فراهم میكند.
زمانی که گردش حساب یک سرمایهگذار حجم بسیار بالایی از معاملات را نشان میدهد، بهترین توصیه این است که از او بخواهیم سوابق تاریخی معاملاتش را مرور کرده و بازده خود را محاسبه كند. این اقدام اثرات زیانبار انجام معاملات بیش از اندازه را نشان میدهد. از آنجاکه فرااعتمادی یکسوگیری شناختی است، اطلاعات بهروز شده، غالبا میتواند به سرمایهگذاران در درک نادرست بودن روش آنها کمک كند.
3- درک ریسک از دست دادن اصل سرمایه: سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن، بهویژه آنهایی که مستعد بروز اعتماد بیش از حد در پیشبینی هستند، تمایل دارند ریسک کاهش قیمت و از دست دادن اصل سرمایه را کمتر از واقع تخمین بزنند. این افراد نسبت به پیشبینی خود بسیار مطمئن هستند و احتمال وقوع زیان در پرتفوی خود را به اندازه کافی مدنظر قرار نمیدهند. برای مشاورانی که مشتریان آنها این نوع از رفتار را دارند، یک توصیه دو بخشی پیشنهاد میشود. نخست ویژگیهای سرمایهگذاری را برای جستوجوی عملکرد بالقوه ضعیف مرور کرده و از این شواهد برای نشان دادن خطرات اعتماد بیش از حد استفاده کنید. دوم آنها را به مطالعات انجام شده در این زمینه ارجاع دهید. اغلب دیده شده است که سرمایهگذاران در این نقطه، تصویری را به ذهن میسپارند که نوسان غیرمنتظره بازارها را یادآوری میکند و موجب رفتار محتاطانهتری میشود.
4- عدم تنوعبخشی پرتفوی: همانند مورد مدیر بازنشستهای که نمیتواند از سهام شرکت قبلی خود دل بکند.بسیاری از سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن، پرتفوهای غیرمتنوع خود را به این دلیل که باور ندارند اوراق بهاداری که از گذشته طرفدار آن بودهاند، عملکرد ضعیفی داشته است، رها نمیکنند. در مورد شرکتهایی که به دلیل عملکرد برجسته گذشته خود، بخش عمده یک پرتفوی را به خود اختصاص دادهاند، مشاور میتواند استراتژیهای مصونسازی مختلفی مثل اختیار فروش و قرضههای با نرخ شناور را توصیه کند (پمپین، 1963؛ ترجمه بدری، 1388).
* کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه