نابرابری و اختلاف طبقاتی این روزها پررنگتر از پیش دارد خود را به ما نشان میدهد، نابرابری اصلاً خوشایند رشد اقتصادی نیست چون مانعی درشت بر سر راه تقاضای مشتری بهشمار میآید. البته این نگرانی تنها نباید برای قشر فرودست جامعه پیش بیاید. براساس یک تحلیل وزین که از سوی شرکت مورگان استنلی با موضوع نابرابری در ثروتمندترین کشورهای توسعهیافته جهان انجام شده، حتی ثروتمندها هم باید نگران راه و روشی باشند که باعث شده سهمشان از ثروت و درآمد جامعه روزبهروز افزایش بیشتری را به خود ببیند.
البته به اعتقاد کارمن نوزو، اقتصاددان ارشد مورگان استنلی همه این گزارش تاریک نیست. طبعا مورگان استنلی بزرگ در پی کشف فرصتها و آسیبها بهطور همزمان است. اما این گزارش تهدیدی جدی است برای آنهایی که نگران درست بودن صحبتهای توماس پیکتی، اقتصاددان فرانسوی هستند که میگفت: «نابرابری میتواند مدلهای کسبوکار را مختل کند، جرقهای برای شعلهور شدن آتش نارضایتیهای سیاسی باشد و شروع برای انحراف از مسیر درست سیاستگذاری شود. این امر همچنین میتواند به پتانسیل رشد آسیب وارد کند.
این خطر در بازار کشورهای توسعهیافته بالاست؛ کشورهایی که اختلاف طبقاتی در آنها روزبهروز در حال افزایش است. این درحالی است که اختلاف طبقاتی میان کشورهای جهان در حال کاهش است. در فهرستی که مورگان استنلی تهیه کرده، در میان کشورهای توسعهیافته پرتغال بیشترین اختلاف طبقاتی را به خود میبیند و پس از آن کشورهای ایتالیا، یونان، اسپانیا و آمریکا قرار دارند. در این جمع کشورهای نروژ، سوئد و فنلاند، همگی از اسکاندیناوی وضعیت بسیار بهتری دارند و در رتبههای آخر جدول قرار گرفتهاند.
بهطورکلی کشورهای اسکاندیناوی در بسیاری مواقع در میان اروپاییها روسفید هستند و آمارهای خوبی از خود بهجا میگذارند. همچنین در این ردهبندی فاصله زیادی میان آلمان و فرانسه، دو اقتصاد قدرتمند اروپا وجود دارد. در میان 20 کشور، آلمان در رتبه ششم قرار گرفته و فرانسه چهاردهم است. نکته جالب اینجاست که بریتانیا بین این دو کشور حضور دارد و رتبه دوازدهم را به خود اختصاص داده است. اما دانستن این نکته هم حائز اهمیت است که هرچه دسترسی به اینترنت در این کشورها راحتتر باشد، احتمال وجود اختلاف طبقاتی کمرنگتر میشود.
بنابراین همانطور که در بالا گفته شد، کشورهای اسکاندیناوی در میزان دسترسی به اینترنت هم رتبه خوبی دارند. از سوی دیگر طبق آمار و ارقام مورگان استنلی، در سالهای اخیر سرعت نابرابری و اختلاف طبقاتی در کشورهای پیشرفته دنیا بیشتر شده است. مثلاً 10درصد پولدارها کشورهای توسعهیافته از سال 1985 تاکنون با سرعت اختلافشان را نسبت به پاییندستیهای خود افزایش دادهاند. در بخشی دیگر از این تحلیل به میزان ثروت 10درصد مردم ثروتمند کشورهای مختلف و سهم آنها از کل ثروت کشور و نیز درآمد سالانه آنها پرداخته شده است.
بر این اساس اختلاف ثروت از اختلاف درآمد بیشتر است. به این معنا که اختلاف ثروت ثروتمندان از ثروت قشر پاییندست جامعه از اختلاف درآمد این دو قشر بیشتر است و این یعنی اختلاف طبقاتی. برای نمونه در کشور آمریکا سهم ثروت 10درصد جمعیت ثروتمند این کشور 80درصد ثروت کل است، حال آنکه سهم درآمد سالانه آنها کمی بیشتر از 25درصد است. آمریکا بیشترین اختلاف بین سهم ثروت و سهم درآمد سالانه را دارد. پس از آمریکا نیز کشورهای اتریش و هلند قرار دارند.
در این فهرست کمترین اختلاف بین سهم ثروت و سهم درآمد سالانه به کشور اسلواکی اختصاص دارد که سهم ثروت 10درصد ثروتمند جامعه در این کشور 40درصد و سهم درآمد سالانه ثروتمندان کمی کمتر از 30درصد است. به گفته مورگان استنلی، روند روبهافزایش اختلاف طبقاتی در کشورهای ثروتمند اروپا باعث از میان رفتن قشر متوسط جامعه میشود.
به نوشته نویسنده این تحلیل، قشر متوسط جامعه به دلایلی چون مواجهه با دستمزدهای ایستا، بدهی بالا و افزایش هزینهها که ناشی از اختلاف طبقاتی است، رو به فرسایش و نابودی میروند. مورگان استنلی از افزایش هزینههای مراقبت از کودکان، بهداشت و سلامت و بازنشستگی بهعنوان اساسیترین عوامل ضربه زدن به ثروت قشر متوسط جامعه یاد میکند.