برند اپل در سال 2007 با رونمایی از محصول آیفون توجه بسیار زیادی به خود جلب کرد. آیفون نخستین نسل از گوشی های هوشمند برند اپل بود. امکانات این محصول در آن زمان بسیار نوآورانه محسوب می شد. استفاده از صفحه تمام لمسی در نخستین سری از گوشی های آیفون موجب جلب توجه بسیاری از مشتریان و کارشناس های فناوری شد. همچنین بهره گیری از برخی ویژگی های شخصی سازی شده در این سری از گوشی های همراه به طور کلی رقبا را به حاشیه راند. به همه اینها امکان برقراری اتصال اینترنت، اگرچه اکنون بسیار ساده به نظر می رسد را باید اضافه کرد. چنین ویژگی هایی در آن زمان بسیار کمیاب بود. به همین خاطر اپل به سرعت بازارهای جهانی را تسخیر کرد. بخش قابل توجهی از اعتبار برند اپل در زمینه گوشی های هوشمند ناشی از نوآوری ابتدایی تیم آنهاست. این امر در دنیای بازاریابی و تبلیغات اهمیت بسیار زیادی دارد. به هر حال وقتی ما به عنوان نخستین برند فعال در یک حوزه در تعامل با مخاطب قرار می گیریم، تاثیر بسیار بهتری بر روی مخاطب هدف خواهیم داشت.
برند اپل در طول سال های اخیر به دلیل نوآوری مداوم بخش قابل توجهی از مشتریان بازارهای جهانی گوشی هوشمند را بدل به مشتریان ثابتش کرده است. چنین امری سود سالیانه سرشاری برای آنها به ارمغان آورده است. نکته جالب اینکه سهم اپل از بازار گوشی های هوشمند در سال 2007 و پس از رونمایی از سری جدید آیفون فقط 3درصد بود. این سهم امروزه به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. به این ترتیب سهم اپل در بازارهای جهانی گوشی های هوشمند به 50درصد رسیده است. این به معنای استفاده نیمی از مشتریان حوزه گوشی های هوشمند از محصولات اپل است. بدون تردید چنین سهمی از بازار برای هر برندی دارای اهمیت است. بسیاری از برندها در تلاش برای دستیابی به سهم بیشتری از بازار هزینه های سرسام آوری انجام می دهند، با این حال در نهایت کمترین میزان موفقیت در زمینه افزایش سهم بازار را به دست می آورند.
فعالیت به عنوان یک برند در بازاری خاص نیازمند آشنایی با ویژگی های بازار موردنظر است. در غیر این صورت ما توانایی تاثیرگذاری مناسب بر روی بازار و کسب سهم بیشتری از مشتریان را نخواهیم داشت. برند اپل در سال 2007 پیش از معرفی رسمی آیفون به مطالعه علمی وضعیت بازار گوشی های همراه پرداخت. شاید در نگاه نخست این نکته فاقد اهمیت آشکار باشد، اما بسیاری از برندها علی رغم معرفی محصولی مناسب و جذاب در عمل به دلیل عدم مطالعه ویژگی های بازار موردنظر در زمینه فروش ناموفق عمل می کنند. نتیجه این امر کاهش شدید سهم برندها از بازار خواهد بود. امروزه برند اپل یکی از غول های صنعت و فناوری است. این امر در طول چندین دهه همراه با فعالیت نوآورانه بخش های مختلف اپل امکان پذیر شده است بنابراین تلاش برای رقابت با چنین برندهای بزرگی از سوی برندهای کوچک در مدت زمانی اندک به هیچ وجه منطقی به نظر نمی رسد.
مطلب مرتبط: چگونه برند قدرتمندتری داشته باشیم؟
وقتی ما درباره افزایش سهم برندمان از بازار صحبت می کنیم، هدف اصلی اتخاذ تصمیم های آگاهانه است. فقط در این صورت ما توانایی جلب نظر مخاطب هدف و از همه مهم تر تعامل سازنده با سایر برندهای حاضر در بازار را خواهیم داشت. متاسفانه بسیاری از برندها در زمینه کسب و کار فقط به فکر تولید محصولات با کمترین قیمت ممکن هستند. این امر مشکلات بسیار زیادی برای برندها ایجاد می کند. براساس الگوی مورد نظر امکان افزایش سهم برند از بازار اگر نه غیرممکن، دست کم بسیار دشوار خواهد شد. در ادامه مقاله حاضر برخی از شیوه های اخذ تصمیم های درست و کاربردی در حوزه بازاریابی و تبلیغات برای افزایش سهم برندها از بازار مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نکته مهم امکان استفاده از توصیه های مورد بحث در اغلب کسب و کارهاست.
معنای افزایش سهم برند از بازار چیست؟
افزایش سهم برند از بازار اصطلاح بسیار رایجی در دنیای کسب و کار است، با این حال برخی از کارآفرینان معنای دقیق و واضح آن را نمی دانند. این مسئله درباره بسیاری از اصطلاح های پرکاربرد در دنیای بازاریابی رواج دارد. براساس الگوی سنتی کسب و کار بسیاری از برندها در تلاش برای فروش بیشتر محصولات شان هستند. این امر همراه با تکنیک های مختلفی نظیر کاهش قیمت تمام شده محصولات همراه است. اگرچه شیوه سنتی در زمینه افزایش فروش برندها تاثیرگذار است، اما درکی از مفهوم افزایش سهم از بازار ارائه نمی کند. منظور اصلی از افزایش سهم یک برند در بازار فقط معطوف به میزان فروش آن نیست. بر این اساس باید میزان تاثیرگذاری کلی برند موردنظر در بازار مورد بررسی قرار گیرد.
اجازه دهید در اینجا دوباره به مثال اپل برگردیم. این برند با معرفی آیفون نخستین گام جدی در راستای معرفی محصولاتی کاربردی برای مخاطب هدف را برداشت. پیش از آن مفهوم گوشی های هوشمند هنوز به معنای امروزی رواج نداشت. این امر علاوه بر افزایش فروش برند اپل موجب تاثیرپذیری سایر برندها از آن نیز شد. این وضعیت بهترین مثال برای توصیف افزایش سهم یک برند از بازار است.
تعریف سنتی و ساده از سهم بازار مربوط به درصد فروش محصولات یک برند در بازاری مشخص در مقایسه با کل میزان فروش است. به این ترتیب جایگاه برندها در بازار مورد نظر مشخص می شود. امروزه برای برندهای بزرگ سهم بازار جهانی یا منطقه ای مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین از نقطه نظر بازه زمانی براساس نیاز هر کسب و کار از الگوهای مختلفی استفاده می شود. این امر سهولت بسیار زیادی برای برندها به ارمغان می آورد. به عنوان مثال، اگر شما قصد ارزیابی تغییر سهم برندتان از بازار یک کشور مشخص را دارید، باید آن را در مدت زمان های مختلف، مانند سه ماه یا شش ماه اخیر، مورد بررسی قرار دهید. در نهایت برای ارزیابی وضعیت کلی برندها یک ارزیابی کلی و سالانه از سوی موسسه های معتبر صورت می گیرد. این ارزیابی برای بسیاری از موسسه های ارزش بسیار زیادی دارد.
امروزه سهم هر برند از بازار اهمیت بسیار زیادی دارد. این امر بیانگر میزان موفقیت هر شرکت در زمینه فروش محصولات، تعامل سازنده با مشتریان و همکاری با دیگر برندهاست بنابراین تلاش برای افزایش سهم برندمان از بازار کسب و کار اقدامی ضروری و دارای اهمیت خواهد بود.
چگونه سهم برندمان از بازار را افزایش دهیم؟
خوشبختانه امروزه راهکارهای بسیار زیادی برای افزایش سهم برندها از بازار وجود دارد. ما در این مقاله پنج مورد از برترین راهکارها در طول دهه های اخیر را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
شناخت ویژگی های برند و پایبندی به آنها
هر برندی براساس نوع محصولات تولیدی و ویژگی های خاص آن دارای دامنه مشخصی از مخاطب هدف است. مهم ترین گام در راستای افزایش سهم برندمان از بازار شناخت درست مخاطب هدف خواهد بود. مشکل اساسی بسیاری از برندها شروع کسب و کار بدون توجه به ویژگی های مخاطب هدف است. اغلب بهانه های صاحبان کسب و کار شامل یافتن مخاطب هدف در طول دوران فعالیت کسب و کار یا فقدان اهمیت سرمایه گذاری بر روی یک یا چند نوع مخاطب هدف خاص است.
برند اپل در زمان رونمایی از آیفون مخاطب خاصی را مدنظر داشت و هدف اصلی از تولید محصول اپل تمرکز بر روی افراد نیازمند به اتصال به اینترنت در تمام طول روز و ارتقای تجربه استفاده از گوشی های همراه بود. به این ترتیب تعبیه امکانات پرتعداد در گوشی آیفون در همین راستا صورت گرفت.
یکی از نکات مهم در زمینه یافتن مخاطب هدف مناسب استفاده از المان های خاص برای برندمان است. متاسفانه امروزه در بسیاری از بازارها برندها شباهت زیادی به هم پیدا کرده اند. این امر موجب بروز دشواری های بسیار زیادی برای برندها شده است. وقتی برندها دارای شباهت بیش از حد به یکدیگر باشند، فرآیند تصمیم گیری برای مشتریان دشوار خواهد شد. یکی از نوآوری های منحصر به فرد اپل در زمینه طراحی برند مربوط به انتخاب لوگو و نام تجاری منحصر به فرد بود. این امر تا پیش از ظهور اپل در صنعت تولید گوشی های هوشمند مورد توجه قرار نگرفته بود. بسیاری از برندهای فعال در عرصه فناوری و IT در اواخر دهه 90 میلادی شباهت بسیار زیادی به یکدیگر داشتند. همین امر فرآیند انتخاب برای مشتریان را دشوار می ساخت.
استفاده از لوگو، شعار تبلیغاتی و جلوه ای یکسان برای مخاطب هدف در طول دهه های مختلف فعالیت برند تاثیر روانی مثبتی بر روی مخاطب هدف دارد. همچنین ثبات در زمینه فعالیت برند موجب افزایش تمایل مشتریان برای خرید محصولات مان خواهد شد. متاسفانه بسیاری از برندها نسبت به این نکته توجه کافی ندارند. به همین خاطر در عمل دشواری های بسیار زیادی در زمینه افزایش سهم شان از بازار دارند. مزیت اصلی ساماندهی یک برند شاخص و جذاب در کنار پایبندی به المان های اصلی اش در زمینه ارتباط با مخاطب هدف نمایان خواهد شد. بسیاری از برندهای مشهور مانند اپل یا نایک به سرعت از سوی مخاطب هدف مورد شناسایی قرار می گیرند. این امر کار سایر رقبا برای کسب سهم بیشتر از بازار را دشوار خواهد کرد. در عین حال برندهای بزرگ بدون نیاز به دغدغه فراوان درباره سهم شان از بازار امکان حفظ سهم فعلی خود را خواهند داشت.
صحبت پیرامون مزیت ایجاد برندی جذاب بدون اشاره به نمونه های عینی امکان ناپذیر خواهد بود. من به طور شخصی اطلاع زیادی از صنعت تولید لوازم آرایشی و بهداشتی ندارم، با این حال برند نارس را به خوبی می شناسم. این امر به دلیل کیفیت بالای محصولات این برند و همچنین سطح بالای رضایت مشتریانش است. وقتی کیفیت محصولات ما در حوزه ای خاص بسیار بالا باشد، مشتریان توانایی نادیده گرفتن ما را نخواهند داشت. این امر در صنعت تولید لوازم آرایشی و بهداشتی برای نارس رخ داده است. اپل نیز به طور مشابه چنین مزیتی را دارد بنابراین یکی از راهکارهای اساسی برای بهبود وضعیت برند توجه به میزان شهرت و اعتبارمان در بازارهای هدف است. این امر علاوه بر تولید محصولات باکیفیت مربوط به نحوه تعامل مان با مشتریان نیز هست.
استفاده از یک برند جذاب و پایدار نقش مهمی در افزایش سهم برندها از بازار دارد. بسیاری از شرکت ها و کارآفرینان توجه کافی به فرآیند برندسازی ندارند. این امر اغلب تاثیر منفی بسیار زیادی بر روی آینده برندها دارد. به این ترتیب پیش از شروع فرآیند افزایش سهم برندتان از بازار به فکر به روز رسانی برندتان باشید. در غیر این صورت شاید هزینه های فراوان شما نتیجه مناسبی در پی نداشته باشد.
فعالیت به عنوان بازاریاب در برندهای مختلف نیازمند مهارت های بسیار زیادی است. براساس آنچه در سطر های قبل مورد بررسی قرار گرفت، یکی از نکات مهم در زمینه بازاریابی تاثیرگذار استفاده از برندی جذاب است. بدون تردید ما به عنوان بازاریاب وظیفه ارتقای سطح یک برند را نداریم، با این حال ارائه توصیه های کاربردی به صاحب یک برند یا اعمال آن به عنوان کارآفرین در کسب و کارمان تاثیر مثبتی بر روی وجهه حرفه ای مان خواهد داشت.
مطلب مرتبط: 7 ابزار برتر برای خلق هویت برند قوی
نوآوری همگام با جامعه
برند سونی با تولید کنسول پلی استیشن موفق به کسب سهم 68درصدی از دنیای سرگرمی کنسولی شده است. این امر سود سالانه بسیار زیادی برای برند سونی به ارمغان آورده است. اگرچه سونی در زمینه های مختلفی فعالیت دارد، اما تولید کنسول پلی استیشن یکی از سودآورترین حوزه های فعالیت آن محسوب می شود. نخستین نسل از کنسول های بازی سونی در سال 1994 رونمایی شد. این برند از آن زمان تا به حال به طور مداوم در تلاش برای به روز رسانی کیفیت و فناوری کنسول های بازی اش بوده است. درست به همین خاطر سونی در میان سایر برندهای فعال در زمینه تولید کنسول های بازی دست برتر را دارد. وقتی ما در حوزه فناوری یا IT فعالیت داریم، سرعت به روزرسانی محصولات مان دارای اهمیت بسیار زیادی خواهد بود. سونی در این حوزه از یک تیم توسعه و تحقیقات بسیار حرفه ای استفاده می کند.
با نگاهی کوتاه به نسل نخست کنسول بازی سونی در سال 1994 و مقایسه آن با نسل چهارم آن به خوبی تفاوت نوآوری خلاقانه در صنعت و کسب و کار را متوجه خواهیم شد. برند مایکروسافت در زمینه رقابت با سونی، علی رغم تلاش های بسیار زیاد، هنوز هم فاصله زیادی دارد. نکته مهم در این میان پیشتازی مایکروسافت در حوزه تولید رایانه های شخصی است، با این حال چنین امری الزاما به موفقیت و پیشتازی یک برند در سایر حوزه ها ختم نمی شود.
اجازه دهید مقایسه ای کوتاه میان نسل نخست و چهارم پلی استیشن انجام دهیم. به عنوان مثال، دسته بازی هر دو کنسول شباهت بسیار زیادی به هم دارد، با این حال پلی استیشن 4 از دسته های مجهز به وایرلس استفاده می کند. این امر به معنای عدم نیاز به کابل برای اتصال به بدنه اصلی پلی استیشن خواهد بود. همچنین ما شاهد افزایش طول عمر دسته های جدید پلی استیشن هستیم. در زمینه سخت افزاری نیز علی رغم افزایش توانایی و کارآمدی نسل چهارم، میزان مصرف انرژی نیز کاهش یافته است بنابراین دیگر خبری از دریافت قبض برق های سرسام آور در پی استفاده از این کنسول ها نخواهد بود.
صنعت بازی و گیمینگ در طول دهه های اخیر توسعه بسیار زیادی پیدا کرده است. برند سونی بسیاری از نوآوری های این حوزه را هدایت می کند، اما برخی از نوآوری ها نیز تحت کنترل این برند نیست بنابراین نکته مهم در اینجا استفاده از فناوری های جدید و به روز برای ارتقای سطح کیفیت محصولات است. بی تردید در دنیای فناوری برندهای بسیار زیادی در توسعه تجربه مشتریان نقش دارند. برندهای موفق همیشه آماده استفاده از دستاوردهای سایر برندها یا پژوهشگران هستند. این امر به خوبی از سوی برند سونی مورد توجه قرار گرفته است. به همین خاطر این مجموعه حتی در زمینه استفاده از فناوری های خارج از حوزه بازی و کنسول نیز مهارت بالایی دارد. اشتباه بسیاری از برندها اکتفا به سطح فناوری فعلی شان است. ما به عنوان بازاریاب باید همیشه از نوآوری های تازه صنعت یا کسب و کاری که در آن حضور داریم، آگاهی داشته باشیم. در غیر این صورت امکان دستیابی به موفقیت از بین خواهد رفت.
بسیاری از برندها در زمینه استفاده از فناوری های جدید یا پیشگامی در این زمینه با مشکلات عمده ای مواجه هستند. این امر کاملا طبیعی است. نکته مهم در اینجا همکاری با سایر برندها یا آژانس های کسب و کار در راستای ارتقای سطح کیفی محصولات مان است. بهترین نمونه در زمینه عقب افتادن از موج توسعه در صنعت کنسول های بازی مربوط به کنسول های آتاری است. اگرچه این کنسول های بخش جدایی ناپذیری از خاطرات همه ما را شکل می دهد، اما دیگر کمتر خبری از آنها در دنیای کنسول هاست.
تعامل سازنده با مشتریان
مشتریان همیشه از آنچه واقعا می خواهند، اطلاع دارند. بنابراین یکی از راهکارهای مناسب برای افزایش سهم برندمان از بازار طرح پرسش های مستقیم و ساده از مشتریان است. چنین پرسش هایی باید نیازهای اساسی مشتریان را هدف بگیرد. فقط در این صورت ما توانایی جلب نظر مخاطب هدف را خواهیم داشت.
نظرخواهی از مشتریان در شبکه های اجتماعی در میان بسیاری از برندها رواج دارد. اگرچه برخی از برندها این کار را شایسته نمی دانند، اما از نقطه نظر فنی هیچ مانعی پیش روی ما قرار ندارد. وقتی ما از مخاطب هدف نظرخواهی می کنیم، در واقع به سلیقه وی احترام بسیار زیادی خواهیم گذاشت. این نکته همیشه در ذهن مخاطب هدف باقی خواهد ماند. بنابراین تلاش بسیاری از برندها در راستای نظرخواهی مداوم از مشتریان کاملا منطقی به نظر می رسد. تکلیف سایر برندها که انگیزه زیادی برای نظرخواهی از مشتریان ندارند، از همین الان مشخص است. این برندها اغلب در شناخت درست نیازهای مخاطب دچار مشکل خواهند شد بنابراین سرنوشت آنها در حوزه کسب و کار بیشتر همراه با بخت و اقبال خواهد بود.
یکی از مزیت های اصلی نظرخواهی از مشتریان امکان ایجاد جو صمیمی تر میان خودمان و آنهاست. امروزه بسیاری از مشتریان علاقه مند به تعامل نزدیک با برندها هستند بنابراین ما باید برنامه مشخصی برای پاسخگویی به این نیاز مشتریان داشته باشیم.
بسیاری از برندها وقتی صحبت از نظرخواهی از مشتریان می شود، به دنبال راهکارهای بسیار عجیب و حرفه ای هستند. توصیه من در این بخش استفاده از راهکارهای ساده مانند شبکه های اجتماعی برای اطلاع از نظرات مشتریان است. به این ترتیب ما به ساده ترین شیوه ممکن در جریان تغییرات سلیقه مخاطب هدف قرار خواهیم گرفت.
تأمل درباره خرید یک برند دیگر
گاهی اوقات بهترین راهکار برای افزایش سهم مان از بازار اقدام در راستای خرید یک برند دیگر است. بدون تردید در دنیای کسب و کار برندهای موفق بسیار زیادی در حال فعالیت هستند. وقتی ما دیگر با استفاده از راهکارهای جانبی توانایی افزایش سهم مان از بازار را نداریم، باید به سراغ خرید یک برند موفق دیگر برویم. این امر با توجه به تمایل برندها و کارآفرینان برای توسعه مداوم سطح فعالیت شان اهمیت بسیار زیادی دارد.
یکی از نکات مهم در زمینه خرید یک برند دیگر توجه به نحوه عملکرد آن در طول سال های اخیر است. اشتباه بسیاری از برندهای موفق تلاش برای خرید یک برند ورشکسته است. این امر نتیجه ای جز تحمیل بار مالی سنگین بر روی برند ما نخواهد داشت. همچنین باید به حوزه مشترک فعالیت ما و برند موردنظر نیز توجه کنیم. تلاش برای حضور در کسب و کاری کاملا متفاوت در ابتدای مسیر فعالیت برندمان هرگز ایده مناسبی نخواهد بود. امروزه برندهایی که در چندین کسب و کار مختلف فعالیت دارند، ابتدا در یک حوزه مشخص به شهرت و اعتبار بسیار بالایی دست یافته است. حضور در کسب و کارهای مختلف فقط در این صورت منطقی خواهد بود.
امروزه اغلب برندها در تلاش برای کسب سهم بیشتری از بازار هدف هستند. این امر موجب افزایش تلاش ها برای خرید دیگر برندها شده است. بدون تردید برند شما نیز در صورت فعالیت مناسب در حوزه کسب و کار با پیشنهادهای خرید یا ادغام کسب و کار زیادی مواجه شده است. بحث ادغام کسب و کار در شرایط هماهنگی بالای فعالیت دو برند و همچنین امکان تکمیل چرخه فعالیت یکدیگر منطقی خواهد بود.
مطلب مرتبط: 7 جزء اساسی یک استراتژی برند قدرتمند چیست؟
ادامه روند جلب توجه مشتریان
نت فلیکس یکی از بهترین برندها در زمینه غافلگیری مداوم مشتریان با ارائه خدمات نوین است. شاید همین امر آنها را نسبت به سایر رقبای شان جذاب و ماندگارتر کرده است. براساس گزارش رسمی نت فلیکس در سال 2014 این برند 90درصد از سهم بازار پخش فیلم و سریال آنلاین در جهان را به خود اختصاص داده است. بی تردید این مقدار سهم از بازار برای هر برندی بیانگر موفقیت در زمینه حفظ مشتریان هدف محسوب می شود. نت فلیکس این کار را با رونمایی از نوآوری های مداوم در طول دو دهه اخیر انجام داده است.
تیم بازاریابی نت فلیکس رابطه بسیار خوبی با مشتریان هدف دارد. به همین خاطر اغلب تصمیم های مدیران این برند موردپسند مشتریان قرار می گیرد. بی شک فعالیت در بازار پر از تنوع سلیقه دشواری های خاص خود را دارد، با این حال نت فلیکس در طول سال های اخیر به خوبی با تنوع گسترده حوزه کسب و کارش کنار آمده است.