توصیه های عملی بازاریابی برای استارت آپ ها

بازاریابی شاید برای بسیاری از کارآفرینان کار ساده ای نباشد. برخی از کارآفرینان در ابتدای مسیر مدیریت استارت آپ ‎شان به طور مداوم با مشکلاتی در زمینه بازاریابی و جلب نظر مخاطب هدف مواجه هستند. شاید این امر نوعی ناتوانی از سوی کارآفرینان برای ایجاد ارتباط مناسب با مخاطب هدف ارزیابی شود، اما در مقیاسی وسیع تر مشکلی عمومی برای استارت آپ های تازه تاسیس و نوپاست. 

امروزه توصیه های بسیار زیادی برای بازاریابی و تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف در دسترس برندها قرار دارد. برخی از کارآفرینان برای بهبود وضعیت کسب وکارشان در عمل از چنین توصیه هایی استفاده می کنند. مهمترین نکته در مورد چنین توصیه هایی ماهیت به شدت انتزاعی شان است. این امر موجب عدم کاربرد چنین توصیه هایی در عرصه عملی کسب و کار می گردد. تجربه مشترک بسیاری از کارآفرینان و بازاریاب ها مطالعه عمیق برخی از تکنیک های بازاریابی و در نهایت ناتوانی برای اجرای عملی آنهاست. 

مقاله کنونی با هدف ارائه برخی از توصیه های عملی بازاریابی برای استارت آپ ها طراحی شده است بنابراین در ادامه به بررسی برخی از ایده ها و توصیه های عملی در زمینه بازاریابی خواهیم پرداخت. نکته مهم اینکه تمام استارت آپ ها با حوزه های فعالیت متفاوت امکان بهره گیری از مزیت های این حوزه را دارند. استفاده از ایده های تازه در مقاله کنونی در محور توجه قرار داشته است. یکی از مشکلات بازاریاب ها اتکا به ایده های قدیمی برای مدت زمانی طولانی است. این امر شاید در نگاه نخست مشکلی بسیار جدی محسوب نشود، اما به مرور زمان موجب ناتوانی بازاریاب ها و برندها برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف می شود. 

مطلب مرتبط: شیوه های بازاریابی استارت آپ نوپا با تیم کوچک

بازاریابی محتوایی به مثابه حوزه ای رایگان 

بازاریابی محتوایی نیاز به صرف هزینه از سوی استارت آپ ها ندارد، با این حال شاید به اندازه حوزه تبلیغات پولی دارای نتایج مناسب برای کسب و کارها باشد. برخی از برندهای حوزه بازاریابی را همراه با نیاز فزاینده برای پرداخت هزینه ارزیابی می کنند. این امر نوعی نگاه بدبینانه به حوزه کسب و کار است. اگر کسب و کارها توانایی بازاریابی ارگانیک و رایگان را نداشته باشند، در عمل باید بودجه های چند میلیون دلاری برای جلب نظر مخاطب هدف در نظر گیرد. بدون شک هیچ برندی توانایی اختصاص چنین هزینه های سنگینی را ندارد.

مزیت اصلی بازاریابی محتوایی برای استارت آپ ها امکان شروع کار با ایجاد یک اکانت رسمی در شبکه های اجتماعی است. این امر بخش قابل ملاحظه ای از مسیر شروع بازاریابی محتوایی را هموار خواهد کرد. نکته بعد تلاش برای یافتن ایده های مناسب است. این امر با ارزیابی نحوه رفتار کاربران و همچنین ترندهای برتر در حوزه کسب و کار مشخص می شود. 

راه اندازی کمپین های بازاریابی با ابزارهای رایگان

ابزارهای بازاریابی همیشه به کمک بازاریاب ها و برندها آمده اند. بسیاری از کارهای سخت و دشوار در عرصه بازاریابی در عمل بدون کمک ابزارهای حرفه ای امکان پذیر نمی شود بنابراین در عمل باید نسبت به مزیت های چنین ابزارهایی توجه داشت. 

امروزه ابزارهای حرفه ای بازاریابی به صورت تخصصی از سوی آژانس های مختلف توسعه داده می شود، با این حساب برای استفاده از آنها باید هزینه اشتراک پرداخت کرد. یکی از نکات مهم در این میان توسعه برخی از ابزارهای بازاریابی از سوی شبکه های اجتماعی است. اگر تجربه بازاریابی در اینستاگرام یا فیس بوک را داشته باشید، ابزار درون برنامه ای پلتفرم های فوق اطلاعات مناسبی در اختیار برندها قرار می دهد. نکته جالب اینکه اطلاعات موردنظر به صورت رایگان در اختیار آنها قرار می گیرد بنابراین نیازی به پرداخت هزینه برای استفاده از خدمات موردنظر نیست. 

شروع فرآیند بازاریابی همراه با نیاز به استفاده از ابزارهای حرفه ای نیست. برخی از کسب و کارها امکان استفاده از ابزارهای درون برنامه ای اینستاگرام را دارند. این ابزارها شاید در نگاه نخست بسیار ساده باشند، اما اطلاعات مفیدی در مورد وضعیت برند در اختیار برندها قرار می دهد، با این حساب امکان بازاریابی و تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف به طور مناسب تری فراهم می شود. پس از مدتی بازاریابی براساس استفاده از ابزارهای رایگان امکان بازنگری در شیوه فعالیت برندها وجود دارد. اگر پس از مدت زمانی نیاز به استفاده از داده های تخصصی پیدا کردید، انتخاب و خرید برخی از ابزارهای مهم ایده جذابی خواهد بود. 

استفاده از کلیدواژه ها برای دسترسی به مشتریان

هر برندی باید فهرستی از کلیدواژه های اساسی و کاربردی داشته باشد. مهمترین مسئله در این میان یافتن کلیدواژه ها به جای خرید یا کپی کردن شان است. متاسفانه برخی از برندها نسبت به این نکته مهم توجه لازم را ندارند، بنابراین به طور مداوم از کلیدواژه های نامرتبط با حوزه فعالیت شان استفاده می کنند. این امر مشکلات بسیار زیادی برای کسب و کارها به همراه خواهد داشت بنابراین فرآیند جست وجوی کلیدواژه ها باید از سوی کسب و کارها دنبال شود. 

حوزه سئو در طول سال های اخیر اهمیت بسیار زیادی برای بازاریابی و تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف پیدا کرده است. کسب و کارها بدون توجه به این حوزه شانسی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف ندارند. به عنوان مثال، اگر کسب و کار شما در زمینه برگزاری کلاس های یوگا فعالیت دارد، باید از کلیدواژه های مرتبط با حوزه ورزش برای بارگذاری محتوای بازاریابی ‎تان استفاده نمایید. در غیر این صورت شانسی برای جلب نظر مخاطب هدف نخواهید یافت. 

کلیدواژه های مرتبط با هر حوزه کاری دارای پیوندهای نزدیکی با هم هستند. بنابراین در عمل با یافتن یک حوزه کلیدواژه امکان دسترسی به دیگر نمونه های مشابه را نیز خواهید داشت. این امر امکان تاثیرگذاری مناسب بر روی مخاطب هدف را به همراه خواهد داشت. اگر سرمایه گذاری درستی در این حوزه انجام دهیم، پس از مدت زمانی اندک تعداد قابل ملاحظه ای کلیدواژه کاربردی خواهیم داشت. 

تبلیغات پولی، گزینه ای جذاب و کاربردی

صرف هزینه برای نمایش محتوای تبلیغاتی برند در شبکه های اجتماعی و دیگر پلتفرم های تعاملی یکی از قدیمی ترین الگوهای بازاریابی محسوب می شود. بازاریابی و تبلیغات پولی از زمان بیلبوردها و نسل نخست تلویزیون های خانگی بدل به گزینه ای جذاب شده است. امروزه نیز بسیاری از کانال های تلویزیونی در عمل با نمایش تبلیغات سودآوری می کنند. 

کسب و کارهای تازه تاسیس دارای بودجه فراوان برای سرمایه گذاری بر روی حوزه بازاریابی نیستند. این امر یکی از مشکلات اساسی پیش روی ورود چنین کسب و کارهایی به حوزه تبلیغات پولی محسوب می شود. یکی از مهمترین نکات در این میان ضرورت توجه به سرمایه گذاری منطقی بر روی حوزه بازاریابی پولی است. این امر شاید بهترین گزینه ممکن نباشد، اما دست کم شروع مناسب و مطمئنی برای استارت آپ ها به همراه خواهد داشت. اشتباه برخی از استارت آپ‎ها شروع فرآیند بازاریابی و تبلیغات پولی با بودجه های گزاف است. این امر اغلب اوقات شکست های سنگینی برای چنین کسب و کارهایی به همراه دارد، با این حساب هرچه هزینه های کسب و کارها در این حوزه منطقی و خردتر باشد، امکان کسب تجربه بیشتری پدیدار می شود. 

مطلب مرتبط: 5 روش بازاریابی برای استارت آپ ها

بازاریابی جغرافیایی

امروزه دسترسی به تمام مشتریان در بازارهای مختلف هدف کسب و کارها نیست. در عوض باید بر روی مشتریان محلی سرمایه گذاری کرد. یکی از گزینه های جذاب در این میان سرمایه گذاری بر روی مخاطب هدف براساس معیارهایی نظیر موقعیت مکانی است. شاید این امر در ابتدا بسیار سخت به نظر برسد، اما امروزه به لطف ابزارهایی نظیر گوگل مپ به راحتی امکان پذیر شده است. بر این اساس محتوای تبلیغات برندها فقط برای کاربران حاضر در محدوده جغرافیایی خاص به نمایش درخواهد آمد. البته پیش از نمایش محتوای موردنظر از کاربران اجازه دسترسی به اطلاعات مربوط به موقعیت مکانی شان گرفته خواهد شد بنابراین راهکار موردنظر همراه با نقض حریم شخصی کاربران نخواهد بود.