مهمانان دور تا دور سالن پذیرایی نشسته بودند. تعدادشان کم نبود ولی با این حال صدا از کسی در نمیآمد، انگار که هیچ فردی کسی را که کنارش نشسته بود، نمیشناخت. همگی سرشان را پایین انداخته بودند و به صفحه مانیتور گوشی همراهشان زل زده بودند. این نوع رفتار در جمع به معضلی همهگیر در کشور ما تبدیل شده است. معضلی که دیگر با نصیحت بزرگترها حل نخواهد شد، چون بزرگترها نیز به این رفتار و اعتیاد فعالیت و حضور گسترده در شبکههای اجتماعی مبتلا شدهاند. در این باره باید ارگانهای دولتی با اکران آگهیهای تبلیغاتی مختلف، شروع به فرهنگسازی شیوههای درست استفاده از شبکههای اجتماعی میان عامه کنند. آگهیهایی که باید با زبان عامیانه و خودمانی پیامهایی را در قالب فرهنگسازی به مخاطبان گسترده این شبکههای اجتماعی برسانند. این پیامها بهتر است از فرم نصیحتگونه خارج شوند و به راحتی از معضلات این شبکههای اجتماعی به مخاطبان بگویند.
آگهیهای فرهنگی برای اکران نیاز به رسانههای همگانی دارند تا بتوانند مخاطبان زیاد خود را بهطور کامل پوشش دهند. در این باره به نظر فرهنگسرای رسانه شهرداری اصفهان تلاش کرده کاری متفاوت را در جهت این فرهنگسازی انجام دهد. به هرحال اصفهان شهری توریستی است و در برخی از مواقع بسیاری از افراد از شهرهای دیگر به آن سفر میکنند، در نتیجه مخاطبان آگهیهای فرهنگسرای رسانه شهرداری اصفهان فقط متعلق به این شهر نیستند و امکان دارد مسافران نیز مانند یک رسانه تبلیغاتی، پیام این آگهیها را به شهرشان منتقل کنند. با تمام این توصیفات در آگهیهای طراحی شده توسط فرهنگسرای رسانه اصفهان سعی شده از المانهایی برای رساندن پیام به مخاطبان استفاده شود که برای کاربران شبکههای اجتماعی آشنا هستند. در واقع طراح با تغییراتی در شکلکهای این شبکههایی اجتماعی به زبانی ساده مخاطبان را با خطرهایی که امکان دارد در چنین فضاهایی با آن مواجه شوند، آشنا کرده است.
در کنار طراحی جالب این آگهیها، شعارهایی نیز متناسب با المانهای بهکار رفته در آگهیها طراحی شده است، برای مثال در یکی از آگهیها، طراح دماغ شکلک را به مانند دماغ پینوکیو دراز کرده و در پایین آن در قالب شعاری تبلیغاتی گفته «در حراج اخبار نامعتبر شرکت نکنیم» یا در طراحی دیگر شکلک شبیه به دزدان دریایی شده است و از مراقبت در برابر سرقت اطلاعات شخصی با مخاطبان سخن گفته است. علاوه بر المان و شعار در این آگهیها ساعتهای مختلفی نیز نشان داده شده است. این ساعتها از زمانهای سپری شده کاربران در این شبکههای اجتماعی حکایت میکند مانند آگهی که نسبت به پرسهزنی در شبکههای اجتماعی و عادت به این رفتار به مخاطبان هشدار میدهد و ساعت نشان داده شده برای این آگهی از نیمه شب گذاشته است. اگر این آگهیها در کنار هم به مخاطب نشان داده شوند، مطمئنا کارایی بیشتری خواهند داشت و مخاطبان راحتتر در دسترس پیام و واکنش نسبت به آن قرار خواهند گرفت.
هرچند خود شبکههای اجتماعی نیز به رسانهای تبلیغاتی برای این آگهیها تبدیل شدهاند، چون اگر سری به برخی از آنها بزنید متوجه خواهید شد که کاربران این آگهیها را از صفحهای به صفحه دیگر به اشتراک میگذارند. پس نیاز به عزم ملی برای جلوگیری از گسترش روز به روز حضور شبکههای اجتماعی در زندگی ما ایرانیان وجود دارد تا شاید به فرهنگی مناسب جهت استفاده درست از این شبکههای اجتماعی دست یابیم.