آمایش سرزمین، یکی از مبانی اصلی توسعه پایدار است که بهصورت قوانین بینالمللی و ملی و منطقهای توسط کشورها اجرا میشود. تعریف کلی آمایش سرزمین، یعنی استفاده از هر ناحیه از زمین بدون اینکه به منابع آن آسیبی وارد شود. این قانون، بهرهبرداری از منابع و نیاز نسلهای کنونی و آینده را تضمین میکند. به بیانی دیگر، آمایش سرزمین مجموعه فعالیتهایی است كه بخش خصوصی یا بخش دولتی برای آماده کردن پهنه یک سرزمین برای زندگی بهتر در پیش میگیرد.
ضرورت اجرای این برنامه از دهه 40 خورشیدی در ایران احساس شد و در سال 1345 نخستین مرحله آن از سوی دولت وقت به اجرا درآمد. مرحله دوم برنامه آمایش سرزمین در دهه 50 و در سال 56 اجرا شد، اما پس از انقلاب اسلامی، از ادامه اجرا باز ایستاد. این نیاز اما در دهه 60 احساس و برنامههای پیشین با اصلاحاتی، در سال 64 به دولت ابلاغ شد. دوره فعلی مطالعات آمایش سرزمین از اوایل دهه 70 آغاز و در اواخر همین دهه در دست اجرا قرار گرفت. با گذشت نزدیک به نیمسده از مطالعه و اجرای برنامه آمایش سرزمین برای رسیدن به توسعه پایدار اما همچنان این قوانین در اجرا نقص دارد. از پیامدهای بسیار ناگوار بیتوجهی به برنامههای آمایش سرزمین، برداشتهای بیرویه از منابع آب و خاک کشور است که بحرانهای آب، نشست دشتهای حاصلخیز و خشکی دریاچهها، رودها و تالابها را در پی داشته است. یکی دیگر از پیامدهای آن، به خطر افتادن امنیت غذایی و در پی آن امنیت ملی است که در قوانین بالادستی همواره به این موضوع تاکید میشود.
کشاورزی ایران بدون الگوی کشت
ابوالقاسم سوزنچی، نماینده همدان در شورای مرکزی خانه کشاورز، با مقایسه آماری اجرای برنامه آمایش سرزمین در ترکیه و ایران، به «فرصت امروز» میگوید: ترکیه با انجام آمایش سرزمین و مطالعاتی که روی قابلیتهای کشاورزی هر منطقه انجام داده، مشخص کرده که کشاورز هر ناحیه باید چه محصولی کشت و چه مقدار محصول برداشت کند. در پایان فصل برداشت اگر میزان محصول کمتر از پیشبینیها باشد، آن زمین یا ناحیه از گردونه کشاورزی خارج میشود.
وی ادامه میدهد: در ادامه این برنامه، دولت ترکیه قابلیتهای کشت هر منطقه را نیز بررسی کرده و مطابق آن صنایع تبدیلی و فرآوری غذایی را متناسب با آن سرزمین، ایجاد میکند. این درحالی است که در کشور ما برنامه آمایش سرزمین از دهههای پیشین و در چند مرحله مطالعه و ابلاغ شد اما هنوز در اجرای درست آن مشکل داریم. کشاورزی ما هنوز از داشتن یک الگوی کشت ساده نیز محروم است.
الگوی کشت مستلزم اجرای آمایش سرزمین
سوزنچی، نداشتن الگوی کشت در کشاورزی را دلیل اصلی اجرا نشدن برنامههای آمایش سرزمین و ضعف میداند و میافزاید: مشکلاتی که در بازار محصولات کشاورزی بهوجود میآید نیز ناشی از همین ضعف است. وی به کمبود برخی محصولات مانند گوجهفرنگی و افزایش چندبرابری قیمت آن در بازار داخلی اشاره و اظهار میکند: کشاورزان درک و شناخت درستی از بازار ندارند و بر همین اساس این وظیفه دولت و وزارت کشاورزی است که باید الگوی کشت به آنها ارائه دهد و متناسب با نیازها، نوع و میزان محصول را از کشاورزان بخواهد. برای نمونه در فصل تابستان، باغداران ما گوجهفرنگی را به قیمت 100 تومان میفروشند درحالیکه برای گلخانهداران، قیمت تمامشده این محصول به 250 تومان میرسد در نتیجه آنها زیان میکنند و در فصل بعد، از کشت گوجهفرنگی منصرف میشوند.
نماینده همدان در شورای مرکزی خانه کشاورز، الگوی کشت را مستلزم اجرای برنامههای آمایش سرزمین میداند و میافزاید: در استان ما (همدان)، آخرین بار حدود چهار سال پیش، عدهای آمدند و برای اجرای آمایش سرزمین از کشاورزان مبلغی پول دریافت کردند، اما هیچ کاری نکردند.
نفوذ مدیران دولتی تعاونیها را از مسیر خارج کرد
سوزنچی، با اشاره به آمارهای نادرست محصولات کشاورزی براساس گفتههای رییسجمهوری و مسئولان کشور، اظهار میکند: بنا بر اعلام دولت، آمارهای دولت پیشین نادرست است. بنابراین تا زمانی که مبنای آماری درستی نداشته باشیم، نمیتوانیم به داشتن الگوی کشت امیدوار باشیم. دولت در این زمینه باید به بخشخصوصی واقعی اعتماد کند و برخی از وظایف بخش را به آنها بسپارد. البته ناگفته نماند که مدیران دولتی زیادی در رأس بخشخصوصی نفوذ کردهاند و تعاونیها را از مسیر اصلیشان خارج کردهاند.
وی همچنین به قانون تمرکز وظایف اشاره میکند و میگوید: تا سال گذشته، وظایف بازرگانی محصولات کشاورزی برعهده وزارت صنعت بود، اما امسال این وظیفه به وزارت کشاورزی واگذار شده است. با اجرای این قانون قرار بود وضعیت بازرگانی محصولات کشاورزی بهتر شود، اما تمامی مدیران بازرگانی پیشین به وزارت کشاورزی رفتند و همان معاونت بازرگانی را در این وزارتخانه بنا نهادند درحالیکه اطلاعات درستی از وضعیت کشاورزی کشور ندارند.