آنقدر در مترو تکانم دادند تا بالاخره مقابل مانیتور کوچکی که کنار درب کشویی قطار نصب شده بود، قرار گرفتم. فشار زیاد مردم به حدی بود که حتی نمیتوانستم گردنم را تکان دهم. در نتیجه اجبارا به مانیتور مقابلم زل زدم. این صحنه شاید برای بسیاری از مسافران مترو اتفاق افتاده باشد؛ اتفاقی که بسیاری از شرکتهای تبلیغاتی و سفارشدهندگان آگهیها میتوانند از آن استفاده کنند. چون در این لحظه مخاطب گیر افتاده و چه بخواهد و چه نخواهد در مقابل پیام موردنظر آنها قرار خواهد گرفت.
بههرحال این مانیتورهای نصب شده در مترو بیصدا هستند و هر آنچه از آنها پخش میشود، با زیرنویس است. معمولا از این رسانه تبلیغاتی برای پخش آگهیهای فرهنگی استفاده میشود. آگهیهایی که اکثرا در قالب فیلمهای کوتاه با زیرنویس، پیامهای مختلفی را به مخاطبان منتقل میکنند. این آگهیها به خاطر نوع پیامی که دارند بیشتر مواقع از المانهای خاصی استفاده میکنند و ساخت آنها مشکل است، چون باید منجر به تغییر رفتار شوند. در نتیجه ایده بهکار برده شده در آنها باید ویژه باشد تا مخاطبان جذب پیام تبلیغاتی شوند. در این باره به نظر استفاده از هنرپیشگان معروفی که مخاطبان با آنها ارتباط بهتری برقرار میکنند، در انتقال پیام بیتاثیر نیست. چون مخاطب با دیدن یک چهره آشنا به دیدن مابقی آگهی بیشتر ترغیب خواهد شد.
حضور هنرپیشه معروف در آگهی فرهنگی مترو
این روزها از طریق مانیتورهای مترو آگهی فرهنگی در جهت ترغیب مردم بابت مراجعه به مشاوران ژنتیک قبل از ازدواج در حال پخش است. در این آگهی فرهنگی از حضور هنرپیشهای معروف استفاده شده است. هنرپیشهای که عاملی مهم برای توجه بیشتر مسافران مترو به این آگهی خواهد شد. هنرپیشه در آگهی روی صندلی نشسته و نکاتی را به منظور آموزش مردم درباره علم ژنتیک و تاثیرات آن در زندگی امروزی بازگو میکند. البته صحبتهای هنرپیشه بهصورت زیرنویس در آگهی درج میشود که مخاطب مجبور است علاوه بر مشاهده تصویر حواسش به زیرنویس هم باشد تا پیامی را از دست ندهد.
به هرحال استفاده از چهرههای مشهور در تبلیغات فرهنگی به بهتر دیده شدن آنها کمک بسزایی خواهد کرد. در این باره انتخاب هنرپیشه از نکات مهم ساخت آگهی است. چون باید شخصیتی برای این آگهیها انتخاب شود که میان مردم مقبولیت دارد و مخاطبان وقتی موضوع توسط شخصیت معروف مطرح میشود، بتوانند میان آن شخصیت و موضوع ارتباطی منطقی برقرار کنند برای مثال در آگهیهای مربوط به تغذیه سالم نباید سراغ یک هنرپیشه چاق رفت، چون مخاطب با دیدن آن فورا خواهد گفت: این هنرپیشه اگر به حرفهایی که میزند، اعتقاد داشت به این شکل و شمایل در نمیآمد. علاوه بر استفاده درست از هنرپیشهها در آگهیهای فرهنگی مترو، در نظر گرفتن گروه مخاطبان نیز در این میان اهمیت دارد.
گروه مخاطبان عام برای تبلیغات مترویی
از بچه شش ساله تا پیرزنی 80 ساله جزو مسافران مترو هستند. مسافران مترو امکان دارد از تمامی سطوح اجتماعی و تحصیلاتی جامعه نیز باشند، براین اساس انتخاب پیامی مناسب برای آگهیهایی که در مترو منتشر میشود از اهمیت زیادی برخوردار است. وقتی از علم ژنتیک در آگهی فرهنگی صحبت میشود باید از کلماتی استفاده شود که مخاطبان با هر سطح سوادی متوجه آن شوند. درواقع نباید از اصطلاحات پزشکی سخت برای انتقال پیام تبلیغات فرهنگی استفاده کرد، چون در این حالت مخاطب هر چقدر هم تحت فشار و مجبور به دیدن آگهی باشد، باز نمیتواند با آگهی ارتباطی برقرار کند و هدف در پیش گرفته شده برای آگهی ناکام باقی میماند. باید پیام این آگهیها سادهسازی شود و بهتر است که با زبانی عامیانه و دوستانهتر با این دسته از مخاطبان صحبت کرد. چون لحن زبان عامل مهم دیگری است که به انتقال راحتتر پیام در چنین مکانهایی کمک خواهد کرد. اگر آگهیهای فرهنگی پخش شده توسط مانیتور مترو کوتاه هم باشند، مخاطبان راحتتر از جریان موضوع مطلع خواهند شد. چون این مانیتورها به خاطر نوع ساختشان یا نحوه عملکردشان وقتی مترو متوقف میشود از پخش آگهی باز میمانند و تا دوباره بخواهند مجددا شروع به پخش کنند، امکان دارد بسیاری از مخاطبان خود را به دلیل جابهجایی مسافران از دست بدهند. وقتی این حالت اتفاق بیفتد، پیام بهدرستی منتقل نمیشود. در این حالت به نظر اگر آگهیها با زمانبندی آگهیهای تلویزیونی پخش شوند، مخاطب بهتر میتواند از کل ماجرا سر در بیاورد.
البته برای این کار میتوان شعارها یا اسلوگانهایی را نیز در نظر گرفت که دائم میان آگهی زیرنویس و تکرار شوند تا حداقل از این طریق مخاطبان بتوانند از پیام آگهی اطلاعات اندکی بهدست بیاورند. به هرحال فقط داشتن رسانه مهم نیست، باید برای استفاده از رسانه برنامهریزی و مهندسی دقیقی کرد تا شرکتها و مخاطبان بهترین بهرهبرداری را از آن کنند. در غیراین صورت نه شرکت میتواند پیامی را منتقل کند نه مخاطب از ماجرای آگهی چیزی عایدش خواهد شد.