کار در برندهای بزرگ دنیا: مهارت هایی که باید بلد باشید!

کودکی را تصور کنید که غرق در شگفتی دنیای فناوری است. احتمالا بچه قصه ما شب و روز با نام برندهای بزرگی همچون گوگل، اپل و مایکروسافت سر می کند و در خیالات خود روزی را تصور می کند که او نیز جزئی از این خانواده بزرگ شود. او با اشتیاقی وصف نشدنی به یادگیری نرم افزارهای جدید می پردازد، همیشه کنجکاو کشف ایده های تازه است و با تمام وجود به آینده ای می اندیشد که در آن بتواند نقش کوچکی در این امپراتوری های فناوری ایفا کند. در دل او مثل خیلی از کارآفرینان بزرگ دنیا اشتیاق بی وصفی نهفته است و با تمام وجود می خواهد که جزئی از یک شرکت بزرگ و رو به جلو باشد. بی شک اغلب ما در دوران کودکی و نوجوانی چنین رویاهای بزرگی در سر داشته ایم، مگر نه؟ 

فرض کنید سال ها گذشته و حالا کودک داستان ما یک جوان آماده ورود به بازار کار است. با این وجود او در رویارویی با حقیقت متوجه می شود که ورود به این برندهای بزرگ فراتر از صرف داشتن دانش و تجربه است. گویی که یک سری اصول نانوشته وجود دارد که از چشمان مشتاقش پنهان مانده است. در واقع او اکنون فهمیده که علاوه بر تجربه های عملی باید به یکسری از مهارت های پایه و غیرملموس مسلط باشد. مهارت هایی که شاید به سادگی در مدارس و دانشگاه ها به افراد آموزش داده نمی شوند. به زبان دیگر استخدام و عملکرد عالی در برندهای بزرگ فراتر از دانستن کدنویسی و تحلیل داده هاست. در کنار این نکات، نیازمند مجموعه ای از مهارت ها و ویژگی های فردی است که بسیاری از افراد از آن غافل هستند.

مثل یک کوهنورد که قبل از فتح قله باید خود را با مهارت های لازم برای غلبه بر چالش ها تجهیز کند، ورود به برندهای بزرگ نیز نیازمند مجموعه ای از توانایی ها و ویژگی های خاص است. متاسفانه افراد بسیاری در بازار کار تصور می کنند که استخدام در یک شرکت بزرگ و شناخته شده صرفا نیازمند رزومه ای قوی با مدرک تحصیلی عالی است. در صورتی که استخدام و عملکرد عالی در یک برند معتبر نیازمند توانایی های متفاوت و بالاتری است که از فردی به فرد دیگر ممکن است متفاوت باشد. برندهای معتبر به خوبی می دانند که برای رسیدن به موفقیت بلندمدت علاوه بر استخدام افراد با دانش باید به دنبال افرادی با مهارت های مختلف بگردند. افرادی که توانایی برقراری ارتباطات قوی، خلاقیت در حل مسئله کار تیمی، رهبری و مدیریت استرس و چالش را در حد بسیار بالایی داشته باشند.

ما در این مقاله با هم سفری خواهیم داشت تا با مهارت های اساسی و ضروری برای درخشش در دنیای برندهای بزرگ آشنا شویم و نقشه راهی برای جوانانی که در سر هوای حضور در این شرکت های معتبر را دارند، ارائه دهیم. این یک ماجراجویی پرهیجان برای یافتن رازهای موفقیت است. بیایید قدم به این مسیر پررمز و راز بگذاریم و کلید ورود به قلعه های آرزوهای مان را کشف کنیم. هدف ما ر اینجا کاملا روشن است. ما قصد داریم مهارت های کلیدی برای استخدام و فعالیت عالی در برندهای بزرگ را کشف کنیم. خب اجازه دهید برویم سر اصل مطلب.

هفت خوان مهارت ها: نقشه راهی برای درخشش

بعد از اینکه با اهمیت مهارت های مختلف برای موفقیت در برندهای بزرگ آشنا شدیم، وقت آن رسیده تا به بررسی عمیق این مهارت ها بپردازیم. در این بخش هر یک از این توانایی ها را همچون ستاره ای در آسمان شغلی واکاوی می کنیم تا با شناخت آنها بتوانیم مسیر پیشرفت را به درستی طی کنیم. این مهارت ها به شما کمک می کند تا در آزمون یا مصاحبه های استخدامی فراتر از رقبا ظاهر شوید و پس از ورود به شرکت معتبر از سایر همکاران خود درخشان تر باشید.

مطلب مرتبط: راهکارهای مهارت افزایی نیروی کار

ارتباطات اثربخش: هنر پل زدن بین قلب ها

در دنیای برندهای بزرگ جایی که تعامل و همکاری جزء جدایی ناپذیر کار است، مهارت های ارتباطی قدرتمند حکم قلب تپنده یک تیم را دارند. توانایی برقراری ارتباط موثر نه تنها برای ارائه ایده ها و دیدگاه ها ضروری است، بلکه برای ایجاد روابط مثبت و سازنده با همکاران، مدیران، مشتریان و شرکای تجاری نیز حیاتی است. این مهارت همچون روغنی است که چرخ های سیستم را روان می کند و موجب حرکت یکپارچه تمام بخش های مجموعه می شود. فردی که نمی تواند منظور خود را به شکلی روشن، دقیق و صریح بیان کند، مانند دونده ای است که با دست و پای بسته در حال دویدن است و واضح است که شانسی برای پیروزی نخواهد داشت.

مهارت های ارتباطی فراتر از توانایی خوب صحبت کردن و نوشتن است. در برندهای بزرگ شما باید به مهارت گوش دادن فعال نیز مجهز باشید. در واقع باید بتوانید با دقت به صحبت های دیگران توجه کنید، نیازهای آنها را درک کرده و با همدلی به نظرات و پیشنهادات آنها پاسخ دهید. بسیاری از افراد با ظاهری بسیار مسلط و توانایی کلامی بالا صرفا قصد سخن گفتن دارند و به حرف های دیگران گوش نمی دهند. این گونه ارتباطات سطحی و کم اثر خواهد بود و تاثیر چندانی بر افراد نمی گذارد. از طرفی مهارت خوب شنیدن یک فرد، نشان از بلوغ فکری او در ارتباط برقرار کردن است. این مهارت کمک می کند تا تعاملات همیشگی در محل کار در فضایی صمیمانه و مثبت رقم بخورد. علاوه بر این، یک کارمند حرفه ای باید بتواند در شرایط مختلف لحن و زبان بدن خود را به درستی تنظیم کند. در دنیای پرسرعت ارتباطات امروزی بسیاری از مکالمات کاری در قالب تماس های تلفنی یا پیام های ایمیلی و متنی صورت می گیرد. برای همین لازم است علاوه بر لحن کلام و استفاده درست از واژه ها به زبان بدن خود هم دقت کنیم. اگر یک فرد به خوبی به تاثیرات ناخودآگاه بدن خود واقف باشد، می تواند در روابط کاری خود اثرگذارتر از افراد معمولی ظاهر شود. داشتن مهارت در مدیریت کلام یک سلاح قدرتمند در ارتباط با دیگران است و کمک می کند تا شما راحت تر به آنچه می خواهید دست پیدا کنید.

به طور کلی، مهارت های ارتباطی موثر یکی از ضروری ترین مهارت ها برای پیشرفت در برندهای بزرگ است. برای موفق شدن در یک برند بزرگ باید بتوانید مثل یک مهندس طراح پل بین افراد مختلف ارتباط ایجاد کنید و همچون یک هنرمند ذهنیت افراد را با گفتاری شیوا و گیرا به یکدیگر نزدیک تر کنید. اگر می خواهید کار شما تاثیرگذار باشد، این هنر را در خود پرورش دهید. برای رسیدن به اهداف بزرگ و پیشرفت چشمگیر چاره ای جز تعامل درست و صمیمی با دیگران ندارید. 

مطلب مرتبط: 4 مهارت شغلی که در هر مرحله از کار به کمک شما خواهند آمد

تفکر تحلیلی: مهارت کشف ناشناخته ها

در دنیای پیچیده و پویای کسب و کار مهارت تفکر تحلیلی همچون یک چراغ پرنور در شب تاریک است که به ما کمک می کند تا داده ها را به درستی تجزیه و تحلیل کنیم و تصمیم های دقیق بگیریم. برندهای بزرگ همواره با سیل عظیمی از اطلاعات روبه رو هستند. از نظرات مشتریان گرفته تا داده های فروش، آمار تبلیغات و رفتارهای بازار، در صورتی که این اطلاعات با دقت تحلیل نشوند، مانند گنج پنهان زیر آوار خواهند ماند. در واقع بدون مهارت تفکر تحلیلی هیچ تفاوتی میان یک سازمان منظم و منسجم با یک گروه سازماندهی نشده وجود نخواهد داشت.

تفکر تحلیلی فراتر از جمع آوری و بررسی داده هاست. این مهارت به شما کمک می کند تا روابط بین متغیرهای مختلف را تشخیص دهید، الگوهای پنهان را کشف کنید و نتیجه گیری های معناداری داشته باشید. مهارت تحلیل به شما اجازه می دهد تا مشکلات پیچیده را به اجزای ساده تری تقسیم کرده و هر جزء را به دقت بررسی نمایید. کسی که به این مهارت مسلط است، می تواند از کوچک ترین جرقه های امید به بزرگ ترین ایده ها دست یابد. از طرفی کسی که در دام الگوهای تکراری گیر افتاده است و مهارت تحلیل و واکاوی مسائل را در خود پرورش نداده، نمی تواند به ایده ها و راه حل های خلاقانه ای دست پیدا کند.

یک متفکر تحلیلی قوی، هرگز به نتایج سطحی بسنده نمی کند و همیشه در پی یافتن علل ریشه ای مشکلات است. برای یافتن علل اصلی، همواره سوالاتی مثل «چرا» یا «چطور» را در ذهن خود مرور می کند. این نوع نگاه موشکافانه باعث می شود تا او نتایج منطقی تری به دست آورده و برای حل مسائل راه حل های واقع بینانه ای پیدا کند. به عبارتی دیگر این گونه افراد سعی می کنند لایه های پنهان هر مشکل را پیدا کنند تا بتوانند به درک عمیق تری از واقعیت برسند. یک تحلیلگر حرفه ای به عمق مسائل نگاه می کند نه به ظاهر و حاشیه ها. به طور کلی، مهارت تفکر تحلیلی یک عنصر اساسی برای پیشرفت در برندهای بزرگ است. اگر می خواهید در این سازمان ها بدرخشید، باید بتوانید مثل یک کارآگاه ماهر داده ها را به دقت بررسی، الگوها را کشف و تصمیم هایی منطقی و مبتنی بر شواهد بگیرید. تفکر تحلیلی به شما کمک می کند تا از دریای انبوه داده ها گوهرهای ناب ایده ها را کشف کرده و راه حل های خلاقانه ای برای مسائل سخت و پیچیده پیدا کنید.

مطلب مرتبط: چرا استخدام مهارت محور نیروی کار مهم است؟

خلاقیت و نوآوری: خلق جهان های نو

در دنیای برندهای بزرگ که رقابت در آن هر لحظه شدت می گیرد، خلاقیت و نوآوری دیگر یک امتیاز نیست، بلکه یک ضرورت است. توانایی تفکر خارج از چارچوب، خلق ایده های بدیع و ارائه راهکارهای نوآورانه همچون سلاحی است که به برندها کمک می کند تا در صحنه نبرد پیروز شوند. کارمندی که این مهارت را در خود پرورش داده باشد، همانند هنرمندی است که با خلاقیت اثری ماندگار و بی نظیر خلق می کند. بی شک برندها برای پیشرفت خود نیازمند افرادی هستند که همواره چالش ها را فرصتی برای ظهور ایده های تازه تلقی کنند و بتوانند در دریای تکرارها شنا کرده و با غواصی در عمق آنها ایده های ناب را به سطح بیاورند.

خلاقیت به معنای تقلید نکردن از ایده های دیگران و داشتن شهامت برای شکستن الگوهای سنتی است. در یک محیط کاری پویا و نوآور لازم است کارکنان جرأت داشته باشند تا عقاید جدید را بیان، ایده های نو را آزمایش و از شکست نترسند. به عبارت دیگر محیط کار باید تبدیل به مکانی شود که در آن کارمندان احساس راحتی داشته باشند و از به اشتراک گذاشتن عقاید تازه خود هراسی نداشته باشند. خلاقیت شکوفا نخواهد شد مگر اینکه در بستری از امنیت و اعتماد رشد کند. این باور به اینکه تمام ایده ها ارزشمند است و با یک جرقه می توان اتفاق های بزرگی را رقم زد، باعث می شود تا نیروهای با استعداد جذب سازمان شوند و برند به سرعت به سمت پیشرفت و ترقی حرکت کند.

خلاقیت و نوآوری در برندهای بزرگ، تنها به خلق محصولات جدید محدود نمی شود، بلکه به بهبود فرآیندها، یافتن راه های نوین بازاریابی و ایجاد تجربه مشتریان منحصربه فرد نیز مربوط می شود. اینکه چگونه می توان مشکلات قدیمی را به روش های تازه حل کرد و کارهای روتین را به شکل بهتر و آسان تری انجام داد، هنری است که سازمان را از دیگر رقبای خود متمایز می کند. سازمان باید با مدیریت و آموزش های هدفمند سعی در تقویت این مهارت در نیروهای خود داشته باشد و در نهایت از این خلاقیت برای دستیابی به اهدافش استفاده کند. خلاقیت همان نیروی جادویی است که بر روی تکرارها خط می کشد و به سازمان شما یک چهره متمایز و منحصر به فرد می بخشد.

به طور کلی، خلاقیت و نوآوری یکی از ارزشمندترین مهارت ها برای پیشرفت در برندهای بزرگ است. اگر می خواهید در این سازمان ها بدرخشید، باید بتوانید همچون یک هنرمند خلاق، با ایده های نوین، جهان اطراف خود را دگرگون کنید و راه های تازه ای برای پیشرفت سازمان ایجاد نمایید. به یاد داشته باشید که جهان به تکرارها و یکنواختی ها دل نمی بندد، بلکه عاشق ایده های تازه و جذاب است و شما می توانید با این نیروی خارق العاده سازمان خود را به موفقیت های بزرگی برسانید. در یک بازار شلوغ و پررقابت که همه به تقلید مشغولند، کسی که راه خلاقیت و نوآوری را در پیش بگیرد، از بقیه متمایز می شود.

مطلب مرتبط: آموزش کارمندان جدید در شرکت: دستورالعملی برای مدیران!

کار تیمی: به وقت همنوازی گروهی

برندها ساختاری پیچیده و دپارتمان های گوناگونی دارند. در چنین شرایطی مهارت کار تیمی همچون کلیدی است که درهای موفقیت را باز می کند. هیچ یک از پروژه های بزرگ بدون همکاری و همفکری تیمی به سرانجام نمی رسند. برای رسیدن به یک هدف بزرگ و دستیابی به نتایج درخشان همه اعضای یک سازمان باید مثل قطعات یک پازل به صورت یکپارچه عمل کنند. این طرز فکر در واقع تضمین کننده موفقیت های بزرگ سازمانی است. اگر چه همه اعضا دارای توانایی و استعدادهای متفاوتی هستند، اما با در کنار هم قرار گرفتن و هماهنگ بودن مثل یک تیم متحد و منسجم عمل می کنند.

کار تیمی صرفاً به معنای کنار هم قرار گرفتن افراد در یک محیط نیست، بلکه نیازمند همکاری، تعامل سازنده و احترام متقابل است. یک عضو موثر تیم باید بتواند به دقت به صحبت های دیگران گوش دهد، به نظرات آنها احترام بگذارد، و با انعطاف پذیری با چالش های گروهی مواجه شود. افرادی که همواره تک رو عمل می کنند و تلاش دارند به صورت مستقل خود را ثابت کنند، شانسی برای موفقیت در کار تیمی ندارند و صرفاً به عنوان یک نقطه سیاه در پیشرفت تیم محسوب می شوند. کار تیمی یک نوع ایثار و فداکاری در یک محیط کاری برای رسیدن به هدف جمعی است.

اگر نظر ما را بخواهید، یک عضو موثر تیم باید بتواند نقش خود را به درستی ایفا کند و در پیشبرد اهداف گروهی مسئولیت پذیر باشد. تعهدپذیری نسبت به وظایف تعریف شده و توانایی حل مسئله به صورت گروهی نقش بسیار زیادی در موفقیت کار تیمی دارد. تیمی موفق است که هر عضو آن به مسئولیت های خود آگاه بوده و متعهدانه در مسیر انجام کار گروهی تلاش کند. یکی دیگر از نشانه های موفقیت در کار گروهی این است که هر کس با تمام وجود و برای پیروزی تیم تلاش کند نه صرفا برای اینکه یک مهره اضافه در مجموعه باشد. برای پیروزی، باید خود را در تیم ببینیم، نه فقط به عنوان مهره ای تک و تنها!

باور کنید یا نه، مهارت کار تیمی یکی از کلیدی ترین مهارت ها برای عملکرد عالی در برندهای بزرگ است. اگر می خواهید در این سازمان ها بدرخشید، باید بتوانید مثل یک عضو موثر از یک ارکستر هماهنگ، در همنوازی گروهی نقشی ایفا کنید که به ارتقای سطح کیفی کار کمک نماید. همیشه به یاد داشته باشید که یک دست صدا ندارد، فقط زمانی نوای دل انگیز موفقیت در سازمانی شنیده می شود که افراد آن مثل یک گروه منسجم و هماهنگ به انجام کار تیمی مبادرت بورزند.

مطلب مرتبط: مهارت های ضروری شروع کسب و کار

مدیریت زمان و سازماندهی: قدرت تسخیر ثانیه ها

حجم کارها در برندهای بزرگ بسیار زیاد است و فرصت ها همچون ابرهای گذرا به سرعت ناپدید می شوند. در این شرایط مهارت مدیریت و سازماندهی زمان نقشی کلیدی برای رسیدن به موفقیت را دارد. فردی که قادر به مدیریت زمان خود نیست، همواره با تاخیر و سردرگمی مواجه می شود. کسی که نتواند اولویت بندی در کارها را یاد بگیرد، محکوم است که ساعت های طولانی کار کند اما نتایج اندکی به دست بیاورد. از طرفی اگر نتواند زمان خود را کنترل کند، نه تنها به اهداف شخصی نمی رسد بلکه مانعی بر سر راه دستیابی سازمان به اهدافش نیز خواهد بود.

مدیریت زمان به معنای انجام کارهای مهم در زمان مشخص و البته اولویت بندی فعالیت های روزانه براساس درجه اهمیت آنهاست. کسی که زمان را مدیریت می کند، در واقع ذهن خود را سازماندهی کرده و بر هرج و مرج اطراف خود غلبه می کند. بد نیست به این باور برسید که بسیاری از کارهای زمانگیر با یک اولویت بندی ساده قابل انجام است. مهارت مدیریت زمان مثل یک نقشه راه در جاده پرتلاطم زندگی است. یک راننده بدون نقشه نمی تواند در میان هزاران راه گمشده، مسیر درست را پیدا کند، مگر نه؟

سازماندهی علاوه بر مدیریت زمان شامل برنامه ریزی و تنظیم وظایف روزانه و انجام امور بر طبق برنامه تعیین شده است. بسیاری از افراد ذاتا انسان های منظمی هستند. با این حال بسیاری از افراد این نظم و انضباط را در قالب تمرین به دست می آورند. کسانی که می توانند به شکل درستی امور مربوط به شغل خود را مدیریت و برنامه ریزی کنند، استرس کمتری در محل کار خود تجربه می کنند. داشتن یک میز کار منظم می تواند در کنار مدیریت درست وظایف کمک بسیاری در بهبود سطح کیفیت عملکرد شما داشته باشد. داشتن مهارت در سازماندهی زمان، فرصت بیشتری را در اختیار شما می گذارد تا به سایر فعالیت های مورد علاقه خود نیز بپردازید. به طور کلی، مهارت مدیریت زمان و سازماندهی، یکی از حیاتی ترین مهارت ها برای پیشرفت در برندهای بزرگ است. اگر می خواهید در این سازمان ها بدرخشید، باید بتوانید مثل یک فرمانده مقتدر زمان خود را مدیریت، وظایف تان را به درستی سازماندهی و به موقع به اهداف خود دست یابید. یادتان باشد هرگاه نتوانید ثانیه های زمان را کنترل کنید، قطعا در دستیابی به اهداف نیز ناکام خواهید ماند. زمان مانند آبی روان است و هر کس می تواند به شیوه های متفاوتی از این جریان بی نهایت و مداوم بهره ببرد. پس شما هم با مدیریت زمان به استقبال نتایج دلپذیر بروید.

مطلب مرتبط: مهارت های ارتباطی در محیط کار

سخن پایانی

در پایان این سفر اکتشافی به دنیای مهارت های ضروری برای عملکرد عالی در برندهای بزرگ دریافتیم که ورود و ماندگاری در این سازمان ها فراتر از داشتن رزومه ای قوی و مدارک دانشگاهی است. در واقع، موفقیت در این مسیر نیازمند مسلح شدن به مجموعه ای از مهارت های فردی است که همچون کلیدهایی طلایی درهای پیشرفت را به روی ما می گشایند. مهارت هایی چون ارتباطات اثر بخش، تفکر تحلیلی، خلاقیت و نوآوری، کار تیمی و مدیریت زمان و سازماندهی همچون ابزارهای ضروری در جعبه ابزار یک حرفه ای به شمار می روند و بدون آنها فتح قله های موفقیت بسیار دشوار است. هر کدام از این مهارت ها همچون بالی هستند برای پرواز به اوج آسمان؛ برای داشتن بالی قدرتمند، به تمام آنها نیازمند هستیم.

پس اگر رویای کار کردن در برندهای بزرگ را در سر می پرورانید، یادتان باشد که صرفا دانستن دانش و اطلاعات تخصصی کافی نیست و شما باید توانایی ها و ویژگی های فردی خود را به شکلی مداوم تقویت کنید. همواره در پی کسب مهارت های جدید باشید، روابط انسانی خود را بهبود ببخشید و در مقابل تغییرات انعطاف پذیری بالایی از خود نشان بدهید. برای دست یافتن به بهترین ها همواره باید از خودتان انتظار بهترین ها را داشته باشید. با مجهز شدن به این مهارت های ارزشمند و کلیدی شما نه تنها درهای ورود به بزرگ ترین سازمان ها را به روی خود باز می کنید بلکه می توانید با اطمینان و قدرت بیشتر مسیر پیشرفت شغلی خود را بپیمایید. با تقویت مهارت ها و آمادگی همه جانبه است که می توان درخشان و ماندگار ظاهر شد.

منابع:

https://online.hbs.edu

https://www.simplilearn.com

https://www.hult.edu