شرکتها به منظور کاهش هزینهها، ارتقای کارایی و حفظ سطح قابل قبول سودآوری برای سهامداران خود اقدام به کوچکسازی میکنند. سازمان در اجرای پروژه کوچکسازی نباید منفعل عمل کند بلکه باید رویکردی فعال داشته باشد. در استراتژی کوچکسازی فعالانه، سازماندهی مجدد سازمان در جهت افزایش کارایی و کسب سهم بازار است اما در رویکرد منفعل، کوچکسازی تنها به واسطه وجود مشکلات مالی عدیده در سازمان صورت میپذیرد.
استراتژی كاهش نیروی انسانی غالبا اولین انتخاب سازمانهایی است كه اقدام به كوچكسازی میكنند؛ راهحلی كوتاهمدت با اثر فوری و سریع که شامل انتقال كاركنان، بازنشستگی، بازخرید، بركناری موقت از كار و ترغیب كاركنان به خروج از سازمان است. همچنین جابهجایی اجباری یا داوطلبانه، اخراج همراه با كاریابی و اخراج بدون كمك به كاریابی، از جمله سایر روشهایی است كه در اجرای كاهش نیروی كار استفاده میشود.
استراتژی طراحی مجدد كار نیز نوعی دیگر از استراتژی تناسب اندام برای سازمانهاست. هدف این استراتژی، كاهش حجم كار به جای كاهش تعداد كاركنان است كه یك استراتژی میانمدت تلقی میشود و با حذف تدریجی وظایف، سطوح سلسله مراتب، واحدها و كاهش ساعات كار هفتگی به اجرا در میآید.
استراتژی نظاممند، نوعی دیگر از ورزشهای هدفمند سازمان است. هدف اصلی این استراتژی آن است كه در كاركنان این اطمینان ایجاد شود كه در آینده كاهش نیروی انسانی به شكل مستمر و تكراری نخواهد بود. استراتژی نظاممند، كوچكسازی را به ساده كردن همه زمینههای كاری و واحدهای سازمان، از جمله تأمینكنندگان مواد اولیه، فرآیندهای طراحی، بازاریابی، روشهای تولید و بهطور كلی تمام سازمان مرتبط میسازد. این استراتژی بر تغییر وضع موجود، تكیه بر فرهنگ و تعیین زمان مناسب برای اجرا توجه دارد و بر پیامدهای بلندمدت تأكید میكند. استراتژی اصلاح خطمشیهای پرداخت نیز نوعی دیگر از رژیم برای کاهش وزن سازمان است. این استراتژی فعالیتهایی نظیر كاهش حقوق كاركنان، منع افزایش دستمزد و مزایا و فوقالعاده شغلی و پرداخت كارانه با هدف محدود كردن هزینههای دستمزد است.
تغییرات گسترده در زمینههای فعالیت سازمانها همچون فشار رقابتی فزاینده و جایگزینی تولیدمحوری با مشتریمحوری از یکسو و بسیاری مسائل درون سازمانی همچون کوشش در استفاده بیشتر از توانمندیهای کارکنان از سوی دیگر؛ منجر به تغییراتی در ساختار سازمانها شده است. بسیاری سازمانها از طریق کوچکسازی و انتخاب ساختارهایی منعطفتر به این تغییرات پاسخ دادهاند. تمام پژوهشهای مربوط به کوچکسازی نشان میدهد سازمان در اجرای پروژه کوچکسازی نباید رویکردی منفعل داشته باشد. تمام کوششهای سازمان در راه کوچکسازی باید زمانمند و دقیق بوده و سازمان در تمام مراحل کوچکسازی حضور فعال داشته باشد.
کوچکسازی موفقیتآمیز مستلزم برنامهریزی است که قبل از اعلان عمومی رسمی آغاز میشود. به هنگام کوچکسازی، سازمان باید تمام راههای صرفهجویی در هزینه را بهکار گیرد. کوچکسازی را نباید تنها به منزله آخرین راهحل انتخاب کرد، زیرا زمانی که کارکنان شاهد اخراج گروهی از همکارن خود میشوند یک حس بیاعتمادی و سوءظن در میان آنان ایجاد میشود. اجرای سیاست توقف استخدام، توقف پرداخت حقوق، ایجاد محدودیت در اضافه کاری، قطع پرداختیها، حذف پاداشها، کاهش ساعات کاری هفتگی و مرخصیهای بدون حقوق نشان میدهد که مدیریت میکوشد از اخراج کارکنان جلوگیری کرده و مشاغل را حفظ کند.